بسم الله الرحمن الرحیم- صدای جیغی از آسمان می‌آید و بازیکنان والیبال در ساحل خیابان شمالی فوراً می‌ایستند و غریزی خم می‌شوند و به شن‌ها خیره می‌شوند، انگار که بمبی در دوردست منفجر شده باشد. صدای جیغی از آسمان می‌آید و بازیکنان والیبال در ساحل خیابان شمالی فوراً می‌ایستند و غریزی خم می‌شوند و به شن‌ها خیره می‌شوند، انگار که بمبی در دوردست منفجر شده باشد. به نوعی تخیلی، یک بمب منفجر شده بود. بمبی مملو از اضطراب و انزجار - در واقع یک جیغ.و داد وگریه به دنبال آن جیغ‌های بیشتری، هر کدام با چند دقیقه فاصله، از سوی حدود ۱۵۰ نفری که در اسکله خیابان شمالی، رو به افق، صف کشیده بودند، شنیده شد. باشگاه جیغ شیکاگو، که در زمان شروع به کارش در ژوئن گذشته وجود نداشت، و اکنون که تنها نه هفته بعد شعبه‌هایی در سراسر جهان تأسیس کرده، بسیار مطرح است، هر یکشنبه شب ساعت 7 عصر تشکیل جلسه می‌دهد تا استرس هفته گذشته را رها کند و با هفته جدید روبرو شود. این گروه الگویی ازواقعیتهای تلخو حقیقت  ان که در تبلیغات  هم است. به باشگاه جیغ می‌روی. کنار دریاچه میشیگان می‌ایستی. به ترس‌هایی که می‌خواهی رها کنی فکر می‌کنی. چند دقیقه‌ای جیغ می‌کشی، در حالی که غریبه‌هایی کنارت جیغ می‌زنند. به زندگی‌ات برمی‌گردی[P1] . جیغ‌ها، دلیل جمع شدن همه، وقتی جیغ‌ها بلند می‌شوند، بعد از چند دم و بازدم بخوری   دسته جمعی و لحظه‌ای برای جمع و جور کردن افکار، جیغ‌ها مثل پرندگان درشب یامانند درد شدید دربدن طولانی و خفه از گلو می‌آیند.ادامه دارد


 [P1]