بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-نیم نگاهی به نظریات جناب اقای  اقا جری-بحث مشروعیت—ایشان مشروعیت به معنای افضلیت به معنای دربر داشتن حقایق است نمی پذیرنند به معنای انتخاب دمکرتیک میدادند-بحث انتخاب حزبی – به اینمعنا ما دنبال کسی هستیم که اهداف مارا تحقق دهد واین اهداف میتواند غیرعادلانه باشد؟؟نشان بر ان است سیاست علم نیست وبر اسا س مصلحتهای شیطانی میتواند استوار است این نکته اول- دوم اسلام زماندارنیست حقایق ان ابدی است- حضرت علی علیه السلام نادرشاه نست – که یکزمان محبوب ومشروع باشد وزمانی دیگر مطرود باشد حضرذ علی علیه السلام چون همیشه بر مدار عقل وحق است همیشگی است- فرض ایشان این است که مردم مدینه پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلام- پذیرفتند وایشان حکومت کرد – این حکومت عرفی به معنای سیاسی نیست به معنای عبودیت است- یعنی پذیرفتن سیاست الهی است نه سیاست مردمی سکولار چون خداوندمنان ایشان برای حکومت انخاب کرد ولاغیر- ومردم هم تبعیت کردن وحضرت علی علیه السلام معنویت ایشان مورد تائید بوده است ونه حکومت ایشان جدا کردن سیاست دردنیا از اخرت از علی علیه السلام برخلاف رای علمای واقعی است هرکس چه درامردنیائی وچهدرامراخرتی از علی علیه السلام فاصله بگیرد به جهنم میرود اگر دوستان واقعی علی علیه السلام درصدر اسلام بعداز رحلت رسول اللهصلواه الله علیه واله والسلام که تعدادانها بسیاراندک است سمتی قبولکردن بدستورشخص علی علیه السلام بوده است دال برتائید انها نبایده است- وخیلی زود اختلاف ایجادشد وکناره کشیدند- الگوهای تاریخی ویا بقولی پاردایم های تاریخی دلیل بردرست بودن انها نیستباید دقیقا پاردایم ویا اسوه تاریخی پیدا کرد- وانرالگو قرارداد درتمام رشته های علمی هم چنین است وسیاست هم میبایست علمی باشد نه مصلحتی  وگرنه ممکن است اسوه شیطان شود—اسلام هم دین حزبی است وهم دین ملی است وهم دین جهانی است وحتی دین کهکشانی است این ظرفیت ممتاز واستثنائی دارددین امت وحده جهانی که سرانجام فرزند علی علیه السلام انرتحقق میدهد وعظمت این دین اشکار میکند- ومدتی هم است کهدرایران حاکم است  درثانی هنرمند – دانشمند وسیاست مدارکسی نیست درهمه جا خواست مردم بپذیرد- مانندطبیب  بایدمردم را اگاه کند وسلیقه وطرز تفکر انان را به سمت حق  وکمال ارتقا دهد- مشروعیت جاهل درهیچ علمی قابل قبول نیست وسیاست هم همین وضع را دارد- پذیراش مشروعیت جاهل از روی اجبار است ممکن است که زبان باشد ولی قلبی وعقلی نیست مانندکسی با بچه ویا دیوانه دمخورشود-انتقام از سنی های امروز  به این دلیل نیست که انها درانتخاب خلفای سه گانه شرکت نداشتند- بلکه به این علت میتواندباشد که هنوز ان رای راقبول دارند ولی مسلم است بادیدن اعجاز های امام زمان علیه السلام- وزنده شدن دوخلیفه اصلی وزنده شدناصحاب معروف ومشهور صد ر اسلام حقایق روشن میشود انها از رای خودعدول میکنند وحقیق رادرک میکنند وکسانی بخواهند طرافدارعثمان وابوسفیان باشند وبه جنگ با امام علیه السلام صلواته اللهعلیه والسم- بیایندبدستورالهی دیگرحق رای ومقام حکومت نخواهند داشت ودرنبردی اگرشرکت کننند به هلاکت میرسند-نظریه سیاسی سکولار- الگوهای زمانی راقبول دارد-کاری به انکهمردم حق میگویند ویا نمی گویندندارد ویک اصل غلط قفبول دارد که افراد سرنوشت خود –خودبنیاد میکنند- پس انهم بینادگرا هستند وفرق ها با ما این است که ما بنیادگرا الهی هستیم- فرض دوم همه انسان عاقل هستند وانچه تشخیص میدهند عین ثواب است ویا مسئول اش خودشان هستندپس تمام جنگ هاراتبرویه کنید وتمام جنایت  هاراعقلانی بدانید—اسلام بدنبال نفیه غرب به این معنای که غربی است نیست بلکه بامعیارحق غرب راتائید ویانفیه میکند وبیشتر مبارزه بعلت تهاجم غرب به کشورهای اسلامی وبه جهان است کهاز روی استکبار ملعون اقدام میکند مبارزه ای که غرب به انسانها تحمیل میکند ولی هرگز دین اسلام راتحمیل نخواهد کرد-تنها اسلام نیست که باغرب درچالش است مسیحیت یت هم است کمونیست هم است ایدولوژیی های دیگرهم هستند وبعضی سکولارهم هستند- سنتی که به نظرایشان بی طرف است یک سنت منفعلی است-که قابل قبول الهی نیستدرحدیثی ذکر میکند یک عالم  برجسته برحق به جهنم میر.ود وان عالم میپرسد دلیل رفتن من به جهنم چه بوده است خداوندمنان میفرمایدیک امربه معروف ونهی از منکر نکردی بخاطرانکه طاغوت یک سیلی بهتو بزند وچناچه اقدام میکردی مردم متوجه میشدند وطاغوت سرجایش میشاندند وچه بسا طاغوت دیگرکارمهم خلافی نمیکرددرحالیکه-هم علم داشتی وهم محبوبیت داشتی وهم متواستی قدرا  قابل ملاحظه بدست اوری