بسم الله ارحمن الرحیم-نظریتت شخصی است- ایه ولایت-یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا -اولى الامر: صاحبان دستور. سرپرستان. خواهیم دید که به امامان علیه السّلام تطبیق مى شود.

تأویلا: مراد از تأویل در اینجا عاقبت و نتیجه است. تأویل در اصل به معنى برگشت دادن از «اول» به معنى برگشت است.[۱] – بنظر حقیر  برگشتاز  اول کمی درک اش مشکل است برگشت به اول است-درزبان انگلیسی- کلمه بنام- ریفرنس- یعند  کتاب سند ومسند ومرجع یک علمی است واخرین مرجع را بایبل یعنی انجیل این علم است- کلمه ری فرنس- ری یعنی بزگشت – فرنس بهمعهای ایل وزیاد تکرار میشود ودرنزد افراد از عظمتی برخوردار است- ودارای قدرت زیادی است- درحقیقت به کتب فرانسه انزمان میگفتند فرنگ یعنی فرانک که نژادغالب فرانوسی است—درلغت عربی سرچشمه مهم است که ازعرب سئوال میکردند این جوی اب اسم چیست میگفتندسرچشمه اش نام اش این است—دراسلام وبطور کلی مذهب- دونوع حدیث داریم – درقرن دونوع مطلب کلی داریم- یکی قوانین است ودیگری حکمت ها استمثلا به ادر سهبر جواب بدهید وبه پدر یکبار ویعنی مادر حق اش سه برابرپدر است یابهشت زیر پای مادران است دین یهودنه تا قانون دارد  - ب- قرانی وعربی –تسع وبی شمار حکمت –دارد- دهمی احتمالا این بوده است که دزد  را  نفی بلد نکنید- - مشکل-که  ایجاد میشود  وبه نزاع کشیده درقوانین است- خداوندمنان میفرماید باید به سرچشمه برگردید- یعنی ای اهل ایمان، فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) که از خود شما هستند اطاعت کنید، پس اگر در چیزی کار به نزاع کشد آن را به حکم خدا و رسول بازگردانید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید. این کار برای شما بهتر و خوش‌عاقبت‌تر خواهد بود.-میفرماید که  خداوندمنان برای شما بهترینها  وخوش عاقبت ها  را میخواهد ورسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم از خودشماه هستند ودلسوز شما هستند  ولی  هم سرپرست است وهم دلسئز است –ماننداولیا فرد حتی از خودفرد به خوداش دلسوزتر است-مشکل اساسی ولی بعدی است که انجناب هم باید چنین باشد- درقوانین به وحی مجهز باشد ودرحکمت به -علوم الهی مجهزباشد باز ان هم نوعی وحی است-چون درمراحل اول هست حالا افراد به هرحال ایمان اوردند-مانند فردی که تازه وارد  پادگان میشود ویاوارد مدرسه یادانشگاه میشود خداوندمنان بارعایت صحبت میکند- زن وشوهر تازه ازدواج کرده است باید نسبت به هم بسیاررعایت وچشم پوشی کنند-اگر واقعا ایمان اوردید به خداوندمنان- وروز قیامت  بیانات وحی برای شما بهتر است تاقوانین ساخت خودتان- ولی دربطن ان  اشاره دارد-که اگرنپذیرید-درواقع نه ایمان به خدادارید ونه به روزقیامت- یک اصطلاحی است بنام شان نزول- ایات قرانی بعضی شان نزول ندارندقوانین ودستورات ومطالبهای موثر در تقویت دین وغیره هستند ولی بعضی داستان دارد یک مسئله پیش امده است این ایه  بخاطران امده است- به ان شان نزول میگویند – دوتا بیشتر نیست بنظر حقیر شان نزول  بردارن سنی ساختگی ومغشوش است  وبرای حذف مقام ولایت علی علیه السلام طراحی شده است کرد راحذف کند- میفرماید دریک جنگی خالدبن ولید ریس لشگربود وجناب عمار  یاسر جزو لشگربود به جبهه ای ارسال شدند جنگر رفت خالد  فهمید شکست میخورد عقب نشینی کرد انها هم فرارکردندجزیک نفر که به اسارت جناب عمار درامد عمارخواست ایشان بکشد وان فرد پرسید دین توچیست انرا برای من شرح بده وایشان شرح داد وان فرد مسلمان شد- وعمار گفت تورا بخشیدم واموالت برای خودت- خالد به عقب پشت یک تپه  رفتند- وگرد وخاک کرد یعنی  بانیروی بیشتری امده است-وانهاهم همین کار کردند  وجنگ بنفع خالد تمام شد وخالد گفت همه اموالرا میدهید ومیروید به اصطلاح غارت کرد درحقیقت غنیمت گرفت نوبت ان فرد شد-گفت عمار اینفرد بکش  واموالاش غارت کند –ایشان فرمودند من  ایشان شفاعت کردم هیچکدام انجام نمیدهم- ایشان زمانی کارتودرست است من تصویب کن ایشان قبول نکرد- اصلا قنان اسلام این است یکفرد مسلمان اگر اسیری را شفاع ت کرد ولوپناهنفر کشته باشد ازادمیشودونمونه در اسلام دارد که همه اصحاب تعجب کردند- هرد و نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم امدند- حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلمفرمودند به خالد کار عمار درست بوده است ورئی کردن به عمار که قبلا با ریس لشگر همفکری کن وسپس مطابق میل او عمل کند یعنی پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله  اوالسلم حرف خودرانقض کرد زیرا قبلا نفرمودهبود که میبایست بامن مشورت میکردید وتسلیم امرمن میشدید- امادرشان نزول واقعی  درجنگ تبوک- حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- حضرت پرستی زنان وکودکان منصوب کردید-؟ معلوم میشود خطری نبوده است ازجانب یهود ومنافقین-مسئله ای نداشته است – حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم-درمقابل جمع شما از طرف خداوندمنان بعنوان ولی الامر شناخته شدید هیچکس در طول تاریخ پیلمبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم بعنوان ولی الامر  نبوده است همچنان حضرت موسی علیه السلام به هارون علیه السلام  کههردو وحی یکسان میرسید ورهبر یبا حضرت موسی علیه السلام وحق دستوردهندگی نداشت زمانی که به کوه سینا برود بهحضرت هارون علیه السلام فرمود که شما چانشین من هستی اخلفنى فی قومى و اصلح؛-جانشین من ستی ودرنزاعات که یهودی ه بسیار باهم نزاع میکردند سازش ایجاد کند ونمایندگان رسول اکرم صلواتااه علیه واله والسلام درمباحات  رایمیداند ولی درقواین اگربلد بودند  میگفتند واگربلدنبودند از پیامبر اکرم  صلواته الله علیه واله والسلم سئوال میکردندودر ضمن فرمودند شما همان حکم حضرت هارون  علیه اسلام نسبت به حضرت موسی علیه السلام رادارید حضرت موسی علیه اسلام زودتر فوت کرد وسپس پیامبر بعدی حضرت هارون

  علیه السلام بود- وسپس تصور میکنم حضرت یوشع علیه السلام بودخیلی فرق است بین حضرت هارون علیه السلام وحضرت علی علیه اسلام  زنان مدینه مخصوصا پیرزن ها گفتند پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلام داوان وپسرعموی خودرا اینجا گذاشته وجوانان مارا به جبهه برده است علی علیه السلام میدانستند خبری نیست شخصی سرجای خود گذاشتند وبه جببهه رفتند