بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- درباره به صلیب کشیدن حضرت مسیح علیه السلام فر ض کنیم چنین باش کهنیست فردی تصور کند حضرت مسیح علیه السلام به صلیب کشیده نشده است – این فرد که  از دین خارج نشده است  بعنوان مثال فرض کنید درکربلا جنگی نشده است وقبول کردن که حضرت حسین علیه السلام حق داردبه مدینه باز گرد درضمن حرکت دزدی به ایشان حمله کرد وایشان راشهید کرد- کل ماجرا این است  اینفرد که از دین خارج نشده است- کههرکس به صلیب کشیدن حضرت مسیح علیه السلام را قبول نکند شیطان است واهل جهنم است ؟؟!- اما  پیامبران  صلواته الله علیهم اجمعین- هرچه بگویند راست ودرست  ویقینی است واز یک ابهت عظیمی برخورد هستند وهمچنین  یک شجاعت بی نظیری برخورد هستند- قران مجید  به پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم میفرماید انعطاف ونرمش زیاید به خرج نده که بر روی کول تو سوار شوند- این خصوصیات افراد مریض الاحوال است که به انها مجال دهید برروی کول انسان سوار میشوند وهدایت فرد را دراختیارخود میگرند- نوشتن زمانی که حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله السلم اندکی ابهت نشان میداد کوه هیمالیا پودر میشد- حضرت مسیح علیه السلام هم دارای چنین ابهتی  بود اولا تعدادزیادی معجزه نشان داد- ایشان به نزد دزدان قهار رفت معروف به باجیگران- کسی جرئت میکند باانها چالش کند انها گفتند شمارچه کار با ما؟؟ یعنی شما یک انسان فرهیخته ودانشمند واخلاقی هستی – حال ایشان درانجیل فرموده است من با سالم هاکاری ندارم وبا افراد مرض کار دارم گرچه این جمله کمی  مسئله دارد که انسان بیاداول روی افرادی که سلامت عقل دارند کارکند وبعد به جناب متی که جزو باجگیران بود فرمودند توهمراه من بیا – این یک معجزه است همانطور که حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم  به حضرت سلمان فارسی رحمت الله علیه فرمودند- پس هرچه مزخرفات به اسم جناب متی گفته شود  ساختگی وجعلی است واین امردرتاریخ یک مسئله شناخته شده است- که بعدمقداری دربره ان بحث خواهم کرد یک کتاب قطوری جناب دکتربیرجندی درباره رضا شاه نوشته است از طرف خوداش در دهان  رضاشاه جملاتی  وایده هائی وروش ها ساخته است- به نظر حقیراز کتاب درباره جناب اقای چرچیلنوشته است  الهام  گرفته است کتاب درباره اقای چرچیل- که خود جناب اقای چرچیل  فرموده است که من گاهی نمیدانم این جملاتی که از کمن نقل میشود من گفته ام یانه- جناب اقای چرچیل مثل رضاشاه  که رضا شاه مطالب نظامی خوب درک میکرد وحقه باز ی ها هم خوب درک میکرد ولی مطیع رهبری وهرکس کارهای بود میشد- اقای چرچیل هم سیات مالی خوب درک میکرد وسیاست استعماری راهم خوب  درک میکرد ودیگر هنری نداشت بخصوص دربارهعلوم نظامی  لذا به نظرحقیر نظامیان از قول او جملاتی ساختند وبعداسیاست مدران که دوران استعمار تمام شده است وباید استعمارنو جایگزین شود تاریخ ورق خورده است که اقای چرچیل قبول نداشت- اگردقت کنیم کمکی امریکا به المان کردبعداز جنگ به انگلستان نکرد فهمید انهاهم تاحدی حق داشتند ونمیتوانند دوباره احیا شوند وتلافی کنند حالهم درباره خاورمیانه اسلامی اشتباه میکنند وکم کم درک خواهند کرد که تاریخ ورق خورده است از قول پیامبر اکرم صلواته الله  علیه واله والسلم یک میلیون واندی حدیث ساختند بحثهای علوم انسانی  واخلاقی کنار بگذاریم احادیث فقهی  را درنظر بگیرم  درچهارده سال اول درمکه تعدادانها دبسیار اندک است- درده سال مدینه از ساعت هشت صبح تا غروب مثلا ساعت هفت بوده است وسط ان یک دوساعتی استراحت بوده است مثلا یازده ساعت دراینمدت محاسبه کردند هر روز پنچاه وسه حدیت فقهی گفته شده است- مروان بن حکم در درمدینه از قول خوداش دستور میدادکه این ها استباط اسلامی  ومعاویه میدانست که انها مرکز شیعیان است ومروان دارد چپا.ل میکند وایشان عزل کرد وگفت نزد خانم عایشه برو واندکی علم واخلاق پیامبر را یادبگیر چونمردم میدنیه مداوم میگفتنداین قوانین اسلامی نیست ومیخواستند شورش کند وجناب اقای ابوهریره امد وفرومدند پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلام مردیم مهربان نرمخو ودین اسلام دین متعادلی است وشروع کرد به جذب مردم بیشترین احادیثی گفته است درانجا بوده است ودرمابقیه روزه درشام ایشان زیادحدیث نگفته است اینهمه حدیث بعدااز قول ایشان ساخته شده است—حضرت مسیح علیه السلام در شب اخر که مشهور است به شام اخر به مریدان خاص فرمودند من فرداتوسط نیروی خداوند منان به اسمان میروم=- هرسئوالی که داری بگوید وانهااز حضرت مسیح سئوالی نداشتند جز انکه کی شمابر میگردی  ودرخواست مائده  اسمانی که ایشان زمان باز گشت فرمودند ومائده اسمانی را از خداوندمنان خواستند وفرمودند شرط امدن مائده اسمانی ان است که کسی ارتداد پیدا کند اهل جهنم خواهد شد وبع رو کردن به جناب یهودا وفرمودند شما خیانت میکنید وایشان از جلسه بیرون رفت ومائده اسمانی  نخورد اینحرف حضرتمسیح علیه السلام باید قبول کنیم امکان تخلف نیست من یکمورد بگویم حضرت مسیح علیه به شهری رفتند وبزرگان یهودی  از ایشان درجلسه دعوت کردند ایشاان رفت فردی خواست وارد شود حضرت مسیح علیه السلام فرمودند تو وارد نشود ان فرد علت را پرسید ایشان فرمودند تو مامور هستی من رابکشی خواستنداورابکشند حضرت رحمت اللهعلیه قبول کرد وان فرد اعتراف کرد وپیرو حضرت مسیح علیه السلام شد ریک جلسه بزرگان یهودی از ایشان دعوت کردند وایشان از رفتن امتناع کرد وباز دلیلا پرسیدند وان حضرت فر مودند که شما سئوالاتی  میکنید وبعد جمله منراتغیر میدهید- همان طور که قران مجید میفرمیا  خداوندمنان چهره یهودای  خائی تبدیل به چهره حضرت مسیح علیه السلام کرد وایشام را گرفتند به نزدعلمای یهوداوردند وبه ایشان گفتند توکه مداوم میگقتی پدربامن است دروغ ات  اشکار شد وایشان مداوم تکذیب میکرد که من چنین حرفهائی نزدم وبه ایشان گفتند درجمع مردم بگو و.ایشان درجمع مردم گفت که تمام اینحرفمن نزدم ومداوم میگفت من یهوداهستم ودرزندان زندانی هابه اومیخندیند که ما شما دیده بودیم چنین وچنان بودی  به این پریشانی شماراندیده بودیم مرگ بهاین سختی نیست وقتیکه مردم رفتند از سربازان بخواهید شمارا راحت کنند- یا دستانی داشته باشید شمارا نجات دهند وهمین موضوع باعث ان شد یهودیان بگویند که ایشان مسیح نیست وحقه باز است درحالیکه میدانستند ایشان مسیح نیست وهیردیوس هم فهمید این فرد مسیح نیست چون از حضرت مسیح علیه السلام وحشتی عظیم در دل داشت وگفت این یک بیچاره ای است- از بخت بد شبیه مسیح علیه السلام است ویهودیان اعترتض کردند که اگر نپذیری به تومالیات نمیدهیم وسرانجام عزل تورا از روم درخواست میکنیم وایشان قبول کرد که هرچه میخواهید بکیند- ما میدانیم او یهودای خائن بوده است- ومرده است اولا این یهودای خائین جزو هفت نفر اول مسیحیت شده است ومیگویند به انطاکیه رفته ومذهب مسیحی جدیدی ایجاد کرده است- که پیروان زیادی داشته است