بسم الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-رباره گفته های جناب اقای اردشیر زاهدی خوب ایشان به نعل ومیخ زده است- بسیاری مطالب چون ان زمان میترسیدند مردم –وحشت کنند بیان نشد-  اما بعضی ابعاد بخوبی روشن نشده است-نزدیک های انقلاب  برادر خانم من  که جرو مبلغین حجتیه بود به من منزل من زنگ است- .فرمودند متوجه شدی درشهر صحبتهای پیچیده است- گفتم من چیزی نفهمیدم- ایشان فرمود ند کالاهای پنچاه درصد گران شده است بخصوص کالاهای صنعتی  ازجمله اهن برها منصور دیسک های چرخان وسایل برقی ان مهم نیست فقط جناب اقائی که ایشان از مشهور ترین  ومذهبی ترین بازاری  شیراز بود وبانک حجته وچندین مسجد بود وبه نزدایشان برویم که از شماانتظار نمیرود اهنبر 65 تومانی شده بود 95 تومان شده بود گفتم من جدا خواهم رفت- وبهنزد ایشان رفتم ایشان از سن هیچده سالگی که بعلت ناتوانی پدر جای  ایشان بودتااخر عمر هرسال باخانواده حج وچندین بار درسال به عتبات میرفت- من بنزد ایشان رفتم وجریان جویا شدم وگفتم بهنظر نمیرسد که اتفاقی افتاده باشد  وایشان فرمودند من مجبور هستم که بعدا متوجه شدم که ساواک اجبار کرده است وده تا از کالا بیشترنخواهم اورد- ا زمان حجتیه اصرارداشت درسیسات شرکت نکنند- اینامرباعث شد مردم به بازاری ها فحش بدهند ومومنین  نسبت بهان جناب دوپاره شدن عدهای موافق وعدهای ومخالف ومیگفتند شما بایدمغازه را تعطیل کنید- وبازارعتصاب کند- دلیل این مسئله  این بود که مردممتوجه قدرت شاه بشوند وبازار ان زمان 85% از درباره جنس میخرید وفقط قدرت مانور ازاد ان پانزده درصد بود ویک بازار ضعیف وناتوان بود وبههمین علت کار کمیاب شده بود میخواستند وهم درباره پول کلان به چیب بزنند که برای فرار اماده شوند وهم مردم برعلیه بازار کهدرجهت انقلابی حرکت میکرد بامردم روبرو کنند وهم مردم راحیران ترسان سازنند از یک منبه موثق من شنیدم که کارمند داد گستری به نزد استاندار رفتند که حقوق مارازیادکنید وگرنه مااعتصاب میکنیم ایشان پاسخ داده بود دولت پول ندارد بانک پول دراختیار رهبرومعمارمعزز وباعظمت انقلاب است- و- مردم ساکت شدند وفهمیدند رژیم شمشیررااز رو بسته است- اگر درمراحل اول شاه عتراف میکرد وضعرا  بهبودی میبخشید- امکانی داشت من به انجناب معزز بازاری  گفتم اینعمل درست مانند جریان تنباکو است وقیام خواهند کرد وایشان فرمودند خدا کند چنین باشد وماا زشران نجات پیدا کنیم-کمی قبلاز ان امریکائی در شیراز  کلاس های زبان داشتند مشعور به انجمن زبان ایران وامریکا من کلاس زبان بریتش کنسول متعلق به انگستان درکنسول گر ی انها درشیراز که سطح اول میباسیت فرد بسیار زبان بداند وسخت بود ولی امریکائی بچه ها خیلی تعریف میکردند که روش بسیارخوب ومناسب دارند وفیلم وعکس وکتاب وغیره فراوان دارند وکسی که دوره انها تمام  میکردردررفتن به امریکا تسهیلاتی  قائل بودم من برای ثبت به انجا رفتم فرد  ایرانی مسئول به من فرمودند بقدری داوطلب است که شما مثلاشما  دوهزارم هستی  این کانون دلت امریکا بودجه میداد هرسه ما دوازدهم تومان بود اعلان کردند- امریکا بودجه خودرا قطع کرده است وترمی سی وشش تومان شد است ومداوم اساتید انها  ایران راترک میکردند وایشان فرمود به ترکیه رفتن چناچه شما به ترکیه بروید- خانه های بانصف قیمت به شمامیدهند وبه شماتخفیف میدهند معلوم بود درحال فرار هستندوبی خود میگویند که ما طلع نبودیم ولی جریان بعدشرح میدهم سیاست امریکابرخلاف سیاست اسرائیل وانگلستان بود که شاه هم انرپذیرفته بود که ایران چند پارچه کنند وتنها تهران با کمی از جنوب متحد شوند صاحب نفت باشندومابقیه کشورها توسط صنعت مونتاژ غرب اداره شوند- اسرائیل بهتر از دیگران ایران میشناخت ودکترین این بود که دریک پروسه پنچاه ساله بدون زد وخورد وارام وارام با سرمیایه گذاری دراستانها ویایکشوراز چند استان تشکیل شودبدون زدوخورد انهارا متقاعد کند ودرضمن ایران جزو چند کشوری بود که قانون پذیر نیست وبیاددقت کرد که دراین راس این کشوره است بعد روسیه است وصربستان ویتنام- ولی قبلا امریکا از یکپارچکی ایران دفاع میکرد   واین مسئله بحران ساز شد وبعدا امریکاهم زمان خانم رایس به تقسیم ایرن بازور روی اورد- وشکست خورد وزمانی که شاه میخواست فرار کند درحدودفقط سی میلیارد دلار ایران ذخیره داشت که بسیاراندک بود وشاه گفت من هفتصد تومان به کارمندان ازدیاحققو خواهم داد این راهم برای ان کرد دولت امام رحمت اله بامشکلات روبرو شود ولی قیمت ها به عقب  باز نگشت ومجبور بودن این پول بدهند-دراوانقلاب پس مدتی خبر میدادند فلان کالارا ساختیم مثلا 65000 هزار دلار صرفه جوئی کردم- کم کم رسید به یک میلیون دلار- مکزیک یکی از دانشگاه انها تقریبادرصدر هست ولی چنین کالائ ینساخته است یک دانشگاه هنگ کنگ انهم درسطح نسبتا بالا است انهاهم چنین نکرده اند- میزان دانشچویان بسیاربیشتراز ما بود مراکز تحقیقاتی  بسیار سطح بالا مکزیک به امریکا گفته بود ما میتوانیم درساخت دارو با شما همکاری کنیم وسود  مند برای هردو طرف است ولی امریکائی ها قبول نکردند- مشخص بود که پیشرفت ایران حرف های انها ضربه میخورد ومجبور بودن با سرنیزه با ایران وارد معامله شوند تاهمه بترسند ودلیلی  که اینهمه فشاربه ایرا ن می اورند- همین موضوع است که کم کم درحال تاثیر گذاشتن است یک مثال بیاورم- رهبر نهضت تونس که خودرا بسیارانقلابی میداند وافشاگری های  بسیار دقیق وحساب شده بر علیه امریکا کرده بود- ایشان بهمصر رفت وفرمودند ومنمعتدل هستم وبه هیچ وجه مانند ایران افراطی نخواهم بود واگربه ایران بروم ایران به سمت اعتدال پیش خواهم برد وکم کم اجازه داد که تونسی ها داعشی به سوریه بروند ودر تونس تبلیغات معتدل داشته باشند عدهای از انها باز گشتندویک خانه نزدیک یک مسجد گرفتند- چهارنفر بودند ویکی از انه وارد مسجد شد وفرمودند که این مسجد متعلق به ما است وروحانی مسجد قبول نکرد ولی گفت شمادرسخنرانی درانجا سهم دارید کم کم مردم ازانمسجد جدا شدند وحتی همسیاگان ترسیدند به جای دیگرفتند واساتید  داعشی در دانشگا های تونس علوم عربی درباره انسان شناسی تحریم کردند ومدتی همتدریس گردندوبعد دانشجویان اعترتض کردند واعتصاب کردند که ما دروس انسان شناسی غربی  لازم داریم درحوالی مسجد کم کم بعضی  زن ها گم شدندیکی ازاین زنها که درخانه  هم چهانفر به اسارت گرفته شده بودتواسته بود که فرار کند وایشانم گفته بود که  بودند هسران مشرک بودند وطلاق شما واجب است ما با شما بایدمداوم نسل های جدیدی بجود بیاوریم- ومردم این مطلب به دولت گفتند وعجیب است که اعتنئی نکردند .گفتند خودزن ها راضی بدن وسرانجام مردم بیان کردند چنان دولت عمل نکند خود اقادام خواهند کرد وپلیس حمله کرد .زنان ازاد کردوبه شکت حزب جناب اقا تمام شد وایشان فرمودند غرب منرا گول زد حق باایران بوده است