عرفان عاشورا

بسم الله الرحمن الرحیم- این وبلاگ برای شناخت اسلام عزیز فعالیت میکند

جریان فدک-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-جریان فدک- کاملا مشخص وبه سادگی میتوانفهمید که اقایان میخواستند زهره چشم بگیرنند ودیگران رابه سختی بترسانند- زیرا بخوبی میدانستند که مقام ولایت را از حضرت علیه السلام غصب کردند- ودرضمن خاندان باعظمت پیامبر اکرم صلواته الله  علیه واله والسلم بئبنال پست وطلب دنیا انهم به ناحق جلوه دهند وخودر  که از طریق مردم- انتخاب شدند پس تکلیف دارند که کارسخت حکومت راانجام دهند بارها معاویه علیه العنت خودرامنصوب  دوخلیفه اول ودوم میدانست ورای مردم وبه حضرت علی علیه السلام نامه مینوشت که اینهمه حرص مقام نداشته باش وبکاراخرت بپرداز- امانبرد حضرت زهرا علیها السلام اولا باعث میشد-که واردیک چالشی دیقی وعمیق با ایندو شیخین شود وسیاست های انها بخبوی برای مردم روشن شود ومنافق بودن انها ودروغگوبودن انها مشخص شود وکینه انها نسبت به اهل بیت پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم- اشکار شود- ودراین مورداحادیث زیادی اقایان جعل کردن- که نمونه هایئ خواهد امد- روزی حضرت جبرائیل علیه السلام که شاهد زندیگتنی سخت پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم وخاندان پر عظمت اش را مشاهده کرده بود ومسلمانان هم وضع خوبی نداشتندازطرف خداوندمنان به نزد رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم امد وگفت- که خداوندمنان میفرماید- اگر مایل هستی من کوه مدینه را به طلا تبدیل کنم- حضرت علیه السلام برای  ا نکه درس دهد- مردم از بزرگان مسائل خودرابیاموزند- اموختن کسر شان نیست بلکه نشان عقل ودرایت وفهم وتواضع مطلوب است- نظر حضرت جبرائیل علیه السلام را جویا شد ایشان مخالفت کرد زیررا مفت خوری-عادت میشود درهمه جیز میخواهد اسان بدست اورد با زحمت میتوان ان طلاهارابدست اورد – این جریان به گوش اصحاب رسید-کم کم ودرپنهان صحبت هائی درگیر شد ومسلم است سوژه نابی  برای منافقین بود-حضرت صلواته الله علیه واله والسلم- فرمودند ما انبیا طلا ونقره برای مردم  نمی گذاریم- برای انها علم میگذاریم—این حدیث صحیح است   احادیث دیگر که بحث صدقه میکند جعلی هستند-دلیل روشن است وموردبحث واقع میشود هیچ کس نمیتواندبرای همه مردم ثروتی ببخشد ولی میتواند علمی برای کلیه مردم بگذارد درثانی خانواده جزو مردم نیست اگر جزو مردم است پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم میبایست نفقه همه رابدهد- وپیامبران گذشته  هم صلواته الله علیهم اجمعین همین کار کردند-پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم حضرت علی علیه السلام وصی خود را درارث قراردادند سوسه شتر داشتندکه یکی خود سوار میشدندویکی هم به حضرت علی  علیه السلام دادندبودند وکی هم به یکعربی  خدمت ایشان امد وگفت من هیچ کاری بلدنیستم- جزانکه راه قریه خودمان را با مدینهبلد هستم اگریک شتر بدهید من کالائی  ویافردی  ویاامانتی را بین قریه خود ومدینه-  بیاورم  ویبابرم وپولی بدست اورم وبه شدت به شما علاقمندهستم وشما راببینم- حضرت در روز های اخربودندفرمودند اگذفلان روز صبحنزدمن امدی من زنده هستم شتر به شما میدهم ولی اگربعداز ظهرامدی  شتر راعلی علیه السلام بگیر چراموال-را  خودبعنوان صدقه به بیت المال نداد- پس این حدیث دروغ است وحضرت علی علیه السلام که جاسوسان اقای ابلوبکر از این جریان مطلع بود خواستندشترازان عرب بگیرنند درگوش اقای ابوبکر چیزی گفت که ایشان سرخ شدند وگفتندبه این شتر کاری نداشته باشید بعدجریان ان مرد-گفت- پس حضرت وصی نیاز نداشت درهمان زمان اخر همهرا میبایست به بیت المال بدهد-اماجریا ن فدک-درراه خیبر اتفاقاشهرکهائی نبوده است به فدک رسیدند که درنزدیکی خیبر است از فرمایشات انحضرت صلواته الله علیه واله والسلم- چنین بر می اید که فرمودند اینهاهم یهودی خطرناکی هستند ولی نه به اندازه خیبری  ها اصحاب ایستادند  وحضرت صلواته اللهعلیه واله والسلم باحضرت علی علیه السلام احتمالا به چندنفربه نزدانها رفتند وحضرت عظمت صلواته  علیه واله والسلمفرمودند جریان ما با خیبری ها این است نظر شماچیست؟؟ انها گفتند ما با کارانهاهم مخالف هستیم- واجازه بدهید ما باشیم ودرعوض دوباغ خرما بود بهترین رابه شما میدهیم-پیامبراکرم صلواته اللهعلیه والسلم پذیرفتند وفرمودند سندانرابنویسید- ومن درباز گشت سندرا خواهم گرفت انزمان کاغذ امده بود وسند هم برروی کاغذ نوشته میشد-بعداز جنگکه سپاه اسلام روانه مدینه شد به فدک رسیدند- دراینجا- باید- سیاست الهی- را باید یادگرفت حضرت به سپاه فرمودند که بروید من خودم را به شما میرسانم رفتند وحضرت رسول اکرم صلواته الهعلیه واله والسلم سند راگرفتند که ان باغ به اسم ایشان است وایشان هم قراردادرا امضا کردند – درهمین موقع جبرائیل علیه السلام نازل شددرحدود یک ساعت باحضرت صحبت مرد ودرواقع میخواست وقت کشی کند- درضمن گفت خداوندذمنان فرموده است این باغ به حضرت زهرا علیه السلام داده شود- اصحاب نگران شدند وایستادند وجناب اقای ابوبکر که شیخ شیوخ بودفرستادند تاخداوندمنان حجت را برایشان تمام کند- ایشان امد متوجه شد که حضرت در سرجاده فدک است وحرکت نکرده است- گفت یا رسولال الله چه اتفاقی افتاده است؟؟ ایشان فرمودند تا این لحظه به سمت مقابل خوداشاره کردندکه جبرائیل ا علیه السلام اینجا ایستاده بودهمین لحظه رفت ودرذیل سند حضرت صلواته اللهعلیه واله ولسلم انتقال سندرابه حضرت فاطمه سلام الله علیهامرقوم فرموده بودند—ایشان گفت کهمن میتوانم انرا به اصحاب بگویم حضرت سلام الله علیه واله والسلم-فرمودندبله وبه هرکس که بگوئی ثوابی خاص میبری ایا درخانه کاغذ داری وایامتونی بیشتر کاغذ پیدا کنی گفت بله از همسا یه ثروتمند میگیرم- ایشن صلواته اللهعلیه واله والسلم باسرعت که شتر ابوبکر جزو شتران جمازه بود یعنی پرسرعت میرفتخد را به منزل برسان یک نوشته یامینوت با اشناخوب بنویس که این باغ فدک به خواست خداوندمنان از تملیک پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم درامده است وبهحضرت فاطمه سلام اللهعلیه انتقال پیدا کرده است و-اول ذیل نامه خودات وزنت امضائ کنند وبعد مابقه افراد ونامه رابه ترمینال بیاورکه جاوی بوده است برای پیشواز وبدرقه که بعدا درباره ان شرح میدهم تا اصحاب همگه تااندازهای که نامه جادارا امضا کنند وده نفراولراهم حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم  مشخص کردند- تا زمانی که حضرت رسول اکرم صلواته الهعلیه واله والسلم به اصحاب رسید هیچ اعرابی راندیدند!!-ادامه دارد

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱

حقوق حیوانات -بخش دوم-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-حقوق حیوانات- بخش دوم-درقران – ایه است که زمانی لشگر حضرت سلیمان سلام الله علیه ازشهرخارج میشد – وارد بیابان شد- مورچه ها- درحال عبور به خط بودن-فرمانده انها- ندا  داد که لشگر حضرت سلیمان سلام الله علیه برگردید درحال امدن هستند-برگردیدبه لانه که اینها بیشعور هستند؟؟!! حضرت سلیمان سلام الله علیه ندای ان مورچه شنید واز این جمله انهابی شعور هستند خندید- وفرمام ایست دادتا مورچهبه لانه باز گردند- ارتکازی- که جناب ملاصدرا رحمت الله علیه میفرماید انسان وجن بر خلاف خصوصیات فرشته هستند- فرشته خلق الساعه  هستندیعنی همه چیز ان  به صورت انی بدست می اید- یعنی فوری خلق میشوند وفوری همه علومی که بایدبدانند-انا میفهمند به معنائی تکامل ندارند ولی مداوم دستورات به انها میرسد که قبلا کلیه انها را درک کرده بودند- انسان وجن بر خلاف فرشته هستندبه صورت بطئی یعنی تدریجی هستی انها  پیشرفت میکند- وتوقفی درتکامل ندارد اگر درتکامل توقف کنند سقوط میکنند  روح مانند سنگ مرده یشود- تکامل درجسم باعث بسط در روح میشود- درروح دونظراست که روح مانندجسم ترکیبات اش تغیر نمی کند- روح بسیط است بهمعنای واقعی ترکیبات ندارد انرابرا قریب به ذهن گفته میشودمثال میزنندمانند کشی تاحدنهایت کشیده شده است واگر کسی بخواهد- کش بیشتر کشیده شود کش دیگری  را فراهم کند بهاینمعنای روح تکامل یافته دیگری به انسان میدهند ولی انسان انرا درک نمیکند که عضو شده است ونظر دوم که دانشمندان اخیراسلامی به ان معتقد هستندروح مانند فایل فشرده که یک فیلم را ده ظرف ده دقیقه درخود جای میدهد وزمانی که باز میشود مثلا دوساعت است روح قابل باز شدن است- ماننداب که حرارات ببیند بخار میشود وفضای خانه را دربر میگیرد وحدی هم درباز شدن ندارد ولی شرطا ش جوهرمادی تکامل پیدا کند-که به ان حضرت ملاصدرا- حرکت جوهری ویا میتوان گفت تکامل  جوهری- که ایشان انراز امام صادق علیه السلام گرفته است- دراین مورددونظراست بعضی ها معتقد هستند که درقیامت ومحشر- تکامل  جوهری رخ میدهد خلق الساعه ولی ایشان معتقداست بصورت یک جریان دارد رخ میدهد درقایمت همان جریان درحال رخ دادن است وفقط سرعت اش بیشتراست- جناب ابوحنیفه- خدمت امام صادق علیه السلام رسید وگفت انسان که فوت میکند وارد جسم برزخی میشود که تکامل یافته تراز  جسم مادی است چرا درقیامت ان جسم برزخی را رها میکند وارد جسم مادی میشود- امام صادق علیه السلام فرمودندقران میفرماید چشم مومنین دربهشت مانندحدید اهن است-= البته شخصا معتقدهستم جسم برزخی را ازدست نمیدهد ان جسم مداوم درحال تکامل است ولی جسم مادی تکامل اش بیشتراست مانندماشین دوگانه سوز روح ازهردو سود میگیرد مثلامیوجات برای هردوجسم استدر وز قیامت بهشت درمنتهای علیه کهکشان اینجهان مادی است چقدرفاصله داردمشخص نیست جهنم یک کره عظیم یا یک منظومه  عظیم ویا یک کهکشان عظیم است- این جهنم را به زمین وصل میکنند افاردی هستند برق اسا به بهشت میرونند که طبق قانون انیشتین بایدتبدیل به نور شوند ولی ان جسم فوق این مسائل است لفرادی که وارد جهنم شدند از این کره زمین جدا میشوند وبه سمت منتهی الیه کهکشان این کره زمین مخالف جهت بهشد میرونند- واین زمیا مرکرز افرادی حاص هستند که یا مثبت ومنفی انان جمع عدای ان صفراست ویا عرفا که میال هستند فقط ذراین حاک خالی خداوندمنان را عبادت کنند وچهارده معصوم علیهم السلام مدتی درهمین سرزمنی هستند وبعدبه دخواست حضرت فاطمه سلام الله علیها همه افراد ان به بهشت میروند- حال قران میفرمیاد بهشتیان جهنمیان را در دوقدمی خود میبینند وجهنمیان هم همین طور صدای هم را میشوند ولی صدای وحشتناک جهنم رابسیارخفیف میفهمند- پس جسم تکامل عجیب ی پیدا کرده است- یا حدیث است که یک عالم به خاطریک گناه- یک صدهاهزار سال درمحشرهست وگریان است واز چشمان او  رودخانه بزرگی جاری است پس چشم تکامل یافته است اگر قرار روح برق اسا تکامل پیدا کند یک صدهزارسال نیازنداشت برق اسادرست میشد انسان بیادقدرتوبه  وزود پاکشدن درجواتی وکمی مشکل شدن درپیری را قدربداند حال اشکالاتی گرفتند که ایشان جواب داد است-حضرت سلیمان علیه السلام- پرندگان مشاور ایشان هستند ویا مامورین ایشان هستند حضرت داوود علیه السلام به یک دهکده صنعتی که ذوب اهن میکردند برای سرکشی وارد میشد که این دهکده درجوار یککوه بلند بوده است کوه بلافاصله-خیرمقدم وسلام میگفته است وایشان مناجاد ودعا وسپس الهی را به شعر میگفته است-کوه انرادرطول وامتدادخود –اکوه وپخش میگرده است- وتمام پرندگان وحتی پروانه ها به سمت ایشان جذب میشدند ودرمقابل ایشان دراسمان بودند- حضرت محمد صلواته الله علیه والسلم- میفرماید به صورت اسب- که جزو حیوانات مغرور به خوداست وازانسان میترسد سیلی به صورت اونزنید چون بیشترین درد را صورت احساس میکند واسب تحقیر میشود وشمارا لعن میکندولعن اوچون معصوم است  موردتایئد الهی واقع میشود با حیوانات با یدمطابق دستور الهی عمل شودتقریبا مانندتوجه افراد به بچه ها استاما گوشت خواری ضد اخلاق نیست اگر چنین بودخداوندمنان موجودات گوشتخوار بوجود نمیاورد زیرا حیوانات دارای یک سری الگوها هستندکه مثلا گربه دارای چهارده الگو هست چسم انسان هم دارای الگو است ولی روح حیوان هم دارای الگو است – دانشمندان غرب قبلا تصور میکردند که انسان مانندحیوانات- است بعنوان مثال گربه زمانی که –گرسنه - میشود یک فرکانس خاصی به مغز میدهد- مغز یک سری هومون وتحریکات خاصی به گربه میدهد- حال اگر گربه را سیری کنید وسپس ان فرکانس رابه مغز گربه بدهید –گربهدوباره احساس گرسنگی میکند ولی درانسان چنین نیست فرکانس بدهید هیچ اتفاقی نمی افتد- مثلا سوزنی به دست خودبزنید اعصاب فرکانسی به مغز میفرستند ومغز دستور عقب نشینی دست رامیدهد ولی همان فرکانس را به مغربدهیم هیچ اثری ندارد- احساس وتفکر گربه به زمان حال برمیگیرد-که الگو چه چیزی از اومیخواهد-ولی میتوان الگوی حیوانرا تاحدی تغیرداد- مثلا درهند برای تحقیق بروی فیل ها امدند یک چادرهای ببا اطراف باز درست کردن ودران  واطراف دوربین کار گذاشتند که فیل ها درگرما مباران فقطدوفیل بچه میتوانست دریک از چادرها جای بگیرد ویکی هم برای بزرگ ها- ان محل محل احتماع فیل ها بود بچه فیل مقداری با گروه فیل ها از درختان غذا میخورد بهمحض انکه کمی داغ میشد بلافاصله به چادر میامد ومدتها- استراحت میکرد ودیگرفیل ها ایشان صدا میکردندچون میخواستند حرکت کنند وایشان نمیرفت وبعداز مدتی میرقت وزود باز میگشت ومتوجه شدن وزنش دارد کم میشود واختلال در حرکت فیلها  بوجوداورده است ان چادرا جمع کردن-ادامهدارد

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

رامش شهر-!!-؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- درباره حقوق حیوانات-درمذاهب الهی بحث شده است واخیرا فردی مقاله ای درحدود چهل وچهارصفحه حقوق حیوانات دراینترنت نوشته است- کلا درختان وحنی ظریفی میفرمودند خاک را دراسلام دارای حقوق است بخصوص خاک کشاورزی –کهامروز کم کم در غرب دارند  درک میکنندکشور ما بیابانزیاددارد که بعضی قسمت از انها نزید ک شهرها است دلیلی ندارد که-ازخاک مرغوب کشاورزی  ما توسعه شهری بدهیم-در زمان دانشجوئی من روزی سر به کتابفروشی اقای شفیعی زدم-که درخیابان زند قرارداشت- وایشان شرح حال جالبی دارد- که درجوانی مداح وروضه خوان بوده است-کتاب کم بوده است بخصوص کتاب فارسی  وایشان مداحی اش فقط درمنازل بوده است که تعدادکمی  دراین امور رغبت داشتند- وایشان به یکی از بزرگان دین که من نام باعظمت ایشان رافراموش کردم متوسل میشود که کتاب کم است- شبی ان عظمت به خواب ایشان می اید ومیفرماید شما صاحب بزرگترین کتابخانه شیراز میشوید- صبح ایشان از خواب بلند میشودباخوداش فکر میکند- که این کتابخانه که از اسمان به زمین نمی اید- من باید کاری بکنم- منزل افراد که میرفته است میفرمودند که اگر کتابی راخوانده اید وبه درد میخورد وشما لازم ندارید انرابه من بدهید من انرا میفروشم وپول شمارامیدهم ویک سود ناچیزی هم خودام برمیدارم کتابهای اول شخصا میخواند ونوت برداری میکند ودم چهراه زند که هنوز هم محل مهمی است محل کاروانسراها بوده است کم کم بخش ازانهاراتبدیل به مغازه میکردند ایشان جلوی یک مغازه بساط را پهن میکند واینکتاب هارا شروع میکند به فروختن- ولی هرکس کتاب را میخواسته بخرد میفرموده است من این کتابرابه شمانمیفروشم زیرا بدردشما-نمی خورد-هنوز این رویه راداشت- مردم کم کم متوجه میشوند که ایشان ادم پری است اهل مطالعه وفکر است- ایشان برای مداحی به خانه دعوت میکردند- وکم کم درکار ایشان گسترش ایجاد میشود تا ایشان اجازه میگیرد در کنار مغازه گنجه بزند ومسائل دیگر-من وارد مغازه شدم ومدتها میدیم که ایشان کتاب های زبان انگلیسی میخواند-بهمن اشاره کرد این دونفر خارجی که9 زن وشوهربودند اصلا قیافه ژاپونی نداشتند شاید دورگه بودن ولی ژاپونی بودن- فرمدند بین این ها چه میگویند من زیادمت.جه نشدم چه میخواهند انچه فهمیدم کمک کردم- من به نزد ایشان رفتم وگفتند ما کتابهائی میخوایهم درباره شیراز وتخت جمشید که درکتب انگلیسی وژاپونی نباشد ومن شنیدم که درشیاز واستانایران ایران خانه های  باستانی است – من مایل هستم از انها بازدید کنم- ودربارع تخت جمشیداز لحاض مهندسی وهنر مطالب بیشتری داشته باشد بعد کهمن رادعوت کرد فرمودمن مهندس یک شرکته معظم ژاپونی هستم بخاطر کارخوب تیم ما به جای یکماه مرخصی به یکماه ونیم به ما مرخصی دادند- ومن گفتم چنین کتابهائی وجودندارد  بحث این است که ایشان فرمودند ژاپون –اینده ندارد یعنی اینده خوبی نداردنه زمین دیگردارد که ساختمان کنند ونمیتوانند زمین های کشاورزی بکل نابود کنندمصلحت نیست وهم جنگل هارانمیتواند بیشاز این نابودکنند وهنوز راه جنگل کاری موثر در ژا پون پیدا نشده است – ومردم به کشورهای دیگر میرونند- ومن وهمسرم که همسرایشان رشته روانشناسی کودک خوانده بود-ولی قهرمان شنای دانشگاه توکیو شده بود دانشگاه به ایشان پیشنهادداده بود که دوره لیسانس شنا را بگذارند که تا خر رفته بود- اگرمیخواست بیست وچهارساعت دانشجو دراختیاراش میگذاشتند- شش صبح ماشین دانشگاه می امدبرای یک ربع به نه ماشین به  دانشگاه میرسید- ویازده شب میامد- ایشان باماشین ومترو وتاکسی ودویدن چهل وپنچ دقیقه دیر میرسدنددر ژاپون ایشان فرمودند که همه خانه های اشان نزدیک محل کار است وچون کارمن تغیر کرده است- وانهائی که خانه انها محل کاراست وقتیکه متوجه میشوند قیمت را خیلی زیاد بالامیبرنند ومن هنوز  یک س سا ختمان مناسب پیدا نکردهام وساختمان باید بین محل کارمن وخانم باشد ودرضمن از من خواست که یک سری غذاهای ایرانی- که سریع ساخته میشوند وخوش مزه هستند که ایشان برای شبها که  مسئول غذاپزی است تهیه کند ویک سری غذا های ایرانی کمی وقت گیرباشد کهخانم در روزهای تعطیلدرست کند وچنین کتابهائی به زبان انگلیسی نبود-پدرمن وقتیکه موضوع رافهمید ایشان رابه خانه دعوت کرد ومادرمن تعدادی غذای ارانی ایرانی نوشته بود وپدرمن انهاراترجمه کرده بود- وایشان مفصل درباره توکیو وژاپون صحبت کردمن جمله گفت ما درژاپون به خاطرترافیک وفشار کار عصبی میشویم تصور میکنم که مهندس راه ساختمان بود- وفرمودند ما مرخصی حیت به امریکا میرویم به شهر که دارای ارامش است میروم که درمان عصبی کنیم وشیراز بسیارارام است قدران رابداندی وشماتازه دارید وارد صنعت میشود کاری که ما کردیم شمانکنید .وهمین ارامش را حفظ کنید ومن تعجب میکنم که چرا ژاپونی ها به ایران نیامده اند-؟؟-ادامهدارد

موافقین ۰ مخالفین ۰

لطفا به این سایت سری بزنید-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-لطفا به سایت-cquran-blog.ir-بروید از مقالات وترجمه قران به زبان های مختلف استفادهدکنید- انشالله

موافقین ۰ مخالفین ۰

شعارهای اخلاقی !!؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-قبلاز انقلابمن مدتی در ابادان دراموزش وپروش بودم-یکی از دبیران اموزش وپرورش – بهمن تازه کار فرمودند برای انکه ارزشمند شوی وبچه ها ساکت –باشند- مداوم از ایسم های مختلف صحبت کن- ومیفرمودد من زمانی که ایسم کم میاورم چون واقعا فقرفرهنگی بود بعدها یک کتابی جناب اقای اشوری نوشتند-ایشان درس زیست شناسی میداد گفتند که من یک اصطلاح زیستشناسی غربی  یک ایسم به اخر اش اضافه میکنم واز خودم می بافم- مثلا کروموزیسیم-بعداز انقلاب جریات عوض شد-یکروحانی چون بعدامعزول شد من نام ایشان را نمی برمدرمهدیه شیراز سخنرانی کردن که اقایان چرا هرکس چهارحدیث میگوید فوری ایشان رابت میکنیداولا حدیث باید مطابق مسائل روز باشد ودرثانی درک عمیق ازان داشته باشید وتمام جوانب انرا درک کرده باشید-روزی باجماعتی از خانم هاخدمت حضرت مرحوم ایت الله حائری شیرازی رسیدم- که ره یافتی برای مسائل فرهنگی بفر مایند- ایشان فرمودند قبلا بر ادران برای همین منظور نزد من امدند- کهمادارای فقر افراد هستیم  ومن گفتم- زمنی که به صاحبان  فرهنگ وهنررا بتعبیر من- نان وماست میدهید- فذهنگی وهنرمند پیدا نمیشود سکه طلا را بدهید که با ماستزبد وبمیکد- انگاه میفهمید از در دیوار هنرمند میبارد- لذا میبایست افراد که علاقمند به علوم انسانی هستند اول یک رشته پول ساز بخوانند وبعد علوم انسانی بخوانند که تقربیانبوغ علوم انسانی  به همین راه کشیده شدند شخصی درشته علوم اجتماعی درس خوانده است بعدایشان وارد خریئن قطعات ماشین هااز کشورهای عربی شدیک سری اطلاعات بدست اورد که فلات پارتی با پارتی سابق درالیاژ است واهنم مثلا فلان عنصراش به میزانی زیادشده است امروز عالی ترین برج ساز شیراز است ودوستان میگفتند به تایلند رفته است وزبان انگیسی مانند زبان مادری  یادگرفته است  و-  وپیش  بزرگترین برج ساز تایلندرفته است وبانها بحث کرده است وانها گفتند پولت را اینجا بیاور وما وام کلان میدهیم واینجا برج سازی کن- وبه یک تفریحگاه معظم رفته است ونظر داده است وبیست وچهار ساعت ایشان بیشتر مهمان کردهاند که باز جاهای دیگر ببیندونظر دهد-چند سال- پیش مسجد جوکار به سرپرستی جناب  حجت الله اسلام زارع رحمت الله-برای نمایندگانکاندید مجلس تعدای که ایشان انها مذهبی مورد تائید میدانست- جلسه گذاشت- یکی از اقایان که تصور میکنم لیسانس ادبیات بود فرمودند من برا ی بهوبدی وضع اقتصادی روستا خودم تحقیق زیاد کردم وکارشناسان زیادی به روستا اوردم ونظر خواهی-کردم-لاجرم متوجه شدم-که دراین روستا سیب زمینی بسیارخوب بهعمل می اید وسری به امارات عربی زدممتوجه شدم یکنوع چیپس که ب سیب زمین ی خاص ی ساخته وپرداخته- میشود بسیارمحبوب است واین سیب زمین ی دراین روستا هم بخوبی-عمل ایاد چناچه دولت کمک کند دستگاه انرا به این روستا بیاورد وکمک مالی دهد حتما روستا موفق خواهد شد ویکی دوطرح دیگر- من زمانی درانگلستان بودم روز تعطیلی داشتند همه کانالهای تلویزیونسکوالی نفت شمال جا میاندختند ظرف کوتاهی به طریق عجیب این سکوی از کشتی جدا شد واتومایتک جا افتاد—بعد پشت سر اطاقی که درب بسیاربزرگ شیکی داشت- خبرنگار گفت دراین اطاق متخصصین وسیاستمداران که دولت قبلا پنج نفر انتخاب کرده است که دوره بسیار سخت ومفصل رهبری این شرکت نفت را بعهده بگیرد-یکی از این پنج نفر انتخاب شده است- میخواهند برای حقوق ایشان نرخ تعین کنند- بعددرز کرد که پانزده هزارپوند حقوق  خواهد بود—من دمشق بودم- تصور میکنم که هتل انتر کنتینتال - بسیار مشهور است من بادونفر دیگر به هتل رفتیم بسیارخلوت بود بعدا گفتند چشنوار ها که-شروع میشود  شاهزادگان سعودی وثروتمندان عرب بخصوص سعودی  تمام  را اشغال میکنند-هتل درجه سه بود فضائی خوبی داشت کمترین میزان تجمل راداشت-ما بااسانسوربه طبقه سو م رفتم- دونفر با لباس سیاه وپیراهن سفید ویک امریکائی جوان سی وپنج سال بالباس معمولی کمی شیک دم در یک اطاق ایستاده بودند ونظاره میکردند که خانم خدمتکار اطاق را چگونه نظافت میکند- وما پاین امدیم واز پیشخواهان قیمت هتل را  بپرسیم- ان سه نفر از اسانسور پیاده شدن وان فرد امریکائی تا دم درب بدرقه کردن من از مسئول دسک –میز پیشخوان سئوال کردم- ایا امریکائی کیست- گفتمدیرعامل شرکت انتر کنینتال درجهان باماهی جهل هزار دلارسه سال است که به این سمت منصوب شده است وقبلا ریس بخش انترکنتینتال امریکا بوده است-جناب اقای  مسعود رجوی که بیانات ایشان در کانال منافقین میگذارند  اقا  به دانشگاه شریف رفته است- ودباره توحید با کمونیست ها بحث کرده است وبیان میکند درحالیکه نیازی به امر نیست- اختلاف بر سرتوحید نیست- به حدکافی وشافی دباره کمونیست بحث شده است بخصوص درامر اصول الدین واصول عقاید از جنبه  فلسفی وعقلانی مذهب اسلام مطالب داریم- وشعارهای اخلاقی وکلی درمورد جامعه شناس واقتصادچه مارکسیست وچه اسلام یکی است مسئله درمصداق است امام علیه السلام برایان نیست بگوید کار درست بکیند وکارغلط نکنید چیز حلال بخورید – چیز خبیث نخورید بلکه درمسئله مصداق انها نکاترا  بیان میفرمیاند-شما میبایست مصداق هارا مشخص میکردید- اولا بیشتراصطلاحات ایشان غربی است ایا اسلام برای خود اصطلاح نداشته است؟؟درثانی ایشان بر اسا گفته سایت –نجات- کهمنافقین برگشتهاز اقای رجوی هستند میفرمیاند- بعضی از سران کادر خواستند از انها جدا شوند به انها اقای مسعودی فرمودند جدا نشوید وما دربالای شهرپاریس برای شما خانه میگیرم ویک ماشین میدهیم وفلان مقدارحقوق وبرا ی بعض ی دروسط پاریس برای انها خانه گرفته شد وعده ای زیادی دریک خوابگاه که حق بیرونرفتن نداشتند مگر برای ضرورت ودر سلف سرویس انجا کار میکردند که غذا برای افراد دیگرفراهم کنند-حال ایشان ضد طبقاتی  بود وکارفمای غربی را قبول نداشتن سنگ وشن وخاک طلا ونقره یکقیمت دارد-

موافقین ۰ مخالفین ۰

به بهانه جاسوسان-!!


بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- به بهانه  جاسوسی که اخیرا خود کشی کرده است—قبلاز ان اخیرا –یک تبلیغات- گسترده درغرب ایجا دکردند-که ایران درحال گسترش  مذهب شیعه – درخاور میانه است- به بهانه دفاع از مظلومان ومستضعفین است- یغنی مظلومان ومستضعفین ای وجودندارد؟؟!! ایران ادعا میکندیک پوشش سیاسی است برای نفوذ- درحالیکه میخواهد به این بهانه خاورمیانه را تصاحب کند ومذهب شیعه- جا بی اندازد وعلت نبرد اقایان برای متوقف کردن همین هدف است؟؟!!- یک نگاه اجمالی –به ائمه اطهار علیم السلام میاندازیم-که ایا انی هدف را تائید میکنندیا تقبیح میکنند—جناب اقای خلیفه اولفرض کنیم پیامبر اکرم صلواته الله علیه وال ه والسلم به ایشان فرموده باشد چناچه مردم شماراقبول کردنشمامیتوانیدبه شرط ها وشروط ها خلیفه باشید- ولی ایشان حق ندارد کسی  را مجبور به بیعت کند- چون قران میفرماید هیچکس نمیتوان مجبور به کاری کرد وحدیث هم همین را میگوید- خلیفه اول میگویدیک اشتباه من این بود- که خانه حضرت علی علیه السلام- ( حالت) جنگی به خود گرفت-منظور این بودزمانی در زمان کهن نمتوانستندجلوی دشمن را بگیرند وارد خانه ها میشودند ودرب خانه بشدت محکم میگردند ودر پشت بام ها که غالبا دور پشت بام دیوار بودکهروی دیوار یک دیوار موج مانندی درست میکردندکه بهان جان پناه میگفتند ویا سپهرهای  بیضی کشیده-کنار هم روی دیوار کارمیگذاشتند از پشت انان تیراندازی میکردند سنگ میزدند اتش میرختندحتی اب جوش میریختند به این حالت میگفتند خانه جنگی – حضرت علی علیه السلام هم-چنین کرد-اقایان بدرب خانه امدندهرجه در زدند کسی پاسخی نداد وسعی کردن درب را بشکنند ونتواستند درنتجه درب  را اتش زدند وگفتند اگر درب راباز نکنیدخانه را اتش باران میکینم وافراد انرا میکشیمحضرت علی علیه درطبقه دوم ماند که نگویند خوداش امد بیرون- حضرتفاطمه سلام الله علیهاامدندیک لنگه درب را باز کردند وفرموند اینجا خانه من است وشما باما چکاری دارید- گفتندحضرت علی می خواهیم باخود به مسجدببریم- ایاشن ففرمودندحضرت علی علیه السلام مایل نیست به مسجدبیاید وخواستند لنگه درب را بندند-برادران سنی گاهی نوشته اند خلیفه دوم-ایشانرا شلاق زد- وبعضی نوشتند قمپز نوکر ایرانی خلیفه دوم بفرمان خلیفه دوم شلاق ومشت زد- من جریان راپرانتز میگیرم واردخانه شدن چپاول کردن ورفتن طبقه دوم حضرت علی علیه السلام دست بسته ویک طناب در گردن به مسجدبرند وحضرت علی علیه السلام طبق دستور پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم عمل کرد که برای عقلا مشخص شود حقیقت کدام است درطول خانه نشنینی که مداوم کار میکردند حتی به مسجد مدینه نیامدند وتعداداندکی دور ایشان بودند وایشان به کارخود مشغول وانها هرچه سم پاشی بلدبودند بکاربستند- که مردم از حضرت علی علیه السلام میترسیدند وحتی از بیانات ایشان هم وحشت داشتند تا انکه حضرت به قدرت رسید-هرکس باجی میخواست وپستی میخواست وامیتازی میخواست ویا خلافی میکردحضرت علی علیه السلام برخورد میکرد وانها به سمت معاویه فرار میکردند-دوبرادربرای روز عید غدیر به کوفه امدند دیر رسیدند وهردو روز بعد خدمت  ایشان رسیدند وتبریک گفتند حضرتد علی به یکی ازانهاصله داد وبه دیگری نداد وان برادر علت راجویا شد حضرتعلی علیه السلام فرمودند-من دفتری دارم که درازل خداوندمنان برای من نوشته است ونام پیروان واقعی من دران است اسم شما دران نیست- ایشان گفت من قسم میخرم که دوستدار شماهستم وحضرت علی علیه السلم فرمودندعنالقریبشیطان به سراغ شما می اید وشمار ا اغوا میکند وازایشان پاداش خودرا بگیر امام سجادعلیه السلام هرکه میگفت من شیعه هستم بیشترانهارا به خانه راه نمیدادتا بگویند ما دوستدارعلی علیه السلام هستیم- امام صادق علیه السلام به اصحاب ناب فرمودند گول تعدادزیاد شیعیان رانخورید بهزودی عباسیان انهارا جذب خواهند کرد وهمی چنین امارضا علیه السلام درحالیکه به پیروان زیادی نیازمند بود-پس شیعه درصددجذب افراد به صورت خلاف نیست- ولی سمپاشی زیادی شده است که میبایست به انها پاسخ دهیم-قران میفرمایدمنافقین تاکتیک انهااین است- اگربه حرف انها عمل نکنید ایراد میگرند واگربگویم عمل شما اسلامی نیست ایراد میگردند- مال ما اسلامی است کار شما اسلامی نیست احکامی رابیان میکنند که میگویند اینها اسلامی است زمانی که میخواهند مسلمان به انهاعمل کنند میگویند این روش دمده شده است ومنسوخ شده است—ولی زمانیکی خودانها احکام را مشخص میکنند که بسیار بعضی انها جالب  است درعمل به نحو دیگری عمل میکنند- همین امرباعث شده است عقلا از انها دوری کنند وانهارا شیادبنامند که بحث اش بماند- همین اقایان وهابی چندین سال پیش عده ای خواسته بودنددرتهران برای بچه های دانشجو پسریک  صیغه خانه درست کنند- عربستان از طریق عوامل اش فهمیده بود که اولا این بافحشا یکی است ودوم یکی از علما فرموده است بایدخانم ها واقایان روشن کرد که از ابعادمختلف چگونه باید باشند- بعدایشانمیفرماید این امر برای علما است وطلبه وبه اسم دانشجو  میخواهند افراد را جذب کنند- وبه دانشجویان سنی دانشگاه های تهران میگفت این طرح را افشا کنید ودانشجویان اخطار دهید- بعدا اقایان ازدواج جهادی لواط جهادی بخصوص بر ای فرماندهان درست کردند—ادامه دارد

موافقین ۰ مخالفین ۰

تصور نمیکنم راه حل درستی باشد؟؟!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-یک تبلیغات توریستی  برای سوریه شده است –محل هائی   برای هم جنس گریان درنظر گرفته شده است ودرشهر سوریه هم چنین ودرتبلیغات بیان میکند- که به راحتی با این افراد میتوانید دوست شوید وبانها درسوریه ومثلا لبنان مسافرت کنید البته بعضی از اعراب جملات زشتی نوشتند ولی بعضی خارجی ها اظهارخرسندی کردن به اینها بایدمشکوک شد وتور نمی کنم راه حل  درستی باشد؟؟!!

موافقین ۰ مخالفین ۰

شخصی اقای نت نیهو- چون پنیر سویسی است-!!


بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- جناب اقای نتانیهو درست مانند فیلم های کاریکاتوری ایران- شخصیت خودرا فقط بخشی از ان را اشکار میکند ومابقیه را حذف میکندودرست ماننند اقای امیر طاهری ماند پنیر سویسی شخصیت پراز سوراخ را یک دست وپر نشان دهد- تمام منطقه  سوریه که توسط نبردهای بین گروهی احمق هاتوسط اسلحه اسرائیل وامریکا تخریب شدن پولش را برا یباز سازی همان اربابان بیادپرداخت کنند نه دولت سوریه-هیچگونهبیانات براساس واقعیت مطرح نمیکند  وهمیشه طرح خوداش را میخواهد پیش ببرد- انها حتی نتوانستند که ملت خودرا خوشبخت کنند- ومقام زنان درنزد انان  بسیار پایئن است- واین چنین قلمداد میکنند که جهان با انها هیچگونه تعارض وتضادی نداردند- وخل باز ی هارا میخواهند بسیار متین وجدی وعقلانی نشان دهند-هیچگونه ارزش های اخلاقی وانسانیت در استراتژی انها وجوندارد وتنها براسلحه تکیه کردهاند ودرعالمئ مالیخولیائی بسر میبرند- وهمان سنت متاسفانه سران یهود احمق که بادسیسه حیله وتحریف وجنایت کارا پیش ببرند- وهنوز نمی دانند که علت انقلاب ایران وحرکت مسلمین براساس چه علتی است – ویهود را میخواهند درچهار چوب تنگ صیونیستی وهمچنین جهان تعریف وبگنجانند- ونظام اجتماعی جهانی که پس ازهزاران کشته ومجروح بد ست امده است به نفع خود مصادره کنند ومعنویت انسان را با پول معاوضه میکنند-بخوبی اشکار است یک سیسات مدون حساب شده ندارند – هیچ گونه اندیشه عمیقی را نشان ندادند-وخیال میکنند که سیاست جهانی یک شهر بی دروپیکر-که هرج ومرج وکمدی باجدی همراه است میباشد ودر سطح سیاست های چنش اور گذشته-مانده اند- البته سیاست مناقانه واستعماری غرب هم بی تاثیر نبوده است- یک روزی یک جناب اسکلتلندی به من میگفت – کمک های انگلستان به کشورهای افریقائی برای حفظ پائین بودن-مواد خام ودر جنگ اتمی از ان کشور برای پرتاب موشک های اتمی به شوروی استفاده کند ومنخواستم بگویم نه تنها بدهکار نمیشود بلکه طلبکار خواهدشد- با وجود انکه سیاست اسرائیل درحال درجا زدن است .وبه رکود رسیده است ویک کلیشه نخ نما است- وتصور میکند که مردم جهان دیوانه وخل هستند ولی انها کمترخل هستند

موافقین ۰ مخالفین ۰

جواب اقای نتانیهو-!!


بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-اقای نتانیهو- گفته است طرح ایران این است که یک صد هزارنیرو  شیعه جنگجوی برای مستعمره کردن سوریه ؟؟ درحا تدارک کردن است- ولی شما فلسطین را مستعمره نکردید بلکه ازاد کردیدونجات دادید-؟؟ !! ایشان باید بداند اگر جهان اسلام پانزده میلیون جنگجوی به خط مقدم جبهه سوریه ارسال نکند خداوندمنان شر انهارا کم میکند- وانها دردنیا وبرزخ وقیامت مورد باز خواست سخت قرار خواهد

موافقین ۰ مخالفین ۰

چالش شیخین-؟؟!!


بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-درباره برخوردشیخین-با حضرت فاطمه سلام الله علیها-یک چالش ساده نیست- وبه یک موضوع کم اهمیت- نبایدتلقی کرد- درهمین انقلاب ما ان مقاله  -داریوش همایون  به نگارش احمد رشیدی مطلق ورحلت مرحوم عظمت دکتر علی شریعنی  رحمت الله علیه- جریان انقلاببشدت مواج کرد که کشتی حکومترا غرق کرد- زیرا ستون محکم  بنیاد شخصتی که اگاهی دهند وروشن ساز  وحرکت دهند –موتور امید وحرکت دهند مرد م را میخواستند ویران کنند—وی خوب مردم اگاه بودن .منتظر بودن که حکومت حرف اخرخودرادرجهت بهبودی ملک- ومردم وملکوت -بزند درنتجه تصمیم نهائی را گرفتند-ونتوانستند- انرا حتی خنثی کنند--- درسطحی بالاتر این جریان فدک وهجوم شیخین به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها است- وبسیار روشن است-دانشمندان جامعه شناس بیان میکنند اگر افراد در گذشته هرکاری کردند ودرجائی گول وفریب خوردن- دراینده نه بایدانهارا زیاد مذمت کردزیرا حقه باز هابسیاراندیشنده اندرگ خواب را پیدا کردهاند-ولی بعدا درطول زمانه کم کم معایب ان فریب ها اشکار میشود- درهمان که فریب های گذشته اشکار میشود همان افراد باز دردام حقه باز  های زمانه هستند-من داستن جنگ حضرت علی علیه السلام  باغول بیابانی- عمرو عبدودمی خواندم – عبدود- یعنی عبد –خدای ود- باخود میگفتم این روش حضرت علی علیه السلام برخلاف جوانمردی بوده است .چرا عمروعبدود از پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم- معجزه نخواست- تا منبع اصلی بدست من رسید هر لحظه حضرت علی علیهالسلام تاکتیک میزده است که همه مات ومبهوت میشدند حتی عمرو عبدود مات ومبهوت شده است وهر لحظه اصحاب تکبیر میگفتند- معاویه علیه العنت الی ابد الاین به مردم شام گفته است این تکبیر ها  برای  رشادت ماهرانه  حضرت علی علیه السلام نبوده است – یکجوان هیجده ساله که جنگ نکرده است تاکتیک جنگی ماهرانه ندارد که بتواند درمقابل عمرو عبدود اظهار وجود کند حضرت  علی علیه السلام- روحیه خوداش را باخته بود اصحاب تکبیرمیفرستادند- که روحیه پیداکنند وسرانجام اصحاب هجوم اوردند وایشان را گشتند- ومردم شام که حضرت علی را لسلام راندیدند باور میکنند- فقط شهامت ایشان برای شهید شدن امدند-اما- داستان- عمروبن عبدود- چه از لحاظ فیزکی بدن وچه از لحاظ هوش جنگی  منحصربفرد بود وخانداناش میگفتند این لطف خدای –ود- است- این بیچاره باور کرده بود تاکتیک دزدی ایشان از کاروان بسیاربزرگ وبا داشتن گارد بسیارقوی- بدین صورت بوده است که انزمان بعضی افرادیک ماالتجاری تهیه میکردند وخودشان با کاروان میرفتند مثلا شام- وانجا میفروختند ویا پول ویا کالائ رای میاوردند وبسیاراز انهابالباس رزم میرفتند که اگر دزدان حمله کردند بتوانند تاحدی دفاع کنند- افراد عمرو درحدودسی نفر- بالباس رزم ویک شتر هرکدام وسوار براسب که درصندوق شتر تیروکمان  وشمشیر علاوبر شمشیربرکمربسته میرفتندکه بعضی از افراد خودی حتی شمشیرنداشتندحرکت میکردند- به یک سربالائی میرسیدند-تپه بوده است بلند که ساختاران طبقه بطبق لایه های سنک اتشفشانی داشته است درجوار یک تپه بزرگر- که پشت این دیواره سنگی را خالی کرده بودندکه درپشت ان کمین کنند- کاروان می امده است بسیار درانجا  دقت میکرده است وکاروان ردمیشده است تا تقریبا ازنصف میگذشته است که انها شروع به تیراندازی میکردند ولی دوستان خودرا نمی زدند افراد با شترها فرار میکردند ولی بعضی شترها  رها میشود بلافاصله ان شتر هار اندکی درسطح پائین تر نگه میداشتند ودوباره به کوه باز میگشتند- گارد کاروان از افراد دواطلب میخواست به جمع انها بپوندند وبه انها اسلحه میداد من جمله تیر کمان وباز میگشتند که پشت کوه بالابرونند باانها درگیر شوند به کنار کوه میرسیدند ارام ارام از کوه بالا میرفتند درهمین موقع یاران عمرو درصندوق راباز میکردند وشروع به تیراندازی وحمله باشمشیر واز بالای کوه هم عمرو حمله با تیروکمان انجام میدادند عدهای کشته  وعده ای فرارمیکردند- یاران عمرو یک سری گودال کنده بودند وصنودق داخل گودال قرار میدادند وروی انها یکپارجه سبز قرار میدادند وگودال را پر میکردند ودر چهار گوشه گودال چهارخار که بانخ رنگین به انها وصل کرده بودند قرار میدادند وبه سرعت باشتران واسبها به سمت یک محل امن میرفتند- دوباره گاردنیرویرامجهز میکرد وباز میکشت ومتوجه میشد که انها کوه را رها کردند ورفتند باسرعت هرچه میرفت کسی راپیدانمیکرد وتعجب میکردند که این شتران با بار سنگین چکونه غیب شدند وزمانی که مایوس میشدند میرفتند وانها باز میگشتند وصنودق هارا باخودمیبردند-عمرو یک اسبی داشت وانرا بخوبی تعلیم داده بود یک ندا که سرمیداد اسب به سرعت جست وخیز میکرد وپشت سران فرد  قرار میگرفت وگاهی با سر به ته اسب مقابل میزدکهان اسب رم میکرد .فرار میکرد ویک شمشیر بسیاربلند وسنگین داشت به موقع ضربه سختی وسریع وارد میکرد عمرو با اسب از خندق پرید ومبارزه می خواست یعنی هل مبارز گفت کسی جرئت  رفتن نداشت- وحضرت علی السلام به سمت او رفت- وکناراو قرار گرفت درحالی که سواربراسب- عمرو یکی تاکیتک های  او این بودکه فرد را خام میکرد-که او دوست او است وناگهان به اوحمله میکرد .واورا یا می کشت ودارائی اورا برمیداشت ویا اورااسیر میگرفت وباپول اورا رها میکرد-از پدرحضرت علی علییه السلام خیلی تمچید کرد وبرای انکه دل حضرت  راخالی کند گفته که شماتازه سبیل دراوردی بگذارافراد دیگر که  مایل هستندبه بهشت بروند بیایند شما حریف من نیستی وکشتن شما برای من افتخاری نمیاورد- حضرت غضبناک شدن وفرمودمن حریف شماهستم- خیلی همه تعجب کردندحتی اصحاب داشتن برای حضرت دعا میکردندکه دران دنیا راحت باشد—حضرت ایاشن به اسلام دعوت کگرد وفرمود پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم اینجا تشریف دارند معجزه ای  میخواهی از ایشان بخواه وفریب شیادانرا نخور- وایبشان ناسزا گفت- درضمن صحبت حضرت علی علیه السلام یک غلافی درست کرده بود ونوک شمشیر هم تیز کرده بود- حضرت علی علیه السلام تعیم دهداز تکنولووژی غافل نباشید- ارام ارام کمربند زین را که به دوطرف وصل است پاره کرد دواحتمال است ویاواقعا اینکارا کرد بودن انکه اسب متوجه شود- ویاانکه اسب دذتسخیر حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم است چیزی نگفت-حضرت رو کرد بهعمرو وفرمودندتوچه جنگجوئی هستی زین ات پاره شده ومتوجه نیستی – این روش دقیقا روش توخالی کردن دل است- عمرو بهحرف حضرت ایمان داشت سراش را پائین کرد- تعادل به هم خورد وعمرو به زمین فرودامد وخیلی تعجب کرد واصحاب تکبیر فرساتند هنوز جنگ شروع نشدهاست- بعضی گفتند حضرت علیه السلام پای عمرو را زد درحالیکهنوشتن عمرو سالم به پایئن امد واگرمیخواست  حضرت صلوته اللهعلیه واله والسلم ضربه ای بزند به سر-ان  ملعون میزد- حضرت علی علیه السلام فرمودند کمربند را دوباره اگرداری بند- تاسواره باهم بجنگیم- این عظمت علی علیه السلام است- ولی عمرو قبول نکرد وگفت پیاده میجنگیم- بهنظرحقیر کمی به اسب مشکوک شد- حضرت علی علیه السلام میفرمودعمرو تو دریک قدمی  بهشت هستی وان ملعون ناسزا میگفت- جنگ با شمشیر شروع شد زمانی عمرو خوداش درنقطه ایدهال دیدضربه مهلک با تمام قدرت فرود اورد- حضرت علی علیه السلام بسیارخونسرد دوقدم کناررفت وعمرو به سختی خودرا کنترول کرد کهشمشیربه زمین نخورد باز تعجب کرد وهمه تکبیر فرستادند این امرنشان از مهارت بی حداست- دفعه بعدهم همین اتفاق افتاد باز اصحاب تکبیر گفتند وهمم دراعجاب بودند  وبزرگان قریش بهافراد گفتند اخباراین جنگرا جائی نگوئید- دفعه سوم حضرت علی علیه السلام یک ضربه فوقالعاده شدید به زیر دسته شمشیر زدند- شمشیراز دست عمرو خارج شد ودر خندق فرودامد عمرو خیره به بازوی حضرت علی علیه السلام کرد وگفت این بازو چگونه چنین کاری را کرد- نیزه را اماده کرد وبه نزدیک حضرت علیه السلن که رسیدقلب ایشان را نشانه کرد ونیزه را رها کرد- حضرت علی علیه السلام بلافاصله نشستند ونیزه درجایئی دور به زمین برخورد کردعکرمته بن ابوجهل پسر ابوجهل یک پهلوان بد متوجه شد کارعمرو تمام است بااسب ازروی خندق پرید وحضرت علی علیه السلام یک نهیب زدند وایشان فرار کرد ورحیه قریش بشدن فروکش کرد .دو باره با اسب پرید وبهخندق رفت تاشمشیرعمرو رابه او بدهد- وحضرت علی علیه السلام سریع به خندق رفت ودرجا اوراکشت- وبه نظر حقیر حضرت علی علیه السلام دودست عمرورا  زد واو که نشسته بودبه سینه خواباند باز اورا نصیحت کرد واوملعون تفی به صورت انداخت وحضرت علی علیه السلام بلندشدند چند قدمی چرخیدند وسپس سران معلون از سرش جدا کردند ولی ایشان را طبق سنت ان زمان مثله نکردند مثله کردندبرای انبود که رعب ایجاد شودچشم وگوش وبینی  را میبریدد   وسط لب را عمودی شکاف میدادند ودندادنها را خرد میکردند- شکم را پاره میکردند وروده را شکاف میداند تا فضولات بیرون ریختهشود و بانوک شمیر صورت فرد با فضولات الوده میکذند ورو.ده را پشت گردن فرد میانداختند والت تناسلی را میبریدند وتمام وسائل با ارزش فرد مال فاتح بود-حضرت علی السلام بهدخترایشان فرمودندبیاد جسد ووسایل انرا مالک شو- دختری که پدراش انچنان مقامی دارد وجلوی چشم خوداش کشته است بهجای نفرین از حضریت علیه السلام تشکرد واور جوانمرد دانست وگفت باعث افتخاراست پدرمنرایکجوانمرد کشت- تبلیغ ازاین بالاتر  نمیشود-ادامه دارد

موافقین ۰ مخالفین ۰