بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-درباره دین واسلام-خداوندمنان در اوائل به نظر میرسد یک سری جزئیات اسلام ودین الهی به صورت مطلق بیان کند- واعتقادات دیگران  هم دین میداند-لک دینکم- ولی دیت- شمابرای خود دین دارید- ومن هم برای خودین ادارم تا دین یم مسئله وموضوع عمومی شود چیزی عجیب وشگفت اور نباشد یک سری اعتقادات است همانطور که میگویم هرجا فرهنگ خودرادارد قوانین خودرا دارد-مراسم خودرادارد-درمرحله اول توحید را مطرح میکند عدهای مخالفت میکنند تک تک جواب انهارا میدهد- درجائی برخلاف ادیان قبل میفرماید –زودبه حساب شما رسیده میشود-انها خط ونشان میکشند  خئاوندمنان هم خط ونشان میکشد ولی باید با احتیاط کرد- زیرا کافرین عجول وزودخشمگین میشند- جالب مخالف دین الهی کافرین خصوصیات نامناسب اجتماعی انهامطرح میکند مثلا یتمیان باتندی از خود میرانند که این امر درجامعه مشهود بوده است ونمیتوانستند انرا تکذیب کنند نتجه انکه موحدین برعکس هستند به یتیمان توجه ونوازش میکنند ودیگرنقاط ضعف وفسادانرا مشخص میکندکه علت ان همان دین غیر حقیقی است وکم کم دین حقیقی کسنداشته باشد خسران دارد درحال ضرر کردن است وعمل صالح ندارد- این مموضوعات کاملا برای مردم اشکار شده بوده است- بعداز بیان دین های قبلی که نمایندگان انهادرعربستان بوده است بخصوص یهوئد که انها هم این حقایقرا دراوائل انکار نکردن بلکه بسیاری از ان ایا راتصدیق کردن- بعد هم کتابرا مطرح کرد از کتب اسمانی یهوید ومسیحیت به حد کافی مطلب وبحث کرد وسپس ارسالپیامبران  وداشتن معجزات بحث کردیعنی ان اجزا بهخوبی معرفی کرد وخصلت خوب واعمال صالحممومنان شرح داد ودرمقابل بیانات کافرن رد کرد وخصلت های پلید انهارا اشکار ساخت-در سوره ال عمران- اسم این دین را قبلاز انکه دیگران نامی برای او انتخاب کنند دین درنزدمن نام اش اسلام – است بنابرگفته تفسیر قران حکیم—روح همه ادیان تسلیم شدنمحض دربرابر خداوند ودستور او است- حضرت علی علیه السلام-درتعریف اسلام مفصل صحبت کرده است- فرموده است حققت اسلام همان تسلیم بودن  دربرابر حق است وتسلیم بودن  بدون یقین  ممکن نیست- یقین همان تصدیق است وتصدیق همان اقرار است- حضرت علی علیه السلام-درخطبه152- میفرماید-اسلام را کانونبزرگواریمعرفی کرده است –دراین خطبه به ریشه کلمه اسلام  اشاره داردکه هم خانوادهواژه سلامت دانسته است- انتخاب اسلام به عنوان طریق ومنهج- روش وراه- از دیگرمواغردی است که دراین خطبه ذکر شده است جالب است اعراب تسلیم شدن در راه ای میدانستند که به سلامت وبزرگواری برسند ومیبایست یقینی باشد-لذا قران برهان انها برای همین جهت از انها طلب کرد ودرخطبه160 فرمودند که اگر کسی به جز دین اسلام دینی دیگر بپذیردبا سقوط روبرو میشود- اعراب عربستان از رفتن به یمین وشام خوداری میکردند که انهارابه بردگیمیگرنند واز نظرانها افرادی بدبو وخشن وجاهل هستند ونبایدازاد باشند- لذا برای انکه سقوط نکنند برای سفرکوتاه میرفتند وسعی میکردند خوش لباس وخوشبو وخوشاخلاق باشند ولی باز ترس داشتند وزود بر میگشتند—ادامه دارد