بسم الله الرحمن  الرحیم- نظریات شخصی است- در برنامه پرگار سئوالی مطرح شد ه بود که علت  همکاری چپ ویا راست باجمهوری اسلامی به چه علت است  ایا این امر استراتژِی است ویا تاکتیکی است  وتلقی چپ  درباره دین چگونه است ویا به این معنا نقد چپ از مذهب چگونه است- من  به بعضی نکات مهم اشاره میکنم- هردو جناب چپ بودند که درظاهر حداقل یک راست هم یک وذهبی باید  باشد-  جاب اقا فرمودند –شاه دشمنان مانبود رقیب ما بود ولی اسلام دشمن ما است جناب نمیداند زمانی کسی رقیب است که قبول دارد ان فرد وارد مسابقه شود بدبنال حذف فرد نیست مانند رقبای  انتخاباتی – ولی فردی که بدنبال حذف است رقیب نیست بلکه دشمن است ممکن است- که بگوید شاه درصدد کشتن همه چپ برنمی اید بله چپی که هدف ان مبارزه با شاه نوبد کسی به ان کاری نداشت جمهوری اسلامی همین طوربود حتی به کمونیست اجازه ابراز بیان اداد وزمانی کهانهاوارد مبارزه شدن غیرقانونی شدن وکودتای نوژه را با غرب طرارحی کردند ودر افغانستان با جمهوری اسلامی  وارد چالش شدند وبدنبال حذف یک دیگر شدن- اما شاه خطرناکترین عنصر بود حتی برای کمونیست- غرب  بایک سیاست منافقانه- درجهان سوم سعی میکرد تاحدب کمونیست  بصورت یک میکرب ساده حضور داشته باشد که بگوید کمونیست ازادی راقبول ندارد ولی ما ازادی راقبول داریم وچناچه رهبرانی از کومنیست میخواستند واردمبارزه شوند ترور میشدندویادادگاهی ومحکوم میشدند وکمونیست درزمانیکه حزبی  وارد چالش میشد مجبور بودن وارد چالش شوند وهمنی موضوع باعث ضربه خوردن انها میشد وغیرقانونی  شناخته میشد ویک کمونیست هراسی  عظیمی   ایجاد کردند وکمونیست دراین دام افتادند زیرا پس از مدتی مردم به سمت ازای  حرکت کردند وپیشرفته ای محیرالعقول غرب کم کم مردم را به سمت غرب کشاند بخصوص کمک خواستن جهان کمونیست از غرب برای نجات خود ودرعمل نتواستند  ضعفهای خودرا برطرف کنند  وکم کم سازش باغرب مطرح شد درایران کمونیست  درپیله بود وهیچگاه از این پیله خارج نمیشدند امامردم من در ارتش بودم درمرکز زرهی شیراز  کار میکردم فرمانده من یک تبریزی بود- ایشان خون خواش را میخورد اگر میدانست یک کسی کمونیست است ومداوم باامریکائی میگفت جنگ با شوروی اغاز کنید ما از هرچقدر کشته شدن باکی نداریم اتش ایران درمقابل روسیه ضعف نشان داده است وبیادجبران کند وکاربرعکس شد وتمام سرمزنی از دست داده پس بگیرد- ومخواست به ساواک برود  وکمونیست را قلع وقم کند بعدا من فهمیدم اعدا دزیادی از مردم این چنین فکر میکند وکشته شدن یک ساواکی بدست کمونیست ها نفتی بود که براتش ریخته میشد- وشاه را بی عرضه میدانستند درحالیکه حقه باز عجیبی بود وشوروی که درداخل ازاینکه کومنیست درایران سرکوب میشد ناراحت بودند واز غرب هم میترسیدند ازاینکه شاه کمنویستهای ساکت کاری ندارند  بادم اشان گردو میشکستند- درقران میفرماید احزاب  مقداری کاری انجام میدهند وبهان مغرور میشوند وخوشحال میشوند –ولی درطول زمان ضعفهای بزرگی پیدا میکنند وسرانجام نهبازرور وبلکه بامیل به سمت اسلام میایند درنهایت وعاقبت متقین پیروز میشوند نه بازور بلکه با اعتقاد مردم رابه سمت خود میکشانند- میبلیست به اتمام احزاب گفت که ازادی بدهید واز پیشرفته انها شگفت زده نباشید صبر کنید تا کم کم متوجه شوید که چقدر ضعفهای وحشتناک دارند- کمونیست مانند ان خانم بقول یک فیلسوف غربی  از رئالیست یهین واقع گرا شروع میکنند وبه یک ایده الیست اوهامی تبدیل میشوند تمام احزاب غیراسلامی نابب  لاجرم به همین روش خواهند رسید- مثالی بیاورم فردی ادعا کند بایادیک دوائی درست کرد- که همه مردم درهرسنی تمام امراض رامعالجه کند- وهرکسی ادعا کند چنین چیزی نمیشود میگوید تو بلدنیستی – را اشتباهی  رفتی صددرصد امکان پذیراست این فرداز رئالیست تبدیل میشود بهیک ایدهالیست اوهامی – برای مدرنیته یک چنین فورمولی ساختند وغرب فهییده است اینفورمول وجودندارد ولی اقایان جهان سوم فکر میکنند چنینفرمول وجوددارد با مورد نیته همه مسائل حل میشود- ادامه دارد-