بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-نیم نگاهی به رمز کردن اسناد در سفارت خانه امریکا- اولین  کامپ تر تجارتی  دانشگاه هاروارد ساخت  توسط چهار استادمشهور به –ای-بی – ام-)ای مخفف  بین المللی- بی= بیزنس- ام= ماشین برای تجارت ساخته شد ولی بعدا فردی برا ی افرادهم بنان  کامپوتر شخصی را  =پرسنال =ساخت—درمرحله اول اینکامپوتر با کارت  کار میکرد با پنچاه کارت کار میکرد یک کارت زرد    بفارسی  پنجاه الف داشت ودر بقیه حروف قطاری پنچاه تا داشت کارهای دیگر کارت ها رنگ عوض میشد – بود-امروزه نرم افزار شده است که درجایی بنام کنترول پنل   این نرم افزارها است- درککامپیوتر من ک قدیمی است چهارصد نرم افزار دارد وتا دویست نرم افزار جای دارد که اضافه شود ولی امروز  حداقل ششصد تا دارد یکی از دوستانمن که رفته است بصورت ازاد  موزیک یادگرفته است کهامروزه شاگرد دارد بعضی مواقع در   کنسرتها درشیراز شرکت میکند رفته خارج یک کامپوتر برای موزیک خریده است 1200 نرم افاز دارد  اربلنوگوی کوچک تابرزگ راخریده است بصورت اتوماتیک  ترانه ونتها که  عضو شده است برای ایشان ارسال میشود تمام موزیکی راعضو شده است درکامپپوتر ایشان است   ترانه به کامپیوتر را میدهد باهرمکتب  کهبخواهد بر روی ان موزیک سوار  وهرنوع مکتبی راکه بسازداین کاهم ا میکند وتمام مکاتب  موسیقی را وبالعکس- حال بایک وسیه  ناخته شود تا همه وسایل بکار گرفته شود وهمه وسایت موزیک را از مقدماتی تا عالی تعلیممیدهد وهکرس دراطاق میرفون و دوربین دارد  امتحان دهد  بشرط قبولی یک گواهینامه بسیارمعتبر میدهد- بعضی کتاب ها ومقلات بزبان انگلس  مجانی گذاشته است وبعضیرامعرفی میکند جناجه بخرد  سوار میشود- کامپوتر قبلی اینکارت  دو  جای گردی کمی  فرورفتکی داشت وکمیهم نرم بود  درحقیقت یک حلقهفلزی انجا داخل کار است دوتا چنین جای دارد سمتچپ وراستاینکارت  درجای خوداش مثل کشوی ر فرومیکردندکاری بس دقیق بود درحقیق  تخصصی بود اینکهقرارمیگرفت یک دکمه اچون کارت دریک محفظه ایقرارمیگرفت که حرکت میکرد وکارت باید سفت باشد- اگر بعداز جایش سوراخ میشود کارت  دیگر قراروثبات نداشت فقط یکخانم ماشیننویس بلد بود من پرسیدم چگونه انرا  فهمید ی ایشانگفتمسئل امریکایی یکجوانبودهرچهگفت وترجمه کردند  جواب نمیداد  امروز ما بهحعبه میگویم کیس   کیس اسم جعبه است ولی  نام ان کامپایلر یعنی درماشین جای که هه اعضاه بهم وصل میشوند من یک سنجاق کنار کیس پاین اوردم – دقیقااندازهگرفتم  ومن روی کارت علامت میگذارم   داخل کارت   یا ماند سم کارت استویاماند عابر  بانک یکنوار بسیار باریک  داخل ان که به ان کوکی میگویند کوکی   درحقیقت شاید درگذشته یک کیک  دربالا ی ان  یک علامت خاص یاسم یامثلاعلامت دریایی  بسیارنازک قرار میدادند که به انکوکی میگفتند اینمقوا  بعلت حرارات ازهم باز میشود  پس از چند ماه- دیگر کار نمی کرد- حا ل سئوال است که چرا باکارت دوباره کار میکنند دلیا اش انیست انکارت  اسم مرز  کامپوتر است هر روز عضومیشود-  برای هرماه ارسال میشود  واگر کارت نگذارند کامپیوتر کار نمی کند بچه ها درسفارت امریکارا گرفتند سر وقت یک کامپوتر رفتند جناب حضرت شیخ السلامی دربرکلی کامویتر خوانده بود وتاحدی درجریان بود ریس سیاه خواست که رمز دردست ایشان است ایشان  رمز رامن نمیدانم باید کارت بیاید ایشان گفت هنوز وقت ان کارت تمام نشده است همکاری نمیکرد ایشان فرمودندمن قول میدهم هرکس بامامکاری کرد  کمی زودتر  مرخص میشود وایشان اسم رمز راگفت من در اول  هنوز هم این انگیزه تاحدی دارم از یاهو   تعدادانجمن اسلام درجهان  عدداش رابدستاوردم-شروع کردم به باز کردن انهابسیاری ازانها  چنگی نمیزد فقت نماز داده بود  ومیزانی کمک کردن به افراد وغیره – روزی دردرگوگل  درباره ژاپون شروع به تحقیق کردمگوگل هرچه داد بزبان ژاپونی  بود  من فارسی زدم نداد  انگلیسی زدم نداد یک دفعه  یک سایت سفارت امریکا با ارم سفارت امریکا باز شدوبفارسی نو شت من از پشتکار شما بسیار خوشحال شدم ادرس دوسایت فارسی راداد که به انگلیسی بود وبعدنوشتهبودهرچه درژاپون میخواهید از سایتما استفاده کنید خواستم بگویم کهکامئوتر اینها پدرجد گوگل است هردو راباز کردم انگلستان پس از انقلاب ما ساختنمسجد درانگلستان بشدن  محدود کرد قبلاهمجای مسجد خیلی سخت بود که پیداشود واجازه دهند-  ولی  مغاخانه های را  اجارهمیکنند که افراد  مغازه  ساعات  خاصی  که تقریبا نیمه تعطیل است انجا نمیساعت استراحت کنند فقط یکنفر کار میکنند این را  مغازه دارهای پاکستانی برای  خود اجاره میکردند ودرانجا نماز هممیخواندند ومن هرگاه انجا سرزدم فقط یکنماز میخواند نیم ساعت قران یخواند همین ولی یکمغازهدار ایرانیشیعه اینرا مسجد کردهبود وازهرکس که سوادی داشته باشدتقاضا میکردکه سرساعات خاص انجا سخنرانی کنند وگرنه دعا میخواندند—یازانهانتعلق بهیک فرد افغانیبود کهمدتی هم درایران شیرینی پزی کرده بود ودرژاپون همگویا شیرنیی می پخت  نوشتهبود چه پوستی ازایشان کنده بود تا بهایشاناجازهبودندسه بار  ازایشانمدارک خواستند اسر کار همسیاگان  ودوستان ژاپونی –پ- ازپلیس افغانستان وایران  خواستهبودند که سرانجام ریسشرکت وهم سایگان با انمرکز درافاتده بودند که ایشان بهتازه واردها میخواهدهم کم کند سرانجام گفتهبودند اخر  ترمینال قطار یک خانه اجاره میکنی   ودرجاپول یک سال رامیدهی  وفلان مقدارپول دربانک برای اینکار باید داشته باشی وحق نداری  ازمردم ژاپون  پول بگیری ومسائل دیگر ما  درایران فری رمیخوریم که مثلا درژاپون کارهاذ اسان است  درمملکت ما خراب است البته درزمان شاه وضع ما بدترهم بود ویک دلیل انقلاب هم همینبود ولی تصورنشود درغربر بساراسان است اینطور وانمود میکنند اگربری خوداشان اسان باشد برای خارجی اسان نخواهدبود-ادامه دارد