عرفان عاشورا

بسم الله الرحمن الرحیم- این وبلاگ برای شناخت اسلام عزیز فعالیت میکند

۷۲ مطلب در خرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

درجه انسان-!!

بسم الله  الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است—انسان تا زمانی که خام است- مداوم میخواهد خودرا بزرگ ببیند-حتی بااندک سواد که هم بدست اورده است این سوادهم ىرحقیقت کار دیگران است-اگر در عینت خودرا بالا نکشید درذهنیت خودرا بالامیکشد- درک حقایقی که میکنند – دیگران عاجزهستند که بکنند- واین عامل باعث میشود که شیاطین حرف ایشان بپذیرنند ودرجهت  براوردن موقعیت برای انها کارکنند- خداوندمنان انهاراتوسط دیگران پایئن میاورد وانهاهم متکی به شیطاین هستند- شیطان همین علت رادارد-خداوندمنان یک امتحان گرفت که از این ببعدمربی  ملائکه حضرت ادم است من نیستم وتوهم نیستی – شیطان گفت نشدکه بشودمن الی ابد مربی  همه هستم- وملاکه از شیطان   جداشدند- ولی شیطان درذهینت خودااش مربی عالم است-کوتاه نمیاید-انسان باید درواقعیت مرید حقایق باشد وحتی خودرا  دردرجه پاینتر مطرح کند-واز خداوندمنان بخواهد درلقاالله درجه بالاترین راپیدا کند-

موافقین ۰ مخالفین ۰

مصاحبه امام قلبها وارواح طیبه ها

بسم الله الرحمن الرحیم-مصاحبه با امام قلبها  وارواح  طیبه-مصاحبه‌کننده: خبرنگار خبرگزاری لیبی‌
سوال: [نظر شما در مورد ادعاهای شاه مبنی بر اینکه می‌خواهید کشور را به قطعات گوناگون تقسیم ما اگر نظر نداشته باشیم که تمام اقطار اسلام یکی بشود، این چنین نظری نداریم که ایران از هم جدا بشود

نظر دهید

مصاحبه‌کننده: خبرنگار خبرگزاری لیبی‌
سوال: [نظر شما در مورد ادعاهای شاه مبنی بر اینکه می‌خواهید کشور را به قطعات گوناگون تقسیم نمایید چیست؟]
جواب: نظر ما این است که شاه دروغ گفته است. ما اگر نظر نداشته باشیم که تمام اقطار اسلام یکی بشود، این چنین نظری نداریم که ایران از هم جدا بشود اینها تبلیغاتی است که شاه می‌کند و واقعیت ندارد.
[
موضع شما در مورد کشورهایی که از شاه حمایت نموده و از کشتار فرزندان مردم مسلمان ایران چشم می‌پوشند چیست؟]
-
ما آنان را محکوم می‌کنیم و در موقع خودش، اگر اصرار بر این امر داشته باشند، [در روابط خود با آنان‌] تجدید نظر خواهیم کرد.
[
به هنگام اعلان شما برای شروع مبارزه مسلحانه بر ضد حکومت پهلوی، آیا از جانب کشورها و خَلقهای عربی و اسلامی مترقی، انتظار کمک دارید؟]
-
چنانچه موقع آن رسید، البته مسلمین همه باید به هم کمک کنند.
[
به ایرانی اسلامی و پیشرو، در میان خاورمیانه و مشکلات کنونی آن و اوضاع جهانی چگونه می‌نگرید؟]
-
ملت ما مسلماً مشکلات را رفع می‌کند و ما نسبت به همه مشکلات مسلط خواهیم شد.ان شاء الله. و نسبت به سایر دوَل هم با احترام متقابل عمل می‌کنیم.
[
موافقتنامه‌های «کمپ دیوید» و تنازل سادات در مورد «بیت المقدس» را چگونه ارزیابی‌ می‌فرمایید؟]
-
من جداً او را محکوم می‌کنم.
[
آیا توقع آن را دارید که در جهان اسلام بر ضد رژیمهای ارتجاعی که برای محافظت منافع استعمار عمل می‌کنند، یک انقلاب اسلامی مترقی به وجود آید؟]
-
ما امیدواریم این طور بشود و همه مسلمین بر ضد استعمار قیام کنند و دولتهایی هم که خیانت به ملت می‌کنند بر ضد آنها هم قیام کنند.

 

فراز طلایی

  • ما اگر نظر نداشته باشیم که تمام اقطار اسلام یکی بشود، این چنین نظری نداریم که ایران از هم جدا بشود

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

ایا وضع موشکی ما بهتراز روس ها استـ؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- امریکا اول برود کارتون خواب های خوداش راسرسامان بدهد مردم دنیا فهمیدند شما قدرت مالی دیگرندارید وقدرت چپاول هم زیاد نمیتوایندبکنید- نشان سازمان اوپک شما هم قىرتی ىرمقابل مافیای اسلحه  نىاریى واشک تمساح میرزید  تاپول ایران ندهید هیچ گوشی  شنوا نخواهدبود به نفع شما است به افغانستان وپاکستان ویمن- سوریه وىیطرکشور ها ی مورى نیاز فوری کمک کنید ومسپله اوکراین راحل کنید با شکستن سد نشان دادید همان اوباش جنگ ویتنام هستید بدتراز شمرذوالجوشن جوشن یعنی زره  ودوتازره میپوشیده است-ىرست ماننىشما-

موافقین ۰ مخالفین ۰

نیمنگاهی به فلسفه فرانسه-1-جدید-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است  -نیم نگاهی به فلسفه فرانسه-بیان میشود که فیلسوف باید فهم معقول داشته باشد خوب بایداول فهم معقول تعریف- که یک شناخت عقلانی محض بلکه  پیروی وتبعیت از  علم وفن منطق- که امروزه بنام تکنیک ریاضی وار  بیان میشئد درتعریف امام قائدالعظم والعظیم الشان رحمته الله علیه  بیان کردند که ومرجرعئیت یکنوع تکنیک ریاضی وار درحل مسائل فقهی وشریعت دارد که براصولی پیش فرض محاسبه میکند که درمذهب شیعه بین مراجع تقریبا یکسان است ولی اما  اراحل علیه السلام  اصول های زیادی فرض کرد و وارد قانون اساسی کرد- که اولین قانون اساسی مذهبی منحصربفرد درجهان است- فیلسوف یاهستی رامورد توجه قرار میدهد ویا این جهان بخصوص  درشناخت ماهیت انسان است درکل  اصول زمان ومکان ندارد-درهمه زمان ها- ومکان ها صادق است- ولی دسته ای ازفیلسوفان کهبخصوص درفرانسه سالهای اخیر بوجود امدند- فرهنگ درون وبیرون جامعه انسانی راموردتوجهبادرنظر گفتن چهارچوب فرهنگ وحصویات روحی مانند اخلاق-هنر سیاست وغیره انرا بهسمت تکامل سوق دهند- درحقیقت یکنوع پدیده شناسی عقلانی وتجربی که رابه سمت بهترشدن عقلانی شدن وبارور شدن سوق دهد- درنتجه میابیست زمانی ومکانی باشد تقریبا همان مشیت وربوبیت الهی که انسان جای خداوندمنان است چون مفاهیم بیشترجنبه عقلانی دارد پس قابل  نقدعقلانی هم میتواندبشود- فیلسوف فرهنگ رابعنوان یک جلوه ویژه میپذیرد- ومسئله ای   را انتخاب میکندورویان تحقیق میکند وبه سمت کامل شدن انرا سوق میدهد اشکال فیلسوفان قرون گذشه این بود که- یا باید عقلانی بود ویاباید تجربی گرا بود- ولی بتدریج متوجه شدن بدون کاربرد عقل انسان همیشه درشک باقی میماند که ایا فرداهم مانند امروز است ویاتغیرات دارد وازطرفی  عقل در ذهیت امری راقبول کرد درخارج هم بایدانرادر خارج تجربی درک کند ذهنیت محض را قبول نداشتند وجناب اقای درکارت فرمودندذهنیت عملکرداش شفاف است وقوانین منطق بخوبی  مسائل هضم ودرک میکند- ام  مسئه فرهنگ ومسائل ماورای مادی برخلاف مساد مادی  شخصی هستند قابل  رویت  نیستند  ولی افراد صادق میتوان این تجربیات راتاحدی عینی کرد- مسئله عقل و تجربه و وحی  درستی  ومطابقت رابطه درس عقلانی را میتوان اثبات کرد0 ترکیب  ذهینت وعینیت تاحدی پیجیده میشود یک فیزیک تجربه گراداریم که دانشمند باید یک نقطه اغاز را انتخاب کند وشروع به تحقیق تجربی کند  ولینیازمند اصول  شناخت کلی فزیک دارد وقوانینی داردکه میبایست اثبات عقلی کرد وسپس فلسفه فیزیک را شناخت اینها باهم یک ارباط خاصی دارند کهدر دولایه عقل وتجربه باهم نسبت پیدا مکنند مثلا مسئه حجاب- لذا فیلسوفان درغرب بیشتر بعد دهنیت را مورد توجه قراردادندومسائل شناخت هویت انسان وابعادان که یک بعدبسیارمهم فرهنگی است که انسان انرابوجود میاورد-دانشمندان برای اشناخت  باید  سلول های انسانی بخصوص سلولهای عصبی را بشناسند- امروزه تا نودوسه درصدشناخت فراهم شده است ولی هفت درصدمیفرمایند اصلا امکانندارد ومحال است جز انکه فقط خداوندمنان میداندبیان کردندحداقل دویست علم بایدبه بطن بیش از سی هفت شناخت اتمی ان رسید-حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم علم میاموخت پیامبر اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم با ایشان گفتمان علمی میکردیکجا حضرت علی علیه السلام نمیتوانست جواب دهد دوباره دوهزارعلم بهحضرت علی علیه السام افاضه میشد  وهمچنان این ادامه داشت تا ابنای بشر ارزش علم رابداند-درحدود هیچده کتاب خاندان پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلام بیان کردندکهبعضی احایث انر مثلا بنی عباس بنام کتاب دولت وکتاب زردکه بیان مکیند همانطور که قضا وقدربود کهامویان سرکاربیانند همانطورهم قضا وقدراست بنی عباس سرکاربیانند ازان کتب مقداری از احادیث بریا خود جمعاوری کردند وبه مروانیان نشان میدادند بنظر حقیر علت اش این است نه امویان ومروانیان ونه عباسیان ودیگران از اینکه درقدرت مقامی نداشته باشند اسلام راقبول نمیکردند همه خواندامدتا ظهور امام الزمان علیه السلام همه براحتی قبول کنند—وامام علیه السلام وقتیکه ظهور میکنند احاد جامعه تاانجا که میتواند رشد میدهند بعضی از کتب بصورت رمز است وان دال براین است که احایث ومطالبی که اگرفاش شود مخالفینی پیدا میکندبصورت رمز باشد- حدیثی است از امام سجادعلیه السلام بنظر حقیر مد ت هامخفی بوده است مثلا فردی تندتند نماز میخواند امام علیه السلام فرمودند  با  ارامش نماز بخوان که نما زمهریه حورالعین است-

 

ر

موافقین ۰ مخالفین ۰

دو خبر-!!

 

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- براساس رتبه بندی دانشگا ه ها –-' cwur.org-2202-23دانشگاه توکیو-اول-امریکا کورنل-۱۱ ودانشگاه نورث وسترین-۱۲شد وشصت درصد  دانشگا هاس انگلستان سقوط کردند وتنها ۵۰ دانشگاه انگلستان از نیمه لیست  ودانشگاه اکسفورد  نخبهگرا  چهارم لیست ودانشگاه کمبریچ-نخبه گرا پنچم شدندبالاتر هستند ودانشگاه ام\ریال دانشگاه لندن  دادنشکده فنی است ودانشگاه بریستول ودانشگاهمنچستر  نسبت به گذشته بهترشدند- تعداددانشگاه مورد محاسبه قرار گرفته است بیست هزارتا بوده است- که بخشی از سازمان محاسبات-درکشور امارات  بوده است- که میلیونها-دیتا= داده را محاسبه کرده است که این تحقیقات بخشی برای ۲۰۰۰ کمپانی بوده است که توسط سازمان سنجش   که برایشرکتها کار میکند-ceos- از  روش انهاهم اسفاده شده است وپایه اساسی بوده است

13. Top 0.1%

University of Tokyo

Japan

1

37

6

14. Top 0.1%

Cornell University

USA

11

16

29

15. Top 0.1%

Northwestern University

USA

12

99

17

View 303 more rows

 یک خبر- مرغ دریای در اینگلیسی میشود –سی گال- سی- =دریا- گال- فریب دهند ومشخص کننده- اینمرغ به این علت فریب دهند است که افراد ناشی فکر میکنند که اساحل نزدیک است درحالیکهانجا لنگر گاهنیت ونزدیک شدن به انجا خطرناک است ومشخص کننده است که خشکی نزدیک است- حال درامریکا ترسی پیداشده استکه داخل تخم ان مواد نامناسب است

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

نگاهی گذارا به سایت های خارجی درباره قائد عظیم الشان ایران-!!

 بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- گذری در سایتهای خارجی  درباره رهبر باشکوه وکاریزماتیک ایران انقلاب  شیعی- دراین مقالات بایددیدگاه غیر واقعی غرب  بااصول منحط واکس زده- واتهاماتی که بی اساس است پاسخ کوبنده داده شود—بیان میکند- امام الخمینی رحمت الله علیه  حقوق بشری غربی درایران بهم ریخت- وتظاهرات بدون اجازه را پراکنده کرد- یک رهبر عظیم الشان  کاریزماتیک بو وهمچنین قهرمان احیای دوبارهحیات بخش به اسلام شد- اصول های سیاسی زیادی را درقانون اساسی ایران وارد کرد –باید گفت غربیان درقانون اساسی خود نوع حزب و دکترین سیاسی خودرا مشخص نکردند- یک کلیاتی گفتند که نشانه ضعف عظیم انها درمسله هدایت بشر است نمیشود دراینمورد بادیدگاه غرب به ایران انقلابی نگاه کرد انهارادریک استراتژی:-مذهی-مترقی  انقلابی -ومردم پسند بوجود اورد ودر درون سیاست اصل ولایت فقیه را قرارداد- مجله تایم درسال ۱۹۷۹ ایشان مرد سال نمامید کهتاثسرات شگرفی دراینده در  سیاست جهانی خواهد داشت وچهره محبوب وبا شکوه مذهب  شیعه را برای فرهنگ دوستان غربیان توصیف کرد- ولقب شیطان بزرگ را به امریکا داد- وهم چنین لقب شیطان  کوچک را به دکشور شوروی داد- واعدام های سیاسی را  برپا کرد دراینجا  عوامل غرب وشاه با شناخت قانون اساسی ایران فهمیدند-فاتحه انها خوانده شده است برا یایجاد هرج ومرج واخلال وبینظمی وپراکنده کردن افکارهی مخالف  انقلاب ایرانی  اپلا دردنیا نشان دهند تنها طرفداران امام الخمینی رحمتالله علیه نیست ودیگر  عقایدسیاسی   هم بیاد  درقانون اسایسی مطرح شود وانها ستون پنچم دشمنان قسم خورده مذهب شیعه بودند و درقالب نظریه های  سیاسی  وحدت و یکپاچگی ایران اسلامی را بهم بزنند ودست بعترورهم زدند و مظلونمایی هم شروع کردند بیان مکند درجنگ جنایاتی  ایران انجام داده است کههیچ دلیلی ندارد ودنیا جنگ ما یکجنگ تمیز  تعریف کرد برخلاف صدام- وبیان کرده است با زندانیان  اسیر عرقای بد رفتارشده است وهمچنین جنایاتی درحق انها ذانجام گرفته است درحالی کههیچگونه دلیلی را  اراپه ندادند ودراسلام هرکس کسی دیگربکشد میشود کشت وایرانی انقلابی اسلامی بانها بیارخبرفتار کردند- درهرحال امام خمینی یک سیاست بسیارهوشمندانه وجدی  وباافتخار ودرخشان را هدایت کرد-ادامهدارد

موافقین ۰ مخالفین ۰

هرگز تسلیم زور گویان نشوید-!!

موافقین ۰ مخالفین ۰

کمی از کوری وکری خارج شوید-!!

بسم الله  الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- واقعا انسان از افرادی که خودرا کر وکور کردن وخودرا به حماقت زدن تعجب میکند وانهم کسی مجری رادیووتلویزیون- بی بی سی  باشدکه از روستاهی بسیارکوچک افریقا بااطلاع است- من به دو نکته  اشاره میکنم- نکته اول این است که جوانان سرگرمی ندارند ومیزان ورزشگاه ایران کم است این جوانان درزمان شاه منحوس چقدر سرگرمی داشتند یک از عادت ها ی من اخبارشهرستانها را میگریم درروستا ورزشگاه ساختند- تعدادورزشگاه های فعلی ما باتعداد ورزشگاه های زمان منحوس شاه- مقایسه شود- درشیراز  درخیابان زند خیابان معروف شیراز است داخل یک کوچه یک خانه قدیمی عهدبوق  باسه چهارتا اطاق باشگاه تاج بود که موردتوجه شخص شاه بود ابدا هویت خارجی نداشت- یک از دبیرهای برجسته که خوداش هم شاعربود به سبک سعدی وحافظ صحت میکرد ازانهاکدمیاورد-مادرمن مسئول یک  سازمان  فرهنگی  دانشجویی بود از ایشان تقاضا میکرد ک.هدخترابفرستید درانجا غذا درست کنند همت عالی بفروشیم به بعضی از تیم خانه هابدهیم مادرمن گفتهبود شا  باورزش پول  دربیاورید دختران که   اشپز باشی نیستند-  والیبال دراسیایکدفعه بیست ودوم شد-کک هیچکس نگزید بعدرساندن به دوازدهم وبرای همیشه مرحوم شد کم کم ورز شهای رزمی پیدا شد ودروسان جزو ارتش شد امریکا کشف کردند که ژاپونیها  شهامت وجرئت بیشتری از امریکایی داشتند بانه حمله میکردند وبرق اسا میکشتند-این کاراته-کارته دقیق مانند ورزش باستانی مااست ورزش جوانمردان است- بعداز عمری یکنفر اگردرست حافظه یاری کند اقای ساعی برنز گرفت امروزه طلا گرفتن ابخوردن شده است حتی ورزش کشتی داشت افول میکرد امروزه تاجیکستان مربی  ورزش رزمی اش را کهیکخارجی بود کنار گذاشته است از ایران مربی برده است وهمینطور در شهرهای اطراف خلیج همیشه فارس از ایرانمربی بده است- درتیراندازی  همیشه اوت شدیک وفقط یکباردر  مسابقات ارتشی جناب سروان قانع سوم شد درشناهم یک جوان از انزلی  جزو ده نفر اول میشد درغرب بخصو دراروپا  چون شوروی افراد یکشیفت کار میکردند دراوپا غالبا دوشیفت کار میکردند ویکشیفت ونیم کار میکردن امدند گفتن هرشهربایادمالیات ورزش بدهد شرکت هاکمک کنند- مابایادیک ملیون نفر  ورزشکار درسطح حرفه ای داشته باشیم وشهرداری  هرکدام وضع خوب مالی دارند یک ورزشگا برای جوانان ونوجوان درست کنند ومدارس باید  حیاط بریا ورزشداشته باشندوفوتبال راجدی  علمی  دنبال کنند-که حالا تاحدی ما از غرب تقلید کردیم واین باشگاه ها ی خصوصی   راه انداختند خیلی  کمک کردند و وزرات ورزش عمومی را ایجادکردند میرفتنددرخانه یک فرد روستای که خانه کوچکی داشت یکجا برای  نصب پارالل  برای ورزش ژِیمناستیک کاربگذارند کهفرد هروقت که داشتندتمرین کند اگرتپه ای داشت که سبز بود اسکی  راتمرین کند مداوم استخرساختند وغیره از همه بیشتر المانها بودچون المان شرقی همیشه درالمپیک سوم میشد هرکس درایران درژیماستیک مثلاسوم استان میشد بهالمانمیرفت بورسیهدانشگاه میشد و دورهای ژِیمناستیک را طی میکرد درحالی که  سطح فوق لیسان میخواند مربی میشد باماهی هشتهزارمارک- که ازا لمان ماهانه برای  سالن ژیمناستیک شیراز پول میفرستاد-دوم  باکمال وقاحت میگوید رهبرمعززدرمورد جوانان ایران شورشی درتحت عوامل خارجی میدادند که دلیلی  نیاوردند  هیچ دلیلی نیست ؟ شما که الحمدالله سالم هستید وکروکور نیستید اقایجان بولتون فرمودند من به ارتش امریکا درعراق دستوردادم  که اسلحهای  فردی را  به جوانان ایرانی یادبدهیذ ونوع شورو به انهایادبدهیدکه تهران  به اتش بکشند ولی چون سازمانهای امنیتی ما-مثل غرب وشرق پنچمین  سازمان بودجه بگیراست کارائی بسیاربالا دارد همانطور- که حضرت  سردار روح ها ودلها ویارمخلص امامالزمان علیه السلامدرعرق وسوریه هنرنمای کرئدوسازمان امنیتی ماهم درعراق وسوریه بخصوص لبنان هنرنمای کرد-حتما شما هم مطلع هستید کهجاسوسان  اسرائیل مداوم از لبنان فرار کردند- وهمچنین درعراق وسوریه-لذایک کینه پدر کشتکی بین ما وغرب واسرائیل بوجودامده است سطح کارخودتان را مبتذل نکنید

موافقین ۰ مخالفین ۰

برداران عزیزبلوچ ساده دل وروح نباشید-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- اقایان بی بی سی- بخش فارسی خیلی خشنود هستند خبرنگارشهروند  برای بی بی سی- اخبارهای داغ موردتوجه اقایان میفرستند—برداران بلوچ اتفاقا بسیاراگاه هستند وبخوبی درجریان منطقه بخصوص بلوچلستان پاکستان هستند- یکمردم قانع که کمترینمبارزه  باشاه داشتند- حتی دران وضعیت اسفناک واقعا از شاه بعنوان پدر ملت خوشحالبودند وبرای شاه دعا میکردند میدانند امروز دولت چهل درصد پول اضافی فقط اسکناس چاپ کردند بقول یک مسءول بانک اقتصادپول رابمسخره گرفتند- پس انتظار زیادی نمیشود داشت حال اول بنا  باید ساخته شود  ودوم بهمراتب سختر زیربنای علمی ان بوجود اید- بایددید که بلوچستان مانسبت به بلوچستان پاکستان قبلا انها کجا بودند وما کجابودیم وحال ماکجا هستیم انها کجا هستند؟؟ بسیارمسله حساسی  است-  کمی بلچ ها درپاکستانسروصدا کردندوگفتند بگذارید رابطه به بلوچستان ایران بهترشود بسیاربزرگ وپراز معادن بکر است انگلستان وامریکا گفته اند-هروقت مانایز پیداکردیم اکتشاف میشود- القاعده طالبان  داعش را فرستادند به بلوچستان کهمداوم کشتار کند  که تا حساب دست انهابیاید-  درهمین استان فارس جاهای دارد که نظیران درسختی دربلوچستان نیستنتوانستند یک یخچال نفتی را به بالای ان کوه برسانند بعداز انقلابیکسکودرست کردندکه  ماشین های نردبان دارد اینکاربکند  تاانزمان نتواستندبکنند وبخش ازبه بچه از رودخانه عبورمیکنند ودرانجا مستقر هستند ودرس میخوانندوبر ای تعطیلات به بالای کوه میرونند- خود غربی گفتندقیمت دلار را گران کنید چون ایرانیان دلارها به خاج میبرند- ودیگربرنمیگردد وکلاهای شما به اطراف میبرنند- یا سیگارمیاوردند- درامریکایک دارو جدید که ساخته میشود- سه سال اول قیمت فوق العاده زیاد وقتیکه  پول تحقیق وسود  پانزده درصد بدست اورد که برای چهان سوم میتواند تاهشتاد درصد شود انگاه قیمت میگذارند که درظرف چهارده سال  دوباره پول هزینه باسود بدست اید-  برای میزان فروش کاملشود هرشرکتی کهبخواهد بیاد  فررمول را به بدهد وانشرکت هم سعی میکند انرا ارزانتر بسازد- درموسسه فرهنگی  برای انکه دانشجویان وسایل اموزشی  بتوانند بسازنند بریا کلاس خودشان-مثلایک دایره سه رنگ بهان میزنند با تکنیک چرخدنده بایک اهرم بشدت میچرخد ورنگ سفید نمایان میشود ایشان میگفت قبلاز انقلاب من پرژکتو فیلم درست میکردم- بعداز انقلاب یکوسیله بهیک قطعه کوچکی نیاز داشت هرچه درشیراز وجاهای دیگرگشتم پیدا نکردم- یکیا دانشجویان گفت دای من مثلا به کویت میرود وایشان پول قاب لملاحظه داده است هرچقدر میشود بخرد وانفرد   فروشنده انراپیدا کرده است وگفته است من به ایرانیان بیش از دوتا نمیتوانم بدهم-؟؟!! به امام سجاد علیه السلام بایدمخفیانه خمس وزکا داد وبسیاری از روی ترس  نمیتوانستند بدهند- اما همین که ما مثلا پمپ برای شرکت نفترا یا گیراوردیم ویا ساختیم  ویا نیاز دارند به نفت زیادفوری ارتباط میگیرندکه ما این پمپ میفروشیم وقطعلت انراهم میدهیم وراهنمای فنی هم میکنیم لذا کم بایدفکرکر برای خداوندمنان کاراسان است وای ساده لوح ها باید درکنند که مسءله چیست وزمانی که عذابی میاید همه متوجه شوند که حق انها است- دلسوزی احمقانه نکنند- نمیدانم درجایی خواندم یااز کسی شنیدم بهیک اقای بلوچ مقیم پاکستان گفتندبر ایران چنین وچنان کن- روزی نودهزاردلار-یک بلوچ ایرانی رفته پاکستان سفارت امریکا که اگرمن چنین وچنانکنم ویزا میدهیدگفتندبله ویزا میدهیم

موافقین ۰ مخالفین ۰

تءوری جبران-!!

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- یک تءوری  در روانشناسی  که بسیارمهم است بنام تءوری – جبران-=کامپسیژن—این نظریه میگوید- هرکمبود وضعفی درانسان پیدا شود بطریقی انرا جبران میکند که خودرادرسطح بالانگهدارد-  اتفاقا  درکل مثبت است- ولی بشر  درجهت منفی هم زیاداستفاده میکند- ولی هرنژادی وهرانسانی به نحوی خاص  بزرگترین علم بعدا مذهب شناسی انسان شناسی است خیلی عجیب ویپیچده است  باید درکشورهای که  نژادهای مختلف دارند تجربه کرد-دردانشگاه لندن  دردس هنر   بخش فیلم شرکت کردم تنهامرد من بودم- فیلم شکسیر تکیه تیکه نشان میدادند عجیب نکات ریززیادی درادبیات انگلیسی. هنر باز ی رااستادمطرح میکر بهمن گفت شماکلیت های  یادبگیر وفرمودندمن انگلیسی  گفته خودم رامینویسیم به شما میدهم که هروقت  توانستنی نگاهی به جزیات بکنی- بعدا زیک دختر خانم گفت دران پلان درانموقع نکته ی چی بود سرش را  پاءین انداخت وبعد استادرانگاهکرد استادکمی عصبیشد گفت اگراینطور ادامه بدهی  از دانشگاه اخراج میشود دودختر اسکاتلندی مثل عقاب اورا نگاه میکردند- دختران انگلیسی به تفاوتنگاه میکردند ایشان شاید ایرلندی بود یا اهل ولش  یکلبنخدی زد وچشمان خودرا باز وبسته کرد ولبان  خوداغنچه کرد وسرش یکبارپایین وبالا کرد واستادرانگاه کرد وفرهنگ انها را  بهتراز خودشان میفهمیدندوبعد علوم خودراندکی به انهایادمیدانند وتشویق میکردندکه به انگستان بروند تاحدی علوم انهارایادبگیرنند وانهابرای جبران دراینموارد سعی فراوان میکردند- انگلیسی هابخوبی فه ونگذارند ماننذ اروپا ناسیونالیست افراطی شوند-ولی نتوانستند این نقش راتااخر بخوبی ایفا کنند وافراد کشورهای مستعمر بخوبی انرادرک کردند بعلت عقب ماندگی درارکان فرهنگ برای جبر ان بهسمت غرب رفتند- که نقش بین اللمللی پیدا کرددریک سایت جهانگردی ایرانی خواندم فردی رفه است تونس  درپایتخت خواسته است که سوارمترو شود- ازیک تونسی میپرسید قوانین مترو چیست ایشان شرح میدهدوبعدمیپرسید چگونه من بلیط بخرم ایشان میگوید که اگر  بفرانسه بگویی-خیلی عالی است ولی بایدبه عربی بگویی  انگلیسی بسیارکم  وبافرادبسیار کم بلد هستند- این جبران- است حضرت عل یعلیه السلام فرمودن وبرود  جبران کند یک  فرد انگلیسی رفتهبود مصر ادبیات عرب خوانده بود وسپس  هنروادبیات وفرهنگ درزمان عباسیان من نزد ایشان رفتم که یکداستان عشقی عربی درزمان عباسیان را تاتر کرده بودوداشت دکورانرا دریک سالون برپا کند دقیق مثل  مصریان و سعودی عربی را تلفظ میکرد از تلفظ من بسیارتعجب کرد ودلیلاش راخواست بداند- من گفتم این داشتان عشقی  با داستان رموو ژولیت چقدر فاصله دارد گفت رموپانصدسال عقب است تصور نمیکنم که به این زودی ها  کاری برجسته بشود- جریان بین یک جوان قصاب است ویک دختر مشتری  سطح هردو دراوج شناخت ادبیات وهنر وقوانین وغیره است حتما شما مقداری مطالعه داشته ایدگفتم نه ماشناخت صوری مذهبی داریم ایشان نزدیک بود سکته کندگفتمشعاری  بیان شده است بقول اعراب اجمالی یا تفضیلی کمی ارامگرفت گفت تفضیلی بسیار  اسنادومطالب است-من همان جا موضوع رافهمیدم بخاطرحس ناسیونالیستی افراطی اعراب رابه هیچ میگرفتند  فقط  اهل بیت مکرم  رسول اکرم صلواته االله علیه واله والسلم-کهاز ایرانیان بسیاردفاع کردند انهارا ئذیرفتند وبعد به حکمت های  انعظمت ها پی بردندترکیه اگر شکست نخورده بود عثمانی میماند ولباس اسلامی هم میماند چون شکست خورد برای جبران غربی شد ایران ددرزمان رضا شاه لباس ر اسلامی راتغیر دادند که ما بایدلباس ایراین یاجهانی بپوشیم مردم زودتغیرپیدا کردند باز برای جبران- اما بالاترین افتخار ایرانیان این است بعداز پادشاهی  ما ایدولوژی شرق وغربرا قبولنکردیم ومذهب که بشدت رنگ باخته است راماقبول کردیمبسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- یک تءوری  در روانشناسی  که بسیارمهم است بنام تءوری – جبران-=کامپسیژن—این نظریه میگوید- هرکمبود وضعفی درانسان پیدا شود بطریقی انرا جبران میکند که خودرادرسطح بالانگهدارد-  اتفاقا  درکل مثبت است- ولی بشر  درجهت منفی هم زیاداستفاده میکند- ولی هرنژادی وهرانسانی به نحوی خاص  بزرگترین علم بعدا مذهب شناسی انسان شناسی است خیلی عجیب ویپیچده است  باید درکشورهای که  نژادهای مختلف دارند تجربه کرد-دردانشگاه لندن  دردس هنر   بخش فیلم شرکت کردم تنهامرد من بودم- فیلم شکسیر تکیه تیکه نشان میدادند عجیب نکات ریززیادی درادبیات انگلیسی. هنر باز ی رااستادمطرح میکر بهمن گفت شماکلیت های  یادبگیر وفرمودندمن انگلیسی  گفته خودم رامینویسیم به شما میدهم که هروقت  توانستنی نگاهی به جزیات بکنی- بعدا زیک دختر خانم گفت دران پلان درانموقع نکته ی چی بود سرش را  پاءین انداخت وبعد استادرانگاهکرد استادکمی عصبیشد گفت اگراینطور ادامه بدهی  از دانشگاه اخراج میشود دودختر اسکاتلندی مثل عقاب اورا نگاه میکردند- دختران انگلیسی به تفاوتنگاه میکردند ایشان شاید ایرلندی بود یا اهل ولش  یکلبنخدی زد وچشمان خودرا باز وبسته کرد ولبان  خوداغنچه کرد وسرش یکبارپایین وبالا کرد واستادرانگاه کرد وفرهنگ انها را  بهتراز خودشان میفهمیدندوبعد علوم خودراندکی به انهایادمیدانند وتشویق میکردندکه به انگستان بروند تاحدی علوم انهارایادبگیرنند وانهابرای جبران دراینموارد سعی فراوان میکردند- انگلیسی هابخوبی فه ونگذارند ماننذ اروپا ناسیونالیست افراطی شوند-ولی نتوانستند این نقش راتااخر بخوبی ایفا کنند وافراد کشورهای مستعمر بخوبی انرادرک کردند بعلت عقب ماندگی درارکان فرهنگ برای جبر ان بهسمت غرب رفتند- که نقش بین اللمللی پیدا کرددریک سایت جهانگردی ایرانی خواندم فردی رفه است تونس  درپایتخت خواسته است که سوارمترو شود- ازیک تونسی میپرسید قوانین مترو چیست ایشان شرح میدهدوبعدمیپرسید چگونه من بلیط بخرم ایشان میگوید که اگر  بفرانسه بگویی-خیلی عالی است ولی بایدبه عربی بگویی  انگلیسی بسیارکم  وبافرادبسیار کم بلد هستند- این جبران- است حضرت عل یعلیه السلام فرمودن وبرود  جبران کند یک  فرد انگلیسی رفتهبود مصر ادبیات عرب خوانده بود وسپس  هنروادبیات وفرهنگ درزمان عباسیان من نزد ایشان رفتم که یکداستان عشقی عربی درزمان عباسیان را تاتر کرده بودوداشت دکورانرا دریک سالون برپا کند دقیق مثل  مصریان و سعودی عربی را تلفظ میکرد از تلفظ من بسیارتعجب کرد ودلیلاش راخواست بداند- من گفتم این داشتان عشقی  با داستان رموو ژولیت چقدر فاصله دارد گفت رموپانصدسال عقب است تصور نمیکنم که به این زودی ها  کاری برجسته بشود- جریان بین یک جوان قصاب است ویک دختر مشتری  سطح هردو دراوج شناخت ادبیات وهنر وقوانین وغیره است حتما شما مقداری مطالعه داشته ایدگفتم نه ماشناخت صوری مذهبی داریم ایشان نزدیک بود سکته کندگفتمشعاری  بیان شده است بقول اعراب اجمالی یا تفضیلی کمی ارامگرفت گفت تفضیلی بسیار  اسنادومطالب است-من همان جا موضوع رافهمیدم بخاطرحس ناسیونالیستی افراطی اعراب رابه هیچ میگرفتند  فقط  اهل بیت مکرم  رسول اکرم صلواته االله علیه واله والسلم-کهاز ایرانیان بسیاردفاع کردند انهارا ئذیرفتند وبعد به حکمت های  انعظمت ها پی بردندترکیه اگر شکست نخورده بود عثمانی میماند ولباس اسلامی هم میماند چون شکست خورد برای جبران غربی شد ایران ددرزمان رضا شاه لباس ر اسلامی راتغیر دادند که ما بایدلباس ایراین یاجهانی بپوشیم مردم زودتغیرپیدا کردند باز برای جبران- اما بالاترین افتخار ایرانیان این است بعداز پادشاهی  ما ایدولوژی شرق وغربرا قبولنکردیم ومذهب که بشدت رنگ باخته است راماقبول کردیم

موافقین ۰ مخالفین ۰