این افراد اسرائیل چهارتا از رفقا خود را شتباهی کشتند

 

فارس/ منابع خبری اعلام کردند که چهار نفر از نیروهای ویژه این رژیم طی درگیری اشتباه با نیروهای خودی، کشته شدند.

شبکه خبری المیادین به نقل از منابع خبری اعلام کرد که چهار نفر از نیروهای ویژه این رژیم طی درگیری اشتباه با نیروهای خودی، کشته شدند. 

این در حالی است که بر اساس گزارش رسانه‌های رژیم صهیونیستی، تلفات صهیونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی در پی عملیات امروز نیروهای مقاومت به 300 کشته و بیش از 1450 مجروح رسیده که حال 285 نفر از مجروحان وخیم گزارش شده است.
 

صبح روز شنبه (امروز) بود که بعد از انتشار خبرها درباره حملات بیش از دو ساعته موشکی و راکتی از نوار غزه به مناطق مختلف رژیم صهیونیستی شامل تل‌آویو، «محمد الضیف» فرمانده کل کتائب القسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) از آغاز عملیات طوفان الاقصی خبر داد.

به گفته فرمانده کل کتائب القسام، «در حمله اول عملیات طوفان الاقصی به مواضع دشمن، فرودگاه‌ها و استحاکاماتشان بیش از ۵ هزار موشک و راکت شلیک شد».

نیروهای مقاومت همچنین در اقدامی بی سابقه به حداقل هفت شهرک‌صهیونیست‌نشین نفوذ کردند که یک شکست تمامر عیار امنیتی و اطلاعاتی برای رژیم موقت محسوب می‌شود؛ ویدئوهای زیادی از حضور رزمندگان عزالدین القسام در داخل شهرک‌ها منتشر شده است.

 

 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

بحران اسرءیل-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- شایدبنظر بیاید  اسراءل وامریکا از جریات  حماس مطلع نبودند ولی اینطورنیست  درگذشته اقای پومپبیو  بعنوان ریس سیا بارها بهتلاویو  رفت  وظاهر کلینتونها زیادصحبت کردند باید دوکشورشود ولی اسراپیل قبول نمیکرد وحتی انتقادامریکا واروپا که اسراپیل همهرافریب میدهد که  ازطرف فرانسهمطرح شد که قرارداد صلح امضا میکند ولی بعد عمل نمی کند سه خبرنگار  یکی اقای دان-د- اوس خبرنگار   رسانه ان بی سی- مسپول تحقیقیات اسراپیل مقلالات دارد  کهطرحی که  طرفین قبول کردند رها کردند  اقای کن  دیلا  نییان احتمالا باید ارمنی باشد حقوقدان مسپول بدستاوردن اطلاعات محرمانه از اسراپیل  ایشان هم  برای دذز کار میکرده است-خانم کورتنی  خبرنگار امنیتی ونظامی که برای –ان –بی سی  کار میکرده است وحتی مقاله دارد که امریکامتوجه شد ترکیه میخواهد یک پهباد  به پایگاه امریکا درسوریهبزند وانر زود منفجر کرد ودرباره اسراپیل دارد- میدانستند  به این شرایط میرسند لذا  سعی کردند کهکشورهای عربی سنی با اسراپیل  همکاری کنندولیدبن   عقبه از  امویان  ومروان بنحکم  داماد عثمان و معاویه ودگران گفتند ازما افرادی علیعلیه السلام کشتی ولیما میگذریم ولی  پول ها ومقامات مارا برسمیت بشناس ایشان فرمودندمن حق ندارم حق باید بهافرادبرگردد ولو نمیداند ونمیخواهند چون شیوخ نمیخواهند حضرتفرمودند اینحقوق از جناب خداوندمنان وتوسط رسول اکرم صلولته الله علیه واله والسلم   بیان شده استگفتندپس ما یکراه داریم انهم توسط شمشیر بدست میاوریم فرمودندبروید بدست بیاورید وبهنزد معاویه رفتند وتاریخ را  لکه دار کردند همانمطل الان دارد تجدیدمیشود کسینبایدگول بخورد مشخص است که خداوندمنان  درپشت محرومین اگاه است

روزنامه نیویورک تایمز عاقبت این جنگ چه میشود که این آغاز آن است

بعداز زدن پنچ هزار موشک مردان مسلح از مرز عز ه خارج میشوند-!!

نبرد سرنوشت-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-  اولا  مىاوم ایران مداوم میگوید  انقلابیون درسیدریت با کلانتری درگیرهستندولی  اخبار  پرس توی میگوید کلانتری را تصاحب کردند وریس انرا کشتندومابقیه اسیر کردندوهنوز درکلانتری هستند--  هماکنون جت های اسرائیل بالای سرانها است وبعضی جاهاراهم زده است وبدنبال شناخت فرماندهی مختلف  گروه است ومراکزی که   موشک میاندازند- و پیدانمیکند یکتانک مرکابا راگرفتندافرادانهاربیرون کشیند انها بالباس شخصی هستندبشدت مقاومت میکنند که بیرون بیایندتاحالهشتهزارموشک  زدند  به مراکز نظامی ها   فرودگاه  وجاهی دیگر ویک شهر  دیگر اشکنات راهم موشک زیادزدند  ازقرارمعلوم گرو ها موشک های خودرادارند  ومسئول گروه شیران دن گفت نوبت ماهم میرسد هم هم وشک هاخواهیم زد- یک فتیله پیچ نظامی را برپا کردند- جوانان مایل به جنگ هستند ولی اسلحه نیست اقای تریم اندرسون- ریس  تحقیقات ومطالا عات  اثرات هژمونی  که الان درحال دفاع ازهژمونی نه تحمیل هژمونیکه اسرایئل درحال تحمیل وحمله هژمونی است بااقای اشرف از خبرنگارا فلسطین صحبت میکرد ایا دف شما از این نبرد تحمی ]ژمونی هستید ویا سرانجام به تعادل  ومعمولی شدن اوضاع و  به پای میز   گفتمان میرسید ایشان جواب درخاومیانه وتاریخ ما ازاول  داو طلب  گفتمانبودیمومدا.وم ضربهخوردیم وخاورمیانه تنهاراه مبارزه برای کسب قدرت انجام داد وماهم همین تجربه پیاده خواهیم کرد حادثه اخیذر مسجد الاقصی بخوبی نشان دادکه اسرایل بههیچ قانون جهانی ومنطقه ای وکشوری تن نمیدهد ومداوم شرایط رابرای  برای ما سخت ترمیکند

نامه سوم امام الخمینی رحمت الله علیه السلام

•    » پایگاه گسترش آراء و اندیشه‌های امام خمینی رحمة الله علیه
•    » تمامی کتاب‌های امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
•    » امروز جمعه، 14 مهر 1402
•    صفحه نخست
•    زندگی‌نامه
•    کتاب‌خانه
•    صحیفه امام خمینی
•    عکس
•    صوت
•    فیلم
•    جستجو
•    درباره ما
•    تماس با ما
کتابخانه » صحیفه امام خمینی » جلد 1 » صفحه 4
نامه عرفانی به آقای میرزا جواد همدانی (حجت)
•    جلد 1 - صفحه 4
  نامه
زمان: 7 تیر 1314 / 27 ربیع الاول 1354
مکان: قم
موضوع: وصایای عرفانی - اخلاقی و تأیید صلاحیت فلسفی - عرفانی یکی از شاگردان
مخاطب: همدانی (حجت)، میرزا جواد
بسم الله الرحمن الرحیم
سبحانک اللهم و بحمدک یا مَنْ لا یرتقی إلی ذروة کمال أحدیته آمال العارفین، و یقصر دون بلوغ قدس کبریائه أفکار الخائضین. جَلَّتْ عظمتک من أن تکون شریعةً للواردین، و تقدّست أسماؤک من أن تصیر طعمةً لأوهام المتفکّرین. لک الأحدیة الذاتیة فی الحضرة الجمعیة والغیبیة، والواحدیة الفردیة فی التجلّیات الأسمائیة والأعیانیة، فأنت المعبود فی عین العابدیة والمحمود فی حال الحامدیة. ونحمدک اللهم بألسِنَتک الذاتیة فی عین الجمع والوجود علی آلائک المتجلّیة فی مَرائی الغیب والشهود، یا ظاهراً فی بطونه وباطناً فی ظهوره.
و نَستعینُک و نعوذُ بک من شرّ الوسواس الخَنّاس، القاطع طریق الإنسانیة، السالک بأولیائه فی مهوی جِهنام الطبیعة الظلمانیة، اهدنا الصراط المستقیم الذی هو البرزخیة الکبری‌ و مقام أحدیة جمع الأسماء الحُسنی.
و صلِّ اللهم علی مبدأ الظهور و غایته، و صورة أصل النور و مادّته - الهیولی الاولی‌ - والبرزخ الکبری الذی دَنی‌ فرفض التعیُّنات فتَدّلی‌ فکان قاب قوسی الوجود و تمام دائرة الغیب والشهود أو أدنی الذی هو مقام العَماء، بل لا مقام هنا علی الرأی الأسنی (عنقا شکار کس نشود دام بازگیر). و علی آله مفاتیح الظهور و مصابیح النور بل نورٌ علی نورٍ، غصن (1) الشجرة المبارکة الزیتونة والسدرة المنتهی‌ وأصلهما، و جنس الکون الجامع والحقیقة الکلیة و فصلهما، سیّما خاتم الولایة المحمدیة و مُقبِض (2) فیوضات الأحمدیة الذی یظهر بالربوبیة بعد ما ظهر آباؤه علیهم السلام‌
________________________________________
(1)- إفراده باعتبار اللفظ بل المعنی‌.
(2)- بالقاف والباء الموحَّدة.
•    جلد 1 - صفحه 5
بالعبودیة، فانَّ العبودیة جوهرةٌ کنهها الربوبیة، خلیفة الله فی الملک والملکوت و إمام أئمّة قُطّان الجبروت، جامع أحدیة الأسماء الإلهیة و مظهر تجلّیات الأوّلیة والآخریّة، الحجَّة الغائب المنتظر، و نتیجة مَنْ سلف و غَبَر - أرواحنا له الفداء و جعلنا الله من أنصاره - والعنِ اللهم أعدائهم، قُطّاع طریق الهدایة، السالکین بالامم مسلک الضلالة والغوایة.
و بعد، فإنّ الإنسان ممتاز عن سایر الموجودات باللطیفة الربانیة والفطرة الالهیة - فِطْرَةَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها - و هذه بوجهٍ هی الأمانة المشار إلیها فی الکتاب العزیز الالهی «إنَّا عَرَضْنا الأَمانَةَ عَلیَ السَّمواتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَاشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَها الإنْسانُ» و هذه الفطرة هی فطرة توحید الله فی المقامات الثلاثة بل رفض التعیّنات و إرجاع الکُلّ إلیه وإسقاط الإضافات حتّی الأسمائیة وإفناء الجُلّ لدیه. و مَنْ لم یصل إلی هذا المقام فهو خارجٌ عن فطرة الله و خائنٌ فی أمانة الله، و جاهلٌ بمقام الإنسانیة والربوبیة، و ظالمٌ بنفسه والحضرة الالهیة.
و معلومٌ عند أصحاب القلوب من أهل السابقة الحُسنی‌ أنّ حصول هذه المنزلة الرفیعة والدرجة العَلیة؛ لایمکن إلّا بالریاضات الروحیة والعقلیة والخواطر القُدسیة القلبیة بعد طهارة النفس عن أرجاس عالم الطبیعة و تزکیتها، فإنّ هذا مقامٌ لا یمسُّه إلّا المطهّرون، و صرف الهَمّ إلی المعارف الإلهیة و قَصْر الطرْف إلی الآیات والأسماء الربوبیة عقیب صیرورته إنساناً شرعیّاً بعدما کان إنساناً بشریاً بل طبیعیاً. فاخرجی أیّتها النفس الخالدة إلی الإرض لاتّباع هواک من بین الطبیعة المظلمة المدهشة الهیولانیة، و هاجری إلی الله مقام الجمع و إلی رسوله مظهر أحدیة الجمع حتّی یدرکک الموت بتأیید الله تعالی فوقع أجرک علیه، وهذا هو الفوز العظیم والجنة الذاتیة اللقائیة التی لا عین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر.
واعلمی أنّک ظهرت من مقام جامعیة الأسماء والبرزخیة الکبری، و أنت غریب فی هذه الدار ولابدّ لک من الرجوع إلی الوطن؛ فاحببی وطنک فإنّه من الإیمان - کما أخبر به سیّد الإنس والجانّ.
إیّاک ثمّ إیّاک - والله تعالی معینک فی اولاک واخراک - و أن تصرف همّک إلی حصول الملاذّ الحیوانیة الشهویة فإنّ هذا شأن البهائم، أو الغلبة علی أقرانک و أشباهک حتّی فی العلوم والمعارف فإنّ هذا شأن السباع، أو الریاسات الدنیویة الظاهریة وصرف الفکر والتدبیر إلیها فإنّ‌
•    جلد 1 - صفحه 6
هذا مقام الشیاطین، بل ولاتجعلی نصب عینک صورة النسک و قشورها، ولا اعتدال الخُلق و جُودتها، ولا الفلسفة الکلّیة والمفاهیم المبهمة، ولا تنسیق کلمات أرباب التصوّف والعرفان القشریة وتنظیمها، و إرعاد أهل الخرقة و إبراقها، فانّ کلّ ذلک حجاب فی حجاب وظلمات بعضها فوق بعض، و صرف الهمّ إلیها اخترام و هلاک، و ذلک خسران مبین وحرمان ابدی و ظلمات لا نهایة لها؛ بل یکون همّک التوجّه إلی الله تعالی و إلی ملکوته فی کلّ حرکاتک و سکناتک و أنظارک و أفکارک؛ فإنّک مسافر إلی الله تعالی ولایمکن لک هذه المسافرة بقدم النفس بل لابدّ و أن یکون بقدم الله و رسوله؛ فإنّ المهاجرة من بیت النفس لایمکن بقدمها. فکلّما کان قدمک قدم النفس، ما خرجت بعدُ من بیتک، فلست مسافراً؛ وقد عرفت أنّک غریب مسافر.
وهذه وصیّتی إلی نفسی القاسیة المظلمة البطّالة و إلی صاحبی الموفّق ذی الفکر الثاقب فی العلوم الظاهرة والباطنة والنظر الدقیق فی المعارف الالهیة، العالم الفاضل النقّاد والروحانی الآقا میرزا جواد الهمدانی - بلّغه الله غایة الأمانی - فإنّی ولعَمر الحبیب مع أنّه لستُ من أهل العلم وطلّابه قد ألقیت إلیه ما عندی من مهمّات اصول الفلسفة الالهیة المتعالیة، و شطراً ممّا استفدت من المشایخ العظام - أدام الله ظلّهم - و کتب أرباب المعرفة و أصحاب القلوب - رضوان الله علیهم - و قد بلغ بحمد الله تعالی مرتبة العلم والعرفان وسلک مسلک العقل والإیمان، وهو سلَّمه الله لطیف السّر والقریحة، نقیّ القلب، سلیم الفطرة، جَیِّد الرَویّة، متردّی برداء العلم والسداد وعلی الله التوکّل فی المبدأ والمعاد.
ولقد اوُصیه بما وصّانا أساطین الحکمة والمشایخ العظام من أرباب المعرفة أن یضنّ بأسرار المعارف کلَّ الضَنّ علی غیر أهله من ذوی الجحد والاعتساف، والضالّین عن طریق الحقّ والانصاف؛ فإنّ هؤلاء السُّفَهاء قرائحهم مُظلمة، وعقولهم مُکدّرة، ولا یزیدهم العلم والحکمة إلّا جهالة وضلالة، ولا المعارف الحقّة إلّا خسراناً و حیرة، وقد قال تعالی شأنه: وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ ... وَلا یَزِیدُ الظّالِمِینَ الّا خَسَاراً.
و إیّاک ثمّ إیّاک أیّها الأخ الروحانی والصدیق العقلانی و هذه الأشباح المنکوسة المُدَّعون للتمدُّن والتجدُّد، وهم الحُمُر المُسْتَنْفَرة والسِّباع المفترسة والشیاطین فی صورة الإنسان، و هم أضلّ من الحیوان، و أرذل من الشیطان، وبینهم - ولَعَمْرِ الحقیقة - والتمدّن بونٌ بعید؛ إن استشرقوا
•    جلد 1 - صفحه 7
استغرب التمدّن، وإن استغربوا استشرق، فرّ منهم فرارک من الأسد فإنّهم أضرّ علی الإنسان من الآکلة للأبدان.
واکرّر التماسی و وصیّتی أن تذکرنی عند ربّک - تعالی شأنه - ذکراً جمیلاً رَبَّنا آتِنَا فِی الدُّنْیا حَسَنةً وَ فِی الآخِرَة حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النّارِ و جَنِّبنا عن مخالطة السَّفَلة الأشرار بحقّ محمّدٍ و آله الأطهار - صلوات الله علیهم.
حرّره العبد العاصی المذنب السیّد روح الله بن السیّد مصطفی الخمینی، غفر الله تعالی لهما و جزاهما وإخوان المؤمنین جزاءً حسناً فی صبیحة یوم السَّبْت لثلاث بَقین من ربیع المولود سنة الأربع والخمسین وثلثمأة بعد الألف من الهجرة القُدسیّة النبویّة - صلّی الله علیه وآله.
[ترجمه:
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندا؛ پاک تویی و سپاس می‌گویمت، ای که آرزوی عارفین به قله کمال احدیتش نرسد، و اندیشه پویندگان از وصول به کبریای مقدسش کوتاه. عظمتت والاتر از آنکه برای ورود به آن راهی یابد، و اسمائت مبرا از آنکه به دام پندار متفکرین آید.
توراست احدیت ذاتی در مقام حضرت جمعی و غیبی، و از آنِ توست واحدیت فردی در تجلیّات اسمائی و اعیانی. (1)
پرستیده تویی در حالی که خود می‌پرستی، و پسندیده تویی به هنگامی که می‌پسندی. خداوندا؛ تو را سپاس می‌گوییم با زبانهای ذاتی‌ات که در عین جمع و وجود است (2) برای نعمتهایت که جلوه‌گر در آینه‌های غیب و شهود است؛ ای که پیدایی‌
________________________________________
(1)- مقام ذات الهی مقامی است که در هیچ آینه‌ای تجلّی ندارد، و مقام احدیتْ ذات تجلّی وجود است در مقامی که همه اسماء و صفات در آن مستهلک است، و مقام واحدیت مقامی است که وجود مشروط به جمیع اسماء و صفات در آن تجلّی می‌کند.
(2)- خداوند خود را در مقامات مختلف - با زبان و فعل و حال - حمد می‌کند یعنی هم با زبان ذات و هم با زبان اسماء الهی و هم با زبان اعیان ثابته در علم ربوبی حمد می‌کند.
•    جلد 1 - صفحه 8
هنگامی که پنهانی و نهانی چون هویدا
یاری‌مان کن و پناهمان ده از شرّ وسوسه شیطان، آن راهزن طریق انسانی و راهبر دوستان خویش به دره‌های ژرف طبیعت ظلمانی، ما را به راه راست هدایت فرما که برزخیت کبری‌ و مقام جمع اسمای حسناست. (1)
خدایا؛ درود بی‌پایان فرست بر مبدأ و غایت ظهور و صورت و ماده اصل نور (که هیولای اولی است) و هم او برزخ کبراست چنانچه [دَنی‌] نزدیک شد پس تعینات را رها کرد [فَتَدلّی‌] و خرامید [فکانَ قابَ قَوسَیْنِ‌] پس در جایگاه یک کمان کامل با دو قوس وجود و تکمیل دایره غیب وشهود قرار گرفت [أو أدْنی‌] یا نزدیکتر از آنکه همان مقام عماء است، بلکه در آن جایگاه هیچ مقامی نیست - بنابر اصح نظریات - (عنقا شکار کس نشود دام باز گیر). (2)
و خدایا؛ درود فرست بر آل او که ظهور الهی را گشایشگر و نور الهی را نمایانگرند بلکه نورٌ علی‌ نور هم ایشانند، ریشه و شاخه درخت مبارکه زیتون و سدرة المنتهی‌ [درختی در بالاترین مکان بهشت‌] هم اوست (3) و هم او جنس و فصل کوْن جامع و حقیقت کلیه است. (4)
مخصوصاً درود بر آن کسی که ولایت محمدیه را به نهایت رسانده، فیضهای احمدی را پذیرفته (قبض کرده)، با وصف ربوبیت الهی پدیدار شود چنانچه پدرانش با عبودیت آشکار شدند، چرا که عبودیت حقیقتی است که کُنه آن ربوبیت است. آنکه خدا را در مُلک و ملکوت جانشین و ائمه کجاوه جبروت را پیشوا، احدیت اسماء الهی را
________________________________________
(1)- مقام برزخیت کبری‌ که مقامی بین احدیت صِرف و کثرت امکانی است، مقامی است که در آن ولایت کلی حاصل. می‌شود. این مقام با قرب فرایض حاصل شده و عبدْ سمع و بصر حق می‌شود، چنین مقامی نهایت معراج رسول اکرم (ص) بوده و برای دیگران به تبع آن حضرت حاصل می‌شود.
(2)- در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده است که خداوند قبل از آنکه مخلوقات را بیافریند در عماء بود، و درباره معنای آن احتمالات زیادی آمده است که یکی از آنها این است که در حجاب اسماء ذاتی بود.
(3)- اینکه صفت مفرد برای ائمه اطهار آمده است با توجه به تعبیرات لفظی است نه معنی.
(4)- کوْن جامع عالَمی است که مقام احدیت جمع اسماء غیبی و شهودی است، و تعبیر دیگری از انسان کامل است که همه حضرات را در خود جمع کرده است.
•    جلد 1 - صفحه 9
جامع و تجلیات اول و آخر را مظهر است، حجت غائب منتظر نتیجه پیشینیان و گذشتگان - ارواح ما به فدایش و خداوندمان از یارانش قرار دهد - پروردگارا! دشمنان ایشان را لعنت کن که راهزن طریق هدایتند و راهبر امتها به گمراهی و حیرتند.
و بعد، آدمی را از دیگر موجودات به واسطه یک لطیفه ربانی و فطرت الهی متمایز کرده‌اند، فطرتی خدایی که آدمیان را بر آن طینت آفرید. و این فطرت - به وجهی - همان امانتی است که در کتاب عزیز الهی مورد اشاره شده انّا عَرَضْنَا الْامَانَةَ عَلَی السَّمواتِ وَ الارْضِ وَالجِبالِ فَابَیْنَ أنْ یَحْمِلْنَها وَ اشْفَقْنَ مِنْها و حَمَلَها الإِنْسانُ (1) ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، از تحمل آن سرباز زدند و از آن ترسیدند و انسان آن را بر دوش گرفت. و این فطرت همان فطرت توحید خدا در مقامات سه گانه [ذات و صفات و افعال‌] بلکه فطرت رها کردن همه تعینات و ارجاع همه چیز به او و اسقاط همه اضافات حتی اضافات اسمائی است و فانی کردن همه چیز است نزد او، و هر که به این منزلت نرسد از فطرت خدا خارج شده و در امانت پروردگار خیانت کرده و نسبت به مقام انسانیت و ربوبیت جاهل و به نفس خویش و حضرت حق ستم کرده است.
و نزد اهل دل از سابقین نیک سرشت آشکار است که نیل به چنین جایگاه والا و مرتبه بلندی ممکن نیست مگر با ریاضتهای روحی و عقلی و با اندیشه‌های مقدس قلبی پس از آنکه جان آدمی از پلیدیهای عالم طبیعت پاک و پاکیزه شود - چرا که این مقامی است که لا یَمَسُّهُ الَّا الْمُطَهَّروُن (2) جز پاکان را به آن دسترسی نیست - و نیل به این مقصود حاصل نشود جز آنکه آدمی همت در کسب معارف الهی بگمارد و نظر در آیات و اسماء ربوبی منحصر کند به دنبال آنکه انسان شرعی شد بعد از آنکه انسان بشری بلکه طبیعی بود.
پس‌ای نفس تابعِ هوا که بر خاکدان زمین جاودانه گرفتاری، از خانه تاریک حیرت‌انگیز هیولانی بیرون آی، و به سوی «الله» که مقام جمع است و رسولش که مظهر
________________________________________
(1)- بخشی از آیه 72 سوره احزاب.
(2)- سوره واقعه، آیه 79.
•    جلد 1 - صفحه 10
احدیت جمع است (1) هجرت کن تا مرگ به تأیید خدای متعال تو را دریابد و پاداش تو بر خدا واقع شود که این همانا رستگاری عظیم و بهشت لقاء ذاتی است که نه چشمی را بر آن نظر افتاده و نه گوشی از آن خبر شنیده و نه بر قلب بشری خطور کرده است [فوق ادراک بشری است‌].
ای نفس؛ بدان که تو از مقام جامعیت اسماء و برزخیت کبرا ظهور کرده‌ای و در این دیارْ غریبه‌ای و چاره‌ای جز بازگشت به وطن نداری، پس وطن خویش محبوب دار که این دوستی از ایمان است چنانکه سید انس و جن فرموده.
بپرهیز و بر حذر باش - خداوند متعال در اولی و اخری یارت باد - از اینکه همت خویش صرف به دست آوردن لذات شهوات حیوانی کنی که این شأن چهارپایان است، یا به چیرگی بر نزدیکان و همانندان بپردازی - اگرچه غلبه در علوم و معارف باشد - که این منزلت درندگان است، یا همّ خویش به ریاستهای ظاهری دنیا صرف کرده تدبیر و اندیشه را بر آن بگماری که مقام شیاطین است؛ بلکه حتی پوسته و ظاهر عبادات را نیز منظر نظر قرار نده، و نه اخلاق معتدل یا نیکو را، و نه فلسفه کلیه یا مفاهیم مبهم را، و نه شیوایی گفتار ارباب تصوف و عرفان ظاهری و نظم کلام ایشان را، و نه غرش رعد اهل خرقه و آذرخش ایشان [که ادعای رگبار معارف دارد] هیچ کدام را در برابر چشمانت قرار نده، که همه آنها حجابی است اندر حجاب و ظلماتی است انباشته بر هم و صِرف کوشش در آنها مرگ و هلاکت است و چنین کاری زیان آشکار و محرومیت ابدی و ظلمتی است بی‌پایان.
بلکه همت تو باید در همه حرکات و سکنات و اندیشه و فکرت در توجه به خداوند متعال و ملکوت او باشد، چرا که به سوی خدای متعال مسافری و ممکن نیست در این سفر با قدم نفْس راه پیمودن، پس چاره‌ای نیست جز آنکه با قدم خدا و رسول سفر کنی که مهاجرت از سرای نفس با گامهای آن نتوان. پس تا هنگامی که با قدم نفس ره‌
________________________________________
(1)- چون وجود با احدیت جمع جمیع اسماء و صفات تجلی کند، مقام اسم اعظم الهی «الله» است که ربّ انسان کامل یعنی رسول اکرم (ص) می‌باشد، پس او مظهر احدیت جمع است.
•    جلد 1 - صفحه 11
می‌سپاری، هنوز از دیار نفس خارج نشده و به سفر نپرداخته‌ای، در حالی که می‌دانی که مسافری غریبی.
و این وصیتی است به نفْس سنگدل تاریک بیکاره خویش و وصیتی است به دوست موفقم صاحب خِردی با بینشی درخشان در علوم ظاهری و باطنی و نظری دقیق در معارف الهی، دانشمند خردمندِ نکته سنج روحانی «آقا میرزا جواد همدانی» که خداوندش به نهایت آمال برساند.
من، به جان دوست قسم با آنکه از اهل علم و طلاب آن نیستم، از مهمات اصول فلسفه متعالیه الهی هر آنچه نزد خویش داشتم و بعضی از آنچه از اساتید بزرگوار - خداوند سایه ایشان را مستدام گرداند - و کتب ارباب معرفت و صاحبدلان - رضوان الله علیهم - فرا گرفته بودم بر وی عرضه کردم، و او به حمد خداوند متعال به مرتبه علم و عرفان رسیده، مسلک عقل و ایمان را پیمود، در حالی که خود نیز - سلّمه الله - دارای قریحه و سرّی لطیف و قلبی پاک و طینت سلیم و فکری نیکوست که لباس علم و راستی بر تن کرده، و توکل همه بر خداست در مبدأ و معاد.
و اکیداً وصیت می‌کنم او را به آنچه اعاظم حکمت و اساتید بزرگوار اهل معرفت، ما را به آن وصیت کرده‌اند که نسبت به عرضه اسرار این معارف بر غیر اهلش - منکران و بی‌تدبیران و آنان که از راه حق و انصاف گم گشته‌اند - کاملاً بخل بورزد، که آن کوته نظران، ذوقی تار و عقلی کدر دارند و علم و حکمت جز جهالت و گمراهی بر ایشان نیفزاید و معارف حقه جز زیان و حیرت نیاندوزد که خداوند عالی مرتبه فرموده: و نُنَزّلُ مِنَ الْقرآنِ ما هو شِفَاءٌ و رَحْمةٌ ... وَ لَا یَزِیدُ الظَّالِمیِنَ الّا خَسَاراً (1) ما از قرآن آنچه را رحمت و شفای مؤمنین است فرو فرستادیم و بر ستمگران جز زیان نیفزاید.
بپرهیز و بر حذر باش - ای برادر روحانی و دوست عقلانی - از این اشباح مدعی تمدن و تجدد که آنان ستوری رمیده و گرگهایی درنده و شیاطینی انسان نما هستند که از حیوان‌
________________________________________
(1)- سوره اسراء، آیه 82.
•    جلد 1 - صفحه 12
گمراهتر و از شیطان پست ترند، و قسم به جان حقیقت که میان آنان و تمدن آنچنان فاصله دوری است که اگر به شرق روند تمدن به غرب گریزد و چون به غرب روی آورند تمدن به شرق برود، و همانند تو که از شیر می‌گریزی تمدن از ایشان در فرار است، که ضرر ایشان بر بنی آدم از آدمخوارگان بیش است.
و درخواست و وصیتم را تکرار می‌کنم که مرا نزد خدای بلند مرتبه خویش به نیکی یاد کنی رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ (1) پروردگارا در دنیا به ما حسنه و در آخرت حسنه عطایمان کن و از عذاب آتش نگاهمان دار، و ما را از آمدوشد با فرومایگان شرور برکناردار به حق محمد و آله الأطهار - صلوات الله علیهم.
این وصیت را بنده نافرمان گنهکار، سید روح الله فرزند سید مصطفی خمینی - خداوند متعال هر دو را بیامرزد و به آنان و برادران مؤمن پاداش خیر دهد - در صبح روز شنبه، سه روز به آخر ربیع المولود سال یک هزار و سیصد و پنجاه و چهار بعد از هجرت مقدس نبوی - صلی الله علیه و آله - تحریر کرد.]
________________________________________
(1)- بخشی از آیه 201 سوره بقره
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات  شخصی است بخوبی روشن است که فطرت نور است وجاذب نور تاحدی که فقط بدنبال جذب نور  خالق خوداش است چه ریشه وشاخه ىرخت زیتون وچه درخت سدره المنتهی ایجادنور میکنند- ىراوج هم نورالی برای انسان مقام عما است یعنی ناشناخته است عشق تازمانی که چنین باشد عشق است- از حاجی سئوال کردن اب  زمزم خوردی چه فهمیدی گفت هنوز از   ریگزار مکه چیزی نفمیدمچه برسد به اب اش-ادامه دارد•    » پایگاه گسترش آراء و اندیشه‌های امام خمینی رحمة الله علیه
•    » تمامی کتاب‌های امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
•    » امروز جمعه، 14 مهر 1402
•    صفحه نخست
•    زندگی‌نامه
•    کتاب‌خانه
•    صحیفه امام خمینی
•    عکس
•    صوت
•    فیلم
•    جستجو
•    درباره ما
•    تماس با ما
کتابخانه » صحیفه امام خمینی » جلد 1 » صفحه 4
نامه عرفانی به آقای میرزا جواد همدانی (حجت)
•    جلد 1 - صفحه 4
  نامه
زمان: 7 تیر 1314 / 27 ربیع الاول 1354
مکان: قم
موضوع: وصایای عرفانی - اخلاقی و تأیید صلاحیت فلسفی - عرفانی یکی از شاگردان
مخاطب: همدانی (حجت)، میرزا جواد
بسم الله الرحمن الرحیم
سبحانک اللهم و بحمدک یا مَنْ لا یرتقی إلی ذروة کمال أحدیته آمال العارفین، و یقصر دون بلوغ قدس کبریائه أفکار الخائضین. جَلَّتْ عظمتک من أن تکون شریعةً للواردین، و تقدّست أسماؤک من أن تصیر طعمةً لأوهام المتفکّرین. لک الأحدیة الذاتیة فی الحضرة الجمعیة والغیبیة، والواحدیة الفردیة فی التجلّیات الأسمائیة والأعیانیة، فأنت المعبود فی عین العابدیة والمحمود فی حال الحامدیة. ونحمدک اللهم بألسِنَتک الذاتیة فی عین الجمع والوجود علی آلائک المتجلّیة فی مَرائی الغیب والشهود، یا ظاهراً فی بطونه وباطناً فی ظهوره.
و نَستعینُک و نعوذُ بک من شرّ الوسواس الخَنّاس، القاطع طریق الإنسانیة، السالک بأولیائه فی مهوی جِهنام الطبیعة الظلمانیة، اهدنا الصراط المستقیم الذی هو البرزخیة الکبری‌ و مقام أحدیة جمع الأسماء الحُسنی.
و صلِّ اللهم علی مبدأ الظهور و غایته، و صورة أصل النور و مادّته - الهیولی الاولی‌ - والبرزخ الکبری الذی دَنی‌ فرفض التعیُّنات فتَدّلی‌ فکان قاب قوسی الوجود و تمام دائرة الغیب والشهود أو أدنی الذی هو مقام العَماء، بل لا مقام هنا علی الرأی الأسنی (عنقا شکار کس نشود دام بازگیر). و علی آله مفاتیح الظهور و مصابیح النور بل نورٌ علی نورٍ، غصن (1) الشجرة المبارکة الزیتونة والسدرة المنتهی‌ وأصلهما، و جنس الکون الجامع والحقیقة الکلیة و فصلهما، سیّما خاتم الولایة المحمدیة و مُقبِض (2) فیوضات الأحمدیة الذی یظهر بالربوبیة بعد ما ظهر آباؤه علیهم السلام‌
________________________________________
(1)- إفراده باعتبار اللفظ بل المعنی‌.
(2)- بالقاف والباء الموحَّدة.
•    جلد 1 - صفحه 5
بالعبودیة، فانَّ العبودیة جوهرةٌ کنهها الربوبیة، خلیفة الله فی الملک والملکوت و إمام أئمّة قُطّان الجبروت، جامع أحدیة الأسماء الإلهیة و مظهر تجلّیات الأوّلیة والآخریّة، الحجَّة الغائب المنتظر، و نتیجة مَنْ سلف و غَبَر - أرواحنا له الفداء و جعلنا الله من أنصاره - والعنِ اللهم أعدائهم، قُطّاع طریق الهدایة، السالکین بالامم مسلک الضلالة والغوایة.
و بعد، فإنّ الإنسان ممتاز عن سایر الموجودات باللطیفة الربانیة والفطرة الالهیة - فِطْرَةَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها - و هذه بوجهٍ هی الأمانة المشار إلیها فی الکتاب العزیز الالهی «إنَّا عَرَضْنا الأَمانَةَ عَلیَ السَّمواتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَاشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَها الإنْسانُ» و هذه الفطرة هی فطرة توحید الله فی المقامات الثلاثة بل رفض التعیّنات و إرجاع الکُلّ إلیه وإسقاط الإضافات حتّی الأسمائیة وإفناء الجُلّ لدیه. و مَنْ لم یصل إلی هذا المقام فهو خارجٌ عن فطرة الله و خائنٌ فی أمانة الله، و جاهلٌ بمقام الإنسانیة والربوبیة، و ظالمٌ بنفسه والحضرة الالهیة.
و معلومٌ عند أصحاب القلوب من أهل السابقة الحُسنی‌ أنّ حصول هذه المنزلة الرفیعة والدرجة العَلیة؛ لایمکن إلّا بالریاضات الروحیة والعقلیة والخواطر القُدسیة القلبیة بعد طهارة النفس عن أرجاس عالم الطبیعة و تزکیتها، فإنّ هذا مقامٌ لا یمسُّه إلّا المطهّرون، و صرف الهَمّ إلی المعارف الإلهیة و قَصْر الطرْف إلی الآیات والأسماء الربوبیة عقیب صیرورته إنساناً شرعیّاً بعدما کان إنساناً بشریاً بل طبیعیاً. فاخرجی أیّتها النفس الخالدة إلی الإرض لاتّباع هواک من بین الطبیعة المظلمة المدهشة الهیولانیة، و هاجری إلی الله مقام الجمع و إلی رسوله مظهر أحدیة الجمع حتّی یدرکک الموت بتأیید الله تعالی فوقع أجرک علیه، وهذا هو الفوز العظیم والجنة الذاتیة اللقائیة التی لا عین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر.
واعلمی أنّک ظهرت من مقام جامعیة الأسماء والبرزخیة الکبری، و أنت غریب فی هذه الدار ولابدّ لک من الرجوع إلی الوطن؛ فاحببی وطنک فإنّه من الإیمان - کما أخبر به سیّد الإنس والجانّ.
إیّاک ثمّ إیّاک - والله تعالی معینک فی اولاک واخراک - و أن تصرف همّک إلی حصول الملاذّ الحیوانیة الشهویة فإنّ هذا شأن البهائم، أو الغلبة علی أقرانک و أشباهک حتّی فی العلوم والمعارف فإنّ هذا شأن السباع، أو الریاسات الدنیویة الظاهریة وصرف الفکر والتدبیر إلیها فإنّ‌
•    جلد 1 - صفحه 6
هذا مقام الشیاطین، بل ولاتجعلی نصب عینک صورة النسک و قشورها، ولا اعتدال الخُلق و جُودتها، ولا الفلسفة الکلّیة والمفاهیم المبهمة، ولا تنسیق کلمات أرباب التصوّف والعرفان القشریة وتنظیمها، و إرعاد أهل الخرقة و إبراقها، فانّ کلّ ذلک حجاب فی حجاب وظلمات بعضها فوق بعض، و صرف الهمّ إلیها اخترام و هلاک، و ذلک خسران مبین وحرمان ابدی و ظلمات لا نهایة لها؛ بل یکون همّک التوجّه إلی الله تعالی و إلی ملکوته فی کلّ حرکاتک و سکناتک و أنظارک و أفکارک؛ فإنّک مسافر إلی الله تعالی ولایمکن لک هذه المسافرة بقدم النفس بل لابدّ و أن یکون بقدم الله و رسوله؛ فإنّ المهاجرة من بیت النفس لایمکن بقدمها. فکلّما کان قدمک قدم النفس، ما خرجت بعدُ من بیتک، فلست مسافراً؛ وقد عرفت أنّک غریب مسافر.
وهذه وصیّتی إلی نفسی القاسیة المظلمة البطّالة و إلی صاحبی الموفّق ذی الفکر الثاقب فی العلوم الظاهرة والباطنة والنظر الدقیق فی المعارف الالهیة، العالم الفاضل النقّاد والروحانی الآقا میرزا جواد الهمدانی - بلّغه الله غایة الأمانی - فإنّی ولعَمر الحبیب مع أنّه لستُ من أهل العلم وطلّابه قد ألقیت إلیه ما عندی من مهمّات اصول الفلسفة الالهیة المتعالیة، و شطراً ممّا استفدت من المشایخ العظام - أدام الله ظلّهم - و کتب أرباب المعرفة و أصحاب القلوب - رضوان الله علیهم - و قد بلغ بحمد الله تعالی مرتبة العلم والعرفان وسلک مسلک العقل والإیمان، وهو سلَّمه الله لطیف السّر والقریحة، نقیّ القلب، سلیم الفطرة، جَیِّد الرَویّة، متردّی برداء العلم والسداد وعلی الله التوکّل فی المبدأ والمعاد.
ولقد اوُصیه بما وصّانا أساطین الحکمة والمشایخ العظام من أرباب المعرفة أن یضنّ بأسرار المعارف کلَّ الضَنّ علی غیر أهله من ذوی الجحد والاعتساف، والضالّین عن طریق الحقّ والانصاف؛ فإنّ هؤلاء السُّفَهاء قرائحهم مُظلمة، وعقولهم مُکدّرة، ولا یزیدهم العلم والحکمة إلّا جهالة وضلالة، ولا المعارف الحقّة إلّا خسراناً و حیرة، وقد قال تعالی شأنه: وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ ... وَلا یَزِیدُ الظّالِمِینَ الّا خَسَاراً.
و إیّاک ثمّ إیّاک أیّها الأخ الروحانی والصدیق العقلانی و هذه الأشباح المنکوسة المُدَّعون للتمدُّن والتجدُّد، وهم الحُمُر المُسْتَنْفَرة والسِّباع المفترسة والشیاطین فی صورة الإنسان، و هم أضلّ من الحیوان، و أرذل من الشیطان، وبینهم - ولَعَمْرِ الحقیقة - والتمدّن بونٌ بعید؛ إن استشرقوا
•    جلد 1 - صفحه 7
استغرب التمدّن، وإن استغربوا استشرق، فرّ منهم فرارک من الأسد فإنّهم أضرّ علی الإنسان من الآکلة للأبدان.
واکرّر التماسی و وصیّتی أن تذکرنی عند ربّک - تعالی شأنه - ذکراً جمیلاً رَبَّنا آتِنَا فِی الدُّنْیا حَسَنةً وَ فِی الآخِرَة حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النّارِ و جَنِّبنا عن مخالطة السَّفَلة الأشرار بحقّ محمّدٍ و آله الأطهار - صلوات الله علیهم.
حرّره العبد العاصی المذنب السیّد روح الله بن السیّد مصطفی الخمینی، غفر الله تعالی لهما و جزاهما وإخوان المؤمنین جزاءً حسناً فی صبیحة یوم السَّبْت لثلاث بَقین من ربیع المولود سنة الأربع والخمسین وثلثمأة بعد الألف من الهجرة القُدسیّة النبویّة - صلّی الله علیه وآله.
[ترجمه:
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندا؛ پاک تویی و سپاس می‌گویمت، ای که آرزوی عارفین به قله کمال احدیتش نرسد، و اندیشه پویندگان از وصول به کبریای مقدسش کوتاه. عظمتت والاتر از آنکه برای ورود به آن راهی یابد، و اسمائت مبرا از آنکه به دام پندار متفکرین آید.
توراست احدیت ذاتی در مقام حضرت جمعی و غیبی، و از آنِ توست واحدیت فردی در تجلیّات اسمائی و اعیانی. (1)
پرستیده تویی در حالی که خود می‌پرستی، و پسندیده تویی به هنگامی که می‌پسندی. خداوندا؛ تو را سپاس می‌گوییم با زبانهای ذاتی‌ات که در عین جمع و وجود است (2) برای نعمتهایت که جلوه‌گر در آینه‌های غیب و شهود است؛ ای که پیدایی‌
________________________________________
(1)- مقام ذات الهی مقامی است که در هیچ آینه‌ای تجلّی ندارد، و مقام احدیتْ ذات تجلّی وجود است در مقامی که همه اسماء و صفات در آن مستهلک است، و مقام واحدیت مقامی است که وجود مشروط به جمیع اسماء و صفات در آن تجلّی می‌کند.
(2)- خداوند خود را در مقامات مختلف - با زبان و فعل و حال - حمد می‌کند یعنی هم با زبان ذات و هم با زبان اسماء الهی و هم با زبان اعیان ثابته در علم ربوبی حمد می‌کند.
•    جلد 1 - صفحه 8
هنگامی که پنهانی و نهانی چون هویدا
یاری‌مان کن و پناهمان ده از شرّ وسوسه شیطان، آن راهزن طریق انسانی و راهبر دوستان خویش به دره‌های ژرف طبیعت ظلمانی، ما را به راه راست هدایت فرما که برزخیت کبری‌ و مقام جمع اسمای حسناست. (1)
خدایا؛ درود بی‌پایان فرست بر مبدأ و غایت ظهور و صورت و ماده اصل نور (که هیولای اولی است) و هم او برزخ کبراست چنانچه [دَنی‌] نزدیک شد پس تعینات را رها کرد [فَتَدلّی‌] و خرامید [فکانَ قابَ قَوسَیْنِ‌] پس در جایگاه یک کمان کامل با دو قوس وجود و تکمیل دایره غیب وشهود قرار گرفت [أو أدْنی‌] یا نزدیکتر از آنکه همان مقام عماء است، بلکه در آن جایگاه هیچ مقامی نیست - بنابر اصح نظریات - (عنقا شکار کس نشود دام باز گیر). (2)
و خدایا؛ درود فرست بر آل او که ظهور الهی را گشایشگر و نور الهی را نمایانگرند بلکه نورٌ علی‌ نور هم ایشانند، ریشه و شاخه درخت مبارکه زیتون و سدرة المنتهی‌ [درختی در بالاترین مکان بهشت‌] هم اوست (3) و هم او جنس و فصل کوْن جامع و حقیقت کلیه است. (4)
مخصوصاً درود بر آن کسی که ولایت محمدیه را به نهایت رسانده، فیضهای احمدی را پذیرفته (قبض کرده)، با وصف ربوبیت الهی پدیدار شود چنانچه پدرانش با عبودیت آشکار شدند، چرا که عبودیت حقیقتی است که کُنه آن ربوبیت است. آنکه خدا را در مُلک و ملکوت جانشین و ائمه کجاوه جبروت را پیشوا، احدیت اسماء الهی را
________________________________________
(1)- مقام برزخیت کبری‌ که مقامی بین احدیت صِرف و کثرت امکانی است، مقامی است که در آن ولایت کلی حاصل. می‌شود. این مقام با قرب فرایض حاصل شده و عبدْ سمع و بصر حق می‌شود، چنین مقامی نهایت معراج رسول اکرم (ص) بوده و برای دیگران به تبع آن حضرت حاصل می‌شود.
(2)- در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده است که خداوند قبل از آنکه مخلوقات را بیافریند در عماء بود، و درباره معنای آن احتمالات زیادی آمده است که یکی از آنها این است که در حجاب اسماء ذاتی بود.
(3)- اینکه صفت مفرد برای ائمه اطهار آمده است با توجه به تعبیرات لفظی است نه معنی.
(4)- کوْن جامع عالَمی است که مقام احدیت جمع اسماء غیبی و شهودی است، و تعبیر دیگری از انسان کامل است که همه حضرات را در خود جمع کرده است.
•    جلد 1 - صفحه 9
جامع و تجلیات اول و آخر را مظهر است، حجت غائب منتظر نتیجه پیشینیان و گذشتگان - ارواح ما به فدایش و خداوندمان از یارانش قرار دهد - پروردگارا! دشمنان ایشان را لعنت کن که راهزن طریق هدایتند و راهبر امتها به گمراهی و حیرتند.
و بعد، آدمی را از دیگر موجودات به واسطه یک لطیفه ربانی و فطرت الهی متمایز کرده‌اند، فطرتی خدایی که آدمیان را بر آن طینت آفرید. و این فطرت - به وجهی - همان امانتی است که در کتاب عزیز الهی مورد اشاره شده انّا عَرَضْنَا الْامَانَةَ عَلَی السَّمواتِ وَ الارْضِ وَالجِبالِ فَابَیْنَ أنْ یَحْمِلْنَها وَ اشْفَقْنَ مِنْها و حَمَلَها الإِنْسانُ (1) ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، از تحمل آن سرباز زدند و از آن ترسیدند و انسان آن را بر دوش گرفت. و این فطرت همان فطرت توحید خدا در مقامات سه گانه [ذات و صفات و افعال‌] بلکه فطرت رها کردن همه تعینات و ارجاع همه چیز به او و اسقاط همه اضافات حتی اضافات اسمائی است و فانی کردن همه چیز است نزد او، و هر که به این منزلت نرسد از فطرت خدا خارج شده و در امانت پروردگار خیانت کرده و نسبت به مقام انسانیت و ربوبیت جاهل و به نفس خویش و حضرت حق ستم کرده است.
و نزد اهل دل از سابقین نیک سرشت آشکار است که نیل به چنین جایگاه والا و مرتبه بلندی ممکن نیست مگر با ریاضتهای روحی و عقلی و با اندیشه‌های مقدس قلبی پس از آنکه جان آدمی از پلیدیهای عالم طبیعت پاک و پاکیزه شود - چرا که این مقامی است که لا یَمَسُّهُ الَّا الْمُطَهَّروُن (2) جز پاکان را به آن دسترسی نیست - و نیل به این مقصود حاصل نشود جز آنکه آدمی همت در کسب معارف الهی بگمارد و نظر در آیات و اسماء ربوبی منحصر کند به دنبال آنکه انسان شرعی شد بعد از آنکه انسان بشری بلکه طبیعی بود.
پس‌ای نفس تابعِ هوا که بر خاکدان زمین جاودانه گرفتاری، از خانه تاریک حیرت‌انگیز هیولانی بیرون آی، و به سوی «الله» که مقام جمع است و رسولش که مظهر
________________________________________
(1)- بخشی از آیه 72 سوره احزاب.
(2)- سوره واقعه، آیه 79.
•    جلد 1 - صفحه 10
احدیت جمع است (1) هجرت کن تا مرگ به تأیید خدای متعال تو را دریابد و پاداش تو بر خدا واقع شود که این همانا رستگاری عظیم و بهشت لقاء ذاتی است که نه چشمی را بر آن نظر افتاده و نه گوشی از آن خبر شنیده و نه بر قلب بشری خطور کرده است [فوق ادراک بشری است‌].
ای نفس؛ بدان که تو از مقام جامعیت اسماء و برزخیت کبرا ظهور کرده‌ای و در این دیارْ غریبه‌ای و چاره‌ای جز بازگشت به وطن نداری، پس وطن خویش محبوب دار که این دوستی از ایمان است چنانکه سید انس و جن فرموده.
بپرهیز و بر حذر باش - خداوند متعال در اولی و اخری یارت باد - از اینکه همت خویش صرف به دست آوردن لذات شهوات حیوانی کنی که این شأن چهارپایان است، یا به چیرگی بر نزدیکان و همانندان بپردازی - اگرچه غلبه در علوم و معارف باشد - که این منزلت درندگان است، یا همّ خویش به ریاستهای ظاهری دنیا صرف کرده تدبیر و اندیشه را بر آن بگماری که مقام شیاطین است؛ بلکه حتی پوسته و ظاهر عبادات را نیز منظر نظر قرار نده، و نه اخلاق معتدل یا نیکو را، و نه فلسفه کلیه یا مفاهیم مبهم را، و نه شیوایی گفتار ارباب تصوف و عرفان ظاهری و نظم کلام ایشان را، و نه غرش رعد اهل خرقه و آذرخش ایشان [که ادعای رگبار معارف دارد] هیچ کدام را در برابر چشمانت قرار نده، که همه آنها حجابی است اندر حجاب و ظلماتی است انباشته بر هم و صِرف کوشش در آنها مرگ و هلاکت است و چنین کاری زیان آشکار و محرومیت ابدی و ظلمتی است بی‌پایان.
بلکه همت تو باید در همه حرکات و سکنات و اندیشه و فکرت در توجه به خداوند متعال و ملکوت او باشد، چرا که به سوی خدای متعال مسافری و ممکن نیست در این سفر با قدم نفْس راه پیمودن، پس چاره‌ای نیست جز آنکه با قدم خدا و رسول سفر کنی که مهاجرت از سرای نفس با گامهای آن نتوان. پس تا هنگامی که با قدم نفس ره‌
________________________________________
(1)- چون وجود با احدیت جمع جمیع اسماء و صفات تجلی کند، مقام اسم اعظم الهی «الله» است که ربّ انسان کامل یعنی رسول اکرم (ص) می‌باشد، پس او مظهر احدیت جمع است.
•    جلد 1 - صفحه 11
می‌سپاری، هنوز از دیار نفس خارج نشده و به سفر نپرداخته‌ای، در حالی که می‌دانی که مسافری غریبی.
و این وصیتی است به نفْس سنگدل تاریک بیکاره خویش و وصیتی است به دوست موفقم صاحب خِردی با بینشی درخشان در علوم ظاهری و باطنی و نظری دقیق در معارف الهی، دانشمند خردمندِ نکته سنج روحانی «آقا میرزا جواد همدانی» که خداوندش به نهایت آمال برساند.
من، به جان دوست قسم با آنکه از اهل علم و طلاب آن نیستم، از مهمات اصول فلسفه متعالیه الهی هر آنچه نزد خویش داشتم و بعضی از آنچه از اساتید بزرگوار - خداوند سایه ایشان را مستدام گرداند - و کتب ارباب معرفت و صاحبدلان - رضوان الله علیهم - فرا گرفته بودم بر وی عرضه کردم، و او به حمد خداوند متعال به مرتبه علم و عرفان رسیده، مسلک عقل و ایمان را پیمود، در حالی که خود نیز - سلّمه الله - دارای قریحه و سرّی لطیف و قلبی پاک و طینت سلیم و فکری نیکوست که لباس علم و راستی بر تن کرده، و توکل همه بر خداست در مبدأ و معاد.
و اکیداً وصیت می‌کنم او را به آنچه اعاظم حکمت و اساتید بزرگوار اهل معرفت، ما را به آن وصیت کرده‌اند که نسبت به عرضه اسرار این معارف بر غیر اهلش - منکران و بی‌تدبیران و آنان که از راه حق و انصاف گم گشته‌اند - کاملاً بخل بورزد، که آن کوته نظران، ذوقی تار و عقلی کدر دارند و علم و حکمت جز جهالت و گمراهی بر ایشان نیفزاید و معارف حقه جز زیان و حیرت نیاندوزد که خداوند عالی مرتبه فرموده: و نُنَزّلُ مِنَ الْقرآنِ ما هو شِفَاءٌ و رَحْمةٌ ... وَ لَا یَزِیدُ الظَّالِمیِنَ الّا خَسَاراً (1) ما از قرآن آنچه را رحمت و شفای مؤمنین است فرو فرستادیم و بر ستمگران جز زیان نیفزاید.
بپرهیز و بر حذر باش - ای برادر روحانی و دوست عقلانی - از این اشباح مدعی تمدن و تجدد که آنان ستوری رمیده و گرگهایی درنده و شیاطینی انسان نما هستند که از حیوان‌
________________________________________
(1)- سوره اسراء، آیه 82.
•    جلد 1 - صفحه 12
گمراهتر و از شیطان پست ترند، و قسم به جان حقیقت که میان آنان و تمدن آنچنان فاصله دوری است که اگر به شرق روند تمدن به غرب گریزد و چون به غرب روی آورند تمدن به شرق برود، و همانند تو که از شیر می‌گریزی تمدن از ایشان در فرار است، که ضرر ایشان بر بنی آدم از آدمخوارگان بیش است.
و درخواست و وصیتم را تکرار می‌کنم که مرا نزد خدای بلند مرتبه خویش به نیکی یاد کنی رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ (1) پروردگارا در دنیا به ما حسنه و در آخرت حسنه عطایمان کن و از عذاب آتش نگاهمان دار، و ما را از آمدوشد با فرومایگان شرور برکناردار به حق محمد و آله الأطهار - صلوات الله علیهم.
این وصیت را بنده نافرمان گنهکار، سید روح الله فرزند سید مصطفی خمینی - خداوند متعال هر دو را بیامرزد و به آنان و برادران مؤمن پاداش خیر دهد - در صبح روز شنبه، سه روز به آخر ربیع المولود سال یک هزار و سیصد و پنجاه و چهار بعد از هجرت مقدس نبوی - صلی الله علیه و آله - تحریر کرد.]
________________________________________
(1)- بخشی از آیه 201 سوره بقره
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات  شخصی است بخوبی روشن است که فطرت نور است وجاذب نور تاحدی که فقط بدنبال جذب نور  خالق خوداش است چه ریشه وشاخه ىرخت زیتون وچه درخت سدره المنتهی ایجادنور میکنند- ىراوج هم نورالی برای انسان مقام عما است یعنی ناشناخته است عشق تازمانی که چنین باشد عشق است- از حاجی سئوال کردن اب  زمزم خوردی چه فهمیدی گفت هنوز از   ریگزار مکه چیزی نفمیدمچه برسد به اب اش-ادامه دارد
 

تبریک به قهرمانان فلسطین-=!!

بسم الله الرحمن الرحیم- ابتدا منیر ابو کیشک بود. اکنون حله القادی، قهرمان جدید فلسطین در بازی های آسیایی در چین در جریان است. هر دو تاریخ ساز شده اند.

دومین مدال فلسطین در بازی‌های آسیایی روز پنجشنبه به دست آمد. امضای قهرمان جوان، حلا القادی را داشت.

این دیدار به عنوان بخشی از بازی های آسیایی که از 23 سپتامبر 2023 آغاز شد در هانگژو چین برگزار شد.

القادی در مسابقات کاراته (کومیته) منهای 68 کیلوگرم با شکست 6 بر 3 گو ژائو از چین تایپه به مدال برنز دست یافت.

القادی پس از پیروزی شایسته خود، در میان فریادهای هیجان از سوی هم تیمی هایش و تماشاگران بسیار، از خوشحالی پرید. - به نام خدا منان به دو بانوی خودم که با روسری کامل در مسابقه شرکت کردند و برنده شدند سلام می کنم. مدال - منیر ابوکشک - حلال گدی و بانو - که کارت مقام سوم را به دست آورد و به شش قهرمان شنا که چهار مدال طلا کسب کردند تبریک می گوییم. من این کار را می کنم، حتی اگر حجاب داشته باشند، خدای ما آنها را بیشتر دوست خواهد داشت

ضد فلسظینی بودن کانادا-!!

بسمالله الرحمن الرحیم--!!فرستاده ویژه کانادا برای مبارزه با یهودی ستیزی در واقع یک فرستاده دولتی برای ترویج برتری یهودیان است. در یک نمونه آشکار از سیاست های ضد فلسطینی لیبرال ها، آنها منابع عمومی و اعتبار را به یک طرفدار تهاجمی آپارتاید داده اند.
ملانی جولی، وزیر امور خارجه جمعه گذشته در توییتی نوشت: «  امروز با اروین کاتلر فرستاده ویژه کانادا در زمینه حفظ یاد هولوکاست و مبارزه با یهودستیزی صحبت کردم و مدال افتخار ریاست جمهوری اسرائیل را به او تبریک گفتم. ایروین، کانادا به دلیل تلاش شما برای پیشبرد حقوق بشر در همه جا قوی تر است.»
کاتلر یکی از 13 نفری بود که اخیراً توسط رئیس جمهور آیزاک هرتزوگ به دلیل " کمک فوق العاده  به دولت اسرائیل، مردم یهود و کل بشریت" جایزه دریافت کرد.
دولت آپارتاید حق دارد کاتلر را جشن بگیرد. کاتلر که با "معتمد نزدیک" بنیانگذار لیکود مناخیم بگین ازدواج کرده است، زندگی بزرگسالی خود را وقف ترویج استعمار کرده است. وزیر دادگستری سابق لیبرال به این کار ادامه می‌دهد، حتی زمانی که افراط‌گرایان فاشیست برتری‌طلب یهودی، زمام قدرت را در اسرائیل به دست گرفته‌اند.
فرستاده ویژه کانادا در حفظ یاد هولوکاست و مبارزه با یهودی ستیزی، در نشانه ای از ارادت خود به آپارتاید، اخیراً با همکاری نشنال پست  تفسیری را در حمایت از ممانعت دادگاه جهانی از انتشار نظر حقوقی درباره فلسطین نوشت  . کاتلر در مقاله « کانادا  باید به دفاع از اسرائیل در برابر حمله بی اساس سازمان ملل ادامه دهد» (غیر مستقیم) به انتقاد از دولت ترودو مبنی بر ارائه بیانیه ای  در  مخالفت با نظر مشورتی دیوان بین المللی دادگستری (ICJ) طبق قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد با عنوان « اسرائیل» پاسخ داد. اقدامات  مؤثر بر حقوق بشر مردم فلسطین در اراضی اشغالی فلسطین از جمله بیت المقدس شرقی».
در این قطعنامه از مقام حقوقی سازمان ملل خواسته شده است که نظر مشورتی درباره «عواقب حقوقی ناشی از نقض مداوم حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین توسط اسرائیل» ارائه کند. کاتلر و دولت ترودو معتقد نیستند که ICJ باید با درخواست مجمع عمومی برای ارائه نظر حقوقی خود موافقت کند!
پیش از این، کاتلر به دادگاه کیفری بین‌المللی فشار آورد تا جنایات جنگی اسرائیل را نادیده بگیرد و اتاوا سفارت خود را به اورشلیم منتقل کند. او در رویدادهایی که توسط صندوق ملی یهودیان نژادپرست برگزار شده بود شرکت کرده و با استعمارگران راست افراطی که به دنبال پاکسازی اورشلیم شرقی اشغالی از فلسطین هستند، ملاقات کرده است.
در ماه مه 2021، رئیس سابق کنگره یهودیان کانادا در حمایت از خشونت اسرائیل گرد آمد و قبلاً از تیراندازی این رژیم به معترضان «راهپیمایی بازگشت» در غزه و همچنین حملات 2014 و 2009 به غزه که نزدیک به 4000 کشته بر جای گذاشت، دفاع کرد. درست پس از آن که اسرائیل 1200 لبنانی را در تابستان 2006 کشت، کاتلر در کنفرانسی با مقامات ارشد نظامی اسرائیل درباره اهمیت مدیریت پیام در جنگ مدرن صحبت کرد.
جاستین ترودو به عنوان بخشی از کمک چندوجهی دولتش به خلع ید فلسطینی ها، سه سال پیش فرستاده ویژه کاتلر کانادا را به عهده گرفت. این نماینده سالانه 1.1 میلیون دلار برای ترویج تعریف ضد فلسطینی ائتلاف بین المللی یادبود هولوکاست از یهودی ستیزی و محافظت از اسرائیل در برابر انتقادهای فزاینده هزینه می کند. (نظرسنجی اخیر  Ekos نشان داد که 38 درصد از کانادایی‌هایی که معتقدند اسرائیل سیستمی «شبیه به آپارتاید» دارد و 20 درصد آن را دولتی که «حقوق اقلیت‌ها را محدود می‌کند» نامیده‌اند در حالی که تنها 11 درصد آن را «دموکراسی پر جنب و جوش» می‌دانند.) .
کاتلر در نشانه ای از آرامش خود با قربانی گریه برای تقویت برتری طلبی، احتمالاً تنها کانادایی را پذیرفت که توسط تحقیقات رسمی دانشگاه نامش را برانگیخت که ادعاهای یهودی ستیزی را برای لکه دار کردن فعالان همبستگی فلسطینی جعل کرده است. علیرغم تحقیقاتی که در سال 2017 در دانشگاه مک گیل در مورد نوح لو انجام شد، کاتلر   لو را به عنوان یک تحلیلگر سیاست و برنامه استخدام کرد .
مقاله ای  از روزنامه یهودی کانادا  در مورد دریافت جایزه ریاست جمهوری اسراییل توسط کاتلر، بینشی از تعهد کاتلر برای محکوم کردن نقض حقوق بشر توسط دشمنان امپراتوری ایالات متحده ارائه می دهد. میکال کاتلر وونش، یکی از اعضای سابق، گفت : « من  از به رسمیت شناختن پدرم برای کار فوق‌العاده‌اش برای پیشبرد حقوق بشر و انجام این کار در حالی که کاملاً واضح است که مترادف با حمایت از حقوق دولت اسرائیل است، خوشحالم». کنست اسرائیل اظهارات کاتلر وونش که اخیراً به عنوان فرستاده ویژه اسرائیل برای مبارزه با یهودستیزی منصوب شده است، نشان می دهد که مبارزات حقوق بشری پدرش برای ایجاد اعتبار برای ارتقای برتری یهودیان در اسرائیل طراحی شده است.
در یک مثال عینی، مرکز حقوق بشر رائول والنبرگ کاتلر از   کریم خان، دادستان ارشد دیوان کیفری بین‌المللی دعوت کرد تا در سال 2023 سخنرانی ممتاز الی ویزل در حقوق بشر را ارائه دهد. بر اساس اطلاعات موجود در فضای مجازی، نشست ماه مه به طور خاص درباره اسرائیل نبود. اما آیا کسی معتقد است که این سخنرانی تا حدی برای تأثیرگذاری بر دادستان دیوان بین‌المللی کیفری به عنوان بخشی از کارزار تهاجمی لابی آپارتاید برای نادیده گرفتن جنایات جنگی اسرائیل از سوی دادگاه طراحی نشده است؟
نمونه دیگری از استفاده کاتلر از جایگاه "حقوق بشر" خود برای پیشبرد برتری یهودیان، پاسخ او به نامیدن اسرائیل یک دولت آپارتاید است. قبل از اینکه همه گروه های حقوق بشری متوجه شوند که اسرائیل مرتکب جنایت آپارتاید شده است، کاتلر بارها   به ادعاهای فعالان مبنی بر اینکه اسرائیل یک کشور آپارتاید است، با استناد به نقش خود در به چالش کشیدن نسخه "واقعی" در آفریقای جنوبی پاسخ داد .
کاتلر موفق شد رسانه‌های غالب را وادار به انتقال این ایده کند که او در مبارزه علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی و وکیل نلسون ماندلا نقش محوری داشته است، که تحریفی است که به خوبی  در «ایروین کاتلر و اثر ماندلا» توضیح داده شده  است. از آنجایی که مخالفت با آپارتاید آفریقای جنوبی جایگاه اصلی بیشتری پیدا کرده است، کاتلر به طور فزاینده ای به دنبال این است که خود را به عنوان یک رهبر در این مبارزه معرفی کند، علیرغم این واقعیت که او ارتباط مشهوری با حزبی دارد که درخواست مجلس عوام برای محکوم کردن زندان ماندلا را رد   کرد . لستر پیرسون در سال 1964) و  با اقدامی برای کاهش همدستی کانادا با رژیم نژادپرست مخالفت کرد  (پیر ترودو 1968 - 84).
داستان کاتلر در مورد مبارزه برای مقابله با آپارتاید آفریقای جنوبی به او موقعیت اخلاقی می دهد تا انتقادات از آپارتاید اسرائیل را منحرف کند. همچنین کمک می کند تا پیوندها/شباهت های بین اسرائیل و رژیم آفریقای جنوبی مبهم شود.
زمانی که کاتلر جایزه بنیاد حقوق بشر و عدالت لانتوس را دریافت کرد - به نام تام لانتوس، نماینده سابق دموکرات صهیونیستی کنگره که هر دو تهاجم آمریکا به عراق را ترویج کرد، روزنامه گلوب اند میل داستانی با عنوان "  ایروین  کاتلر  کانادایی، که به آزادی ماندلا کمک کرد، منتشر کرد. جایزه حقوق بشر."
اگرچه مقاله آگوست هیچ ارتباط صریحی با خاورمیانه نداشت، Canadian for Justice and Peace in the Middle East Globe را تحت فشار قرار داد تا تیتر خود را تصحیح کند. CJPME درک می کند که داستان ماندلا کاتلر در خدمت برنامه ضد فلسطینی او است.
اسرائیل علاقه زیادی به توسعه فعالان حقوق بشر و گروه هایی دارد که از آن دفاع می کنند (یا حداقل جنایاتش را نادیده می گیرند). حامیان لیبرال اسرائیل نمی خواهند احساس کنند که از ظلم حمایت می کنند و کاتلر از جمله کسانی است که به انجام این کار کمک می کند.
به طور عینی، مبارزات حقوق بشری کاتلر در خدمت اهداف امپریالیستی ایالات متحده به دفاع از آپارتاید اسرائیل کمک کرده است. هر شخص صادقی که موافق باشد که همه انسان ها از جمله فلسطینی ها از حقوق برابر برخوردار هستند، این را درک خواهد کرد.

 – ایو انگلر نویسنده کانادا و اسرائیل: ساخت آپارتاید و تعدادی کتاب دیگر است. او این مقاله را در The Palestine Chronicle ارائه کرد. از وب سایت او دیدن کنید: yvesengler.com.

اکنون اهدا کنید     بیشتر بدانید     ویدیو را تماشا کنید
(The Palestine Chronicle یک سازمان ثبت شده 501(c)3 است، بنابراین، همه کمک‌ها از مالیات کسر می‌شوند.)
•    یهود ستیزی
•    کانادا
•    اسرائیل
•    آپارتاید اسرائیل

قبلی
مدوسا غزه: به تئاتر تروما و امید خوش آمدید - گالری عکس

بعد
کمپین شکستن محاصره در غزه راه اندازی شد – گالری عکس

مقالات مرتبط

سربازان اسرائیلی یک جوان فلسطینی را در نزدیکی الخلیل کشتند (فیلم)

اسرائیل از اذان الاقصی در روز اول ماه مبارک رمضان جلوگیری کرد (فیلم)

نیروهای اشغالگر اسرائیل سه جوان فلسطینی را در جنین کشتند (فیلم)
اولین نفری باشید که نظر می دهیدپاسخ دهیدآدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

 

پنچ هزار نفر بعنوان چشن سکوت به مسجد قدس میرونند-

مسئل صائبین-!!

ربسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- ىرباره صاءبین- بحث بسیار زیاد است بعصی معتقد به پیروان حضرت ابراهیم علیه السلام میدانند که  من هم معتقد به ان هستم- وحضرت  نوح علیه السلام وحضرت یحیی علیه السلام هم مطرح هستند- البته تمام انبیاء علیهم علیهم سلام الله الجمعین درباره  و نجاست وطهارت  وروش  ازدواج مطالبی بیان کردند ولی بعلت نبودن  زیاد  نبودن  مسائل آنجاسات وطهارت ها این بخش زیادنیست  چون میکروب ها بسیاراندک بودند ومسا ءل  طهارت هم  اندک بوده درحالیکه کتاب انها بسیارقطور است   وىرضمن  ارتباط خاصی  با جهان نداشتند-  اززمان حضرت ابراهیم علیه السلام مساپل طهارت ونجاسات رشد زیادی پیدا کرد ووبرای نماز  خواندن غسل  لازم بود این غسلتا   قبلاز بعثت فرخنده رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم وجود داشت خداوندمنان به خاطر ایشان  بهجای غسل وضو راوردن وتیمم  ودرنمازهای قبلی سجده نبوده است تارکوع بوده است وباز بخاطر ایشان که مرتبه ماز  عظمتی بیشترپیدا سجده را  درنماز قرارداشته شد- البته دربعضی  حالات  غسل واجب میشود   مثلا برای نماز حمعه  گفتند مستحب است غسل کردهشودویا به  وحاجیان برای وارد شدن به  مکه باید غسل کنند  ویا زمانی کهمیخواهندوارد مسجد بشوند ویا درعتبات مستجب است غسل کنند وبعضی نمازها بصوص برای   درخواست حاجات غسل دارد وغیره  وبعضی ازعلماف فرمودندهم غسل داردوهم وضو دارد دراسلام اینمساپل فراوان است ولی بعلت پیدانشدن وسواس ویا زدگی به حدنیاز گفته میشود- قبلا میگفتند دینی که دوسال موضوع طهارت ونجاست دارد بدردنمیخورد ونمیدانند  اینمطالب هم برای روح وهم برایجسم مهم است—کلمه صاپبین یکمعنای افرادی که  دردوران ستارهپ رستیبودن هم معنا میدهد- اما حضرت یحی علیه السلام ایشان یکتابی قطوررا نوشت ازاحکام انبیای یهود  تازمان خود- ایشان درجایی بودند که کنار رودخانه بود برای نماز بایدغسل میکردند لذا ازرودخانه استفاده میکردند ویک اطقای ساخته بودند  ودربالایان منبع ابی داشتند که شیری داشت ویک ناودان وبرای غسل میتواستند شخصی شیرابراباز کند وفرد زیر ناودان غسل کند ویا بشکه   داشتند  که پراز اب میکردند وبا کاسه  شخصی روی انهامیریخت وغسل میکردند بنظر میرسد بیشترافراد کشاورز ودام داربودند ولباس انهاخونی میشد واینها  میابیست غسل کنند ولباس جدیدبپوشندوان لباس رابشورند وبه خانه ببرندولی برای نماز  حاجات انهم  غسل دشته است واولمناجات وبعد نماز دراخرسجده کند که بنظرمیرسد بعدا این رااضافه کردند-۰ اماغسل تعمید این عسل پسازانکه فردی بالغ شد ومیخواهد   بهدین یهود واردشود باید غسل کند ولباسخودرا عوض کند دراسلام همینطوراست چون باان لباس به معبد بت پرستی میرفته است ممکن است باعث تداعی شود بخاطربیاورد-  اما شرط عقل مطرح است کهازروی هوا وهوس و فشارجو نباشد-معنانمیدهد که طفل بدنیا بیاید غسل تعمیدبدهند وان طفل مسیحی شده باشد- اماشرط عقل اول اخلاق پسندیده  دوم عقل معاش- وسوم عقل تدبیر   واستدلال دقیق اوردن—من درابادن بودم که تعدادی از برداران صاپبین انجا بودند وازیکی از معلمین درباره صابین  سءوال کردم ایشان فرمودند مندراهواز همسایهمن  ازصاپبین بود بسیار فرد شریفی بود ومن در  چشنها ومسءآل دیگر شرکت میداد- ازدواج انها اول نامزدی دارند دوم کنار رودخانه میروند مقابل هم وارد رودخانه میشود یک سطر دعارامیخوانند  وبعد وارد عمق رودخانه میشوند وباز یکسطر دیگر میخوانند همینطورچند دعا که یکنصف روز  جریان دارد واگر رودخانه جمعیت دارد شب اینکار میکنند وزمستان ازدواج نمی کنند بشر همین است  حتی دردستوراتالهی کم وزیاد  کم کردن واضافه کردن دارد یک معنی سبحان همین است کهعلم الهی   بهان شک نکنند و تنها توحیدمحض قبول کردن نیست- فضولی یعنی همین اصلا عقلی نیستبسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- ىرباره صاءبین- بحث بسیار زیاد است بعصی معتقد به پیروان حضرت ابراهیم علیه السلام میدانند که  من هم معتقد به ان هستم- وحضرت  نوح علیه السلام وحضرت یحیی علیه السلام هم مطرح هستند- البته تمام انبیاء علیهم علیهم سلام الله الجمعین درباره  و نجاست وطهارت  وروش  ازدواج مطالبی بیان کردند ولی بعلت نبودن  زیاد  نبودن  مسائل آنجاسات وطهارت ها این بخش زیادنیست  چون میکروب ها بسیاراندک بودند ومسا ءل  طهارت هم  اندک بوده درحالیکه کتاب انها بسیارقطور است   وىرضمن  ارتباط خاصی  با جهان نداشتند-  اززمان حضرت ابراهیم علیه السلام مساپل طهارت ونجاسات رشد زیادی پیدا کرد ووبرای نماز  خواندن غسل  لازم بود این غسلتا   قبلاز بعثت فرخنده رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم وجود داشت خداوندمنان به خاطر ایشان  بهجای غسل وضو راوردن وتیمم  ودرنمازهای قبلی سجده نبوده است تارکوع بوده است وباز بخاطر ایشان که مرتبه ماز  عظمتی بیشترپیدا سجده را  درنماز قرارداشته شد- البته دربعضی  حالات  غسل واجب میشود   مثلا برای نماز حمعه  گفتند مستحب است غسل کردهشودویا به  وحاجیان برای وارد شدن به  مکه باید غسل کنند  ویا زمانی کهمیخواهندوارد مسجد بشوند ویا درعتبات مستجب است غسل کنند وبعضی نمازها بصوص برای   درخواست حاجات غسل دارد وغیره  وبعضی ازعلماف فرمودندهم غسل داردوهم وضو دارد دراسلام اینمساپل فراوان است ولی بعلت پیدانشدن وسواس ویا زدگی به حدنیاز گفته میشود- قبلا میگفتند دینی که دوسال موضوع طهارت ونجاست دارد بدردنمیخورد ونمیدانند  اینمطالب هم برای روح وهم برایجسم مهم است—کلمه صاپبین یکمعنای افرادی که  دردوران ستارهپ رستیبودن هم معنا میدهد- اما حضرت یحی علیه السلام ایشان یکتابی قطوررا نوشت ازاحکام انبیای یهود  تازمان خود- ایشان درجایی بودند که کنار رودخانه بود برای نماز بایدغسل میکردند لذا ازرودخانه استفاده میکردند ویک اطقای ساخته بودند  ودربالایان منبع ابی داشتند که شیری داشت ویک ناودان وبرای غسل میتواستند شخصی شیرابراباز کند وفرد زیر ناودان غسل کند ویا بشکه   داشتند  که پراز اب میکردند وبا کاسه  شخصی روی انهامیریخت وغسل میکردند بنظر میرسد بیشترافراد کشاورز ودام داربودند ولباس انهاخونی میشد واینها  میابیست غسل کنند ولباس جدیدبپوشندوان لباس رابشورند وبه خانه ببرندولی برای نماز  حاجات انهم  غسل دشته است واولمناجات وبعد نماز دراخرسجده کند که بنظرمیرسد بعدا این رااضافه کردند-۰ اماغسل تعمید این عسل پسازانکه فردی بالغ شد ومیخواهد   بهدین یهود واردشود باید غسل کند ولباسخودرا عوض کند دراسلام همینطوراست چون باان لباس به معبد بت پرستی میرفته است ممکن است باعث تداعی شود بخاطربیاورد-  اما شرط عقل مطرح است کهازروی هوا وهوس و فشارجو نباشد-معنانمیدهد که طفل بدنیا بیاید غسل تعمیدبدهند وان طفل مسیحی شده باشد- اماشرط عقل اول اخلاق پسندیده  دوم عقل معاش- وسوم عقل تدبیر   واستدلال دقیق اوردن—من درابادن بودم که تعدادی از برداران صاپبین انجا بودند وازیکی از معلمین درباره صابین  سءوال کردم ایشان فرمودند مندراهواز همسایهمن  ازصاپبین بود بسیار فرد شریفی بود ومن در  چشنها ومسءآل دیگر شرکت میداد- ازدواج انها اول نامزدی دارند دوم کنار رودخانه میروند مقابل هم وارد رودخانه میشود یک سطر دعارامیخوانند  وبعد وارد عمق رودخانه میشوند وباز یکسطر دیگر میخوانند همینطورچند دعا که یکنصف روز  جریان دارد واگر رودخانه جمعیت دارد شب اینکار میکنند وزمستان ازدواج نمی کنند بشر همین است  حتی دردستوراتالهی کم وزیاد  کم کردن واضافه کردن دارد یک معنی سبحان همین است کهعلم الهی   بهان شک نکنند و تنها توحیدمحض قبول کردن نیست- فضولی یعنی همین اصلا عقلی نیستبسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- ىرباره صاءبین- بحث بسیار زیاد است بعصی معتقد به پیروان حضرت ابراهیم علیه السلام میدانند که  من هم معتقد به ان هستم- وحضرت  نوح علیه السلام وحضرت یحیی علیه السلام هم مطرح هستند- البته تمام انبیاء علیهم علیهم سلام الله الجمعین درباره  و نجاست وطهارت  وروش  ازدواج مطالبی بیان کردند ولی بعلت نبودن  زیاد  نبودن  مسائل آنجاسات وطهارت ها این بخش زیادنیست  چون میکروب ها بسیاراندک بودند ومسا ءل  طهارت هم  اندک بوده درحالیکه کتاب انها بسیارقطور است   وىرضمن  ارتباط خاصی  با جهان نداشتند-  اززمان حضرت ابراهیم علیه السلام مساپل طهارت ونجاسات رشد زیادی پیدا کرد ووبرای نماز  خواندن غسل  لازم بود این غسلتا   قبلاز بعثت فرخنده رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم وجود داشت خداوندمنان به خاطر ایشان  بهجای غسل وضو راوردن وتیمم  ودرنمازهای قبلی سجده نبوده است تارکوع بوده است وباز بخاطر ایشان که مرتبه ماز  عظمتی بیشترپیدا سجده را  درنماز قرارداشته شد- البته دربعضی  حالات  غسل واجب میشود   مثلا برای نماز حمعه  گفتند مستحب است غسل کردهشودویا به  وحاجیان برای وارد شدن به  مکه باید غسل کنند  ویا زمانی کهمیخواهندوارد مسجد بشوند ویا درعتبات مستجب است غسل کنند وبعضی نمازها بصوص برای   درخواست حاجات غسل دارد وغیره  وبعضی ازعلماف فرمودندهم غسل داردوهم وضو دارد دراسلام اینمساپل فراوان است ولی بعلت پیدانشدن وسواس ویا زدگی به حدنیاز گفته میشود- قبلا میگفتند دینی که دوسال موضوع طهارت ونجاست دارد بدردنمیخورد ونمیدانند  اینمطالب هم برای روح وهم برایجسم مهم است—کلمه صاپبین یکمعنای افرادی که  دردوران ستارهپ رستیبودن هم معنا میدهد- اما حضرت یحی علیه السلام ایشان یکتابی قطوررا نوشت ازاحکام انبیای یهود  تازمان خود- ایشان درجایی بودند که کنار رودخانه بود برای نماز بایدغسل میکردند لذا ازرودخانه استفاده میکردند ویک اطقای ساخته بودند  ودربالایان منبع ابی داشتند که شیری داشت ویک ناودان وبرای غسل میتواستند شخصی شیرابراباز کند وفرد زیر ناودان غسل کند ویا بشکه   داشتند  که پراز اب میکردند وبا کاسه  شخصی روی انهامیریخت وغسل میکردند بنظر میرسد بیشترافراد کشاورز ودام داربودند ولباس انهاخونی میشد واینها  میابیست غسل کنند ولباس جدیدبپوشندوان لباس رابشورند وبه خانه ببرندولی برای نماز  حاجات انهم  غسل دشته است واولمناجات وبعد نماز دراخرسجده کند که بنظرمیرسد بعدا این رااضافه کردند-۰ اماغسل تعمید این عسل پسازانکه فردی بالغ شد ومیخواهد   بهدین یهود واردشود باید غسل کند ولباسخودرا عوض کند دراسلام همینطوراست چون باان لباس به معبد بت پرستی میرفته است ممکن است باعث تداعی شود بخاطربیاورد-  اما شرط عقل مطرح است کهازروی هوا وهوس و فشارجو نباشد-معنانمیدهد که طفل بدنیا بیاید غسل تعمیدبدهند وان طفل مسیحی شده باشد- اماشرط عقل اول اخلاق پسندیده  دوم عقل معاش- وسوم عقل تدبیر   واستدلال دقیق اوردن—من درابادن بودم که تعدادی از برداران صاپبین انجا بودند وازیکی از معلمین درباره صابین  سءوال کردم ایشان فرمودند مندراهواز همسایهمن  ازصاپبین بود بسیار فرد شریفی بود ومن در  چشنها ومسءآل دیگر شرکت میداد- ازدواج انها اول نامزدی دارند دوم کنار رودخانه میروند مقابل هم وارد رودخانه میشود یک سطر دعارامیخوانند  وبعد وارد عمق رودخانه میشوند وباز یکسطر دیگر میخوانند همینطورچند دعا که یکنصف روز  جریان دارد واگر رودخانه جمعیت دارد شب اینکار میکنند وزمستان ازدواج نمی کنند بشر همین است  حتی دردستوراتالهی کم وزیاد  کم کردن واضافه کردن دارد یک معنی سبحان همین است کهعلم الهی   بهان شک نکنند و تنها توحیدمحض قبول کردن نیست- فضولی یعنی همین اصلا عقلی نیستر