بسم الله الرحمن الرحیم- تحلیلی از دعای فتح- بخش دوم-مخلصین له الدین-رحالیکه-طاعت ودین –خودرابرای اوخالص مینمائیم- ولوکره المشرکین—لا اله الا الله-معبودی جز خداوندمنان که پروردگار ما هم است وپرودگار پدران نخستین ما هم است این پرودگار درجبهه جنگ هم است درشدادهم است درخانواده هم است- دراقتصادهم است—انساندرمراحل نخست رابطه باخداوند منان به خاطر خواسته استرجوانی هم فطرت سالم تر است وهم خواسته زیادتر است- زمانی به شرایط مطلوبی رسید وعمری گذشت-خواسته کم شد این ارتباط هم کم میشود-لذا درقدیم میفرمودند بچه زیاد بوجود اورید وبعداز مدتی زن دوم بگیرید-که ایشان خواسته داشته باشد واز یکنواختی  وعدم ارتباط باخداوندبیرون بیاید-مشرک شریک را برای خداوندمنان خوداش میسازد-درنتجه مطابق میل خوداش است-درحالیکه دنسبت خداوندمنان باید عبد شود یعنی مطابق میل الهی شود واین مقداری به نظر سخت میرسد چون علم بی نهایت ندارد- بخش عمده قلب انسان به شرک تعلق پیدا میکند ولذا خداوندمنان  خودرا کنار میکشددر روز مبعث در کاظمین بودم یک راه روی اختصاصی یک دهلیز اختصاصی برای ایشان فراهم کردنکه دوطرف انرامغازه های شیک است- که این دروازه درب خاصی دارد که میتوان بسته شود-من در عراق متوجه شدم علاقه شدیدی به دروازه دارند-از القاب حضرت علی علیه السلام یا باب الله- یاباب الرسولبطوریکه دربغداد جای درواز های قدیمی درداخل شهر یک سری درواز های میناتوری ظریفی وبسیار کوچک ساختند-که جای دروازهای بزرگ سابق بوده است- درسامرا بقعه نور حضرات عسکرین صلواته الله علیه درابتدا شهر بوده است وقبل از نزدیک شدن به شهر یک بیایانبزرگ است که اتوبوس هادراین بیابان قرار میگیرندبرای این بیابان یک دروازه بسیاربزگ ساختندکه ماشین ها نسبت به دروازه ردیف پیدا میکننداز وسیط دروازه یک جاده اصلی استکه دردوطرف ان متو.ینان ماشین ها به ردیف باشند- میتوان حدس زد-که پرسپکتیو شهر بدین قرار بوده است- یکدایره وسط مرکز حکومت بوده است با بنای ها ی مورد نیازیک دایره محیطی تصور کنیدکه انتخاب شده است دریان پیرامون تقسیم کردندیک مستطیل هائی کهرای سنی ها – شیعیان که انزمان بخش بنی هاشم گفته میشد-که نجف اشرف بسیار مشخص است که البته امروز به بخش قبیله حکیم معروف است- که یک چهاراه معروف داردبتان چهاراه اعلا دوش که از برزگان قبیله حکیم بوده استکه درسرتاسر عراق مشهور وشناخته شده است وهتل ما  درکنار این چهارراه بود ویک مسجدهم ایت الله العظمی شهید محسن  حکیم رحمت الله درانجا ساخته است- بخشی برای مسیحیت وبخشی هم برای یهودیت بوده است که پیشرفت انهادرجهت خارج شدن از دایره است وهرکس وارد نجف میشد براساس دیندریکی از این بخش ها قرار میگرفت- وهم اینها دروازه نسبت دایره مرکزی داشتند-مستضعترین بخش ها هم است-گروه ما وارد گیت بقعه شددر روز مبعث میبایست از بخش تفتیش عبور کنیم کهزنانه بود دربخش مردان نکته جالب این بود-که برای افراد حراست مقدار زیادی جعبه ونایلون شیرینی اورده بودندماراتفتیش کردنوماوارد دهلیز شدیم ومنتظرماندیم تاخانم ها بیایندشیخی وقتیکه خانم اش وبادخترانش امدندانهاراجمع کرد وفرمودند خالصاچندبارانرا تکرار ودختران میخندیدند- وسپس حرکت کرد این اقای حراست جوان تیپ زده سرهای المانی زدنجوتن عراق به تی شرط باق سیاه علاقه دارند وبیشترهم شلوار سیاه است مداوم جمع کردتاتعدادی شدندباکمی اخم فرمودند خالصا وچند بار تکرار کرد .پس گفت برویدکه به نظر حقیر بهتراست درهرکاری اول بگویئم خالصا وخائفامتمسکا به اهلبیتصلواته الله علیهم اجمعین-چه اتفاقی خواهد افتاد- دردعا میگوید تمام کار شما من بهتهائی کردم معلوم میشود کارسخت بوده است تنها کمک الهی توانسته پیروزی بیاورد-ادامه دارد