بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- ایه چهلم سوره حج-همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران می‌گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است. «دَفْعُ»: برگرداندن. جلوگیری نمودن (نگا: بقره / . «صَوَامِعُ»: جمع صَوْمعه، دیرها. محلّ رهبانیّت راهبان که اسلام آن را منسوخ کرده است (نگا: حدید / ). «بِیَعٌ»: جمع بیعَة، کلیساها. «صَلَوَاتٌ»: جمع صَلاة، معرَّب واژه عبری (صَلُوقا)، معابد یهودیان، کنشتها. «یُذْکَرُ فِیهَا ...»: مرجع (ها) می‌تواند (مساجد) یا این که معابد به طور کلّی باشد- علما برای خىاونىمنان- رب اعلا- دررباط باانسان سه صفت را اتخاب کردند- الرحمن وعلم وقدرت- اوج ان دربهشت است- بشرطی – که علم وعمل فرد مثبت باشد دران زمان علم وقدرت خداوندمنان هم مثبت است والرحمت عظیم است اگر علم وقدرت انسان منفی شد خداوندمنان ازا فرد انتقام میگیرد- زیرا ا نفرد ازخداوندمنان میخواهد انتقام بگیرد این ا نتقام ازمومنین ومومنات شروع میشود- به انبیا واولیا اعظام الهی میرسد- صلواته الله علیهم الاجمعین بعدبه کتاب ودستورات الهی وسپس باخودخدا درگیر میشود- صلوات هرنوع معبدی فقط با خداوندمنان ارتباط دارد از خداوندمنان طلب رفع نیز میکند دونوع معابد است یک معابد عهدی انجا فقط برا- پیمان بستن بستن خدا است یکنوع حوزه است- یک سری معابد برای جلسات یکنوع موکب هم است مهمان خانه دارد برای کارهای مختلف است چشن بگیرنند وغیره تا حدی مانند خانقاه دراسلام است- خداوندمنان میرماید ما مومنین از خطرات نجات میدهیم ومعابدانهاراهم حفظ میکنیم وکتابهای الهی هم حفظ کنیم هرسه اینها بایدحفظ شود تا ایمان باقی بماند- چر این بهشت ایجاد میشود چون ارتباز باخدا کاریبس مشکل است شهوات ولذتهای دنیای انشان مشغول بخود میکند یک چهش میخواهد درعلم شیمی جهش انرژیِ زیادی میطلبد- کهخوداش را بکمک الهی بقدری توانمند کند که ازحلقه دنیا خارج شود درعلم که اساس است بعقل ایمامبیاورد وانرا قبول کند ولو نمیبیند ولو ضد شهوات است وبهخداوندمنان به درجه ای برسد که عاشق الهی شود- ساده نیست که انسان سلمان رحمت الله علیه شود- ازنظر حقیر حناب حافظ رحمت الله علیه دراین که فردی متفکر اسن مسلم است ومیخواسته گره های فکری خودرا حل کند شبی نزدیک سحر تثور میکند فرشتگان امدند ود نزداو اورا دراین امریاری دادند-عارف دراین شرایط روحیات نووانی پیدا میکند وبی اختیارشاد وخندان است که نظیردرقبل وبعدندارد مگرانراتکرار کند- هیجکس وهیچ مخلوقی درک این عظمت را نمیکند جز خداوندمنان بعد نبیا واوصیا بجز اهلبیت مکرم رسول الله صلواته الله علیهم اجمعین وبعد فرشتگان وبعدانسان فرشتگان سطحی انسانرامیشناسند چون شهوات وجهالت وضداخلاق ندارند- کسی تشخیص میدهد که این صفت هارابخوبی درک کند .
