بسم الله الرحمن الرحیم-تزکیه وتعلیم- بخش دوم-تعلیم وتربیت میابیست از درون یک  تحقیقات علمی بیرون بیایند وهردو شامل یادگیری هستند-یادگیر زمانی رخ میدهدکه نتایچ عقلی ان بدست امده باشد وحصول عملی داشته باشد- مانند ریاضیات –در حقیقت ودر عمل- این یادگیری درپنچ مورد بکار میرود- اول قراردها که عقلا بران خرده نگیرنند عقل محض خداوندمنان است پس قراردهای الهی نیازمند  اثبا ت عملی نیست گرچه به مرور زمان  نتیچ مثبت ان هویدا میشود وتاحدی قابل اثبات است مثلا نماز صبح دورکعت است ویادعتداز روجات چهارتا است وغیره- مانند قوانین راهنمائی ورانندگی- که عقلانی است که خداوندمنان میفرماید بعضی حکمتها شما نمیدانستید- حکمت ها دستورات دینی بوده است درقبل نیامده بوده است-که جزو دانش ها قرار میگیرد- دوم مهارت هااست- که جزو اعمال صالح است- وسوم ارزش ها است که اخلاق جزو ان است—بعد باور ها است وسپس عادات-بطور کلی میتوانیم این پنچ تارا در دوسته ایمان- وتقوا قرار دهیم- که بخش ماند اخلاق یک وجه ایمانی وعقلانی دارد ویک وجه تقوائی دارد- جمع ایمان وتقوا را که میتوانیم نام مذهب یادین بگذاریم- دریونان به ان-ادوکاتیو—به معنای  پرورش بچه ویا بطورکلی رشد انسان وتاکتیکهای نظامیبخصوصشبیه خون زدن و از پشت سر حمله کردن- وکمین زدن بوده است  که  کلمه اجوکشن انگلیسی که به معنای  تعلیم وتربیت است از ان کلمه اقتباس شده است-ایمان بطورکلی  عقلانی است- یک مسئله است فردی  بی دین  به پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم ایمان اوردوچون ایشلن بیاکردند که خدا یکی است انراقبول کرد ایا این ایمان درست است یاغلط است البته هم قران دائل عقلانی اورده است وهم رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم دلائل عقلی اوردند حالفرد فرصت انر پیدا نکرد ورحلت کرد معتقد هستندایمان انفرد درست است ولی دلائل عقلانی از درون یک چالش مثبت ومنفی بیرو میاید خیلی سخت است فرد مستقیم به یک نیچه عقلامی برسد حتی قبول کرد معجزه قران ویااثبات پیامبر ی رسول اکرم  باز نیازمند یک چالش سنگین است—درتقوا-  بعد مهم زمانی همیشه اول تزکیه است انچان مضهور است انسان درقیامت اول وارد جهنم میشود وپاک میشود وسپس ایمان وعمل صالح ا ورابه بهشت میبرد اثبات عقلی وجود دارد که انسان درخلا نمیتواندباشد سرانجام به چیزی وبه راهی ایمان میاورد این ایمان  بایدتوسط عمل به اهداف ایمان برسد- جناب اقای دواینچیه هنرمندمعروف میفرماید دراین قطعه سنگ اسب من  وجودارد زوائدرا میتراشم واسب هویدا میشود- این زوائد است که عمل صالح را نمیگزارد بخوبی انجام شودوچون این حالت دراکثریت حضور داشته است وهمیشه حضوردارد بایداین زوائد برطرف شود که قران به ان دساها ها گفته است پارچه وقتیکهمیخواهدلباس شودوبایداین زوائد ازبین برودسس ان زباله  هائیی است که باید درخاک پنهان کرد بصورت مطلق امده است چون درهرعصری ممیکناست بهان اضافه شود ویابعضی ازانها ازبین  رفته باشد- دراین حالت فطرت مانند یک اهنربایکمحبت وانگیزه وعشق به حقایق دران بوجود می اید که این زباله ای  مانع انبودندوتشنه یادگیری حقایق میشود این انگیزه بسیارپییچیده است ودرتمام ابعاداز عقل واحساس  وغیره دریک نیرودی جمع میشود که اسنسان به سمت  انحقایق  هل میدهد یهود ان زمان طور کلی بدنبال یک زندگانی سکولاربودندکه به هرطریقی بشودبدست اورد وچون مذهب فرنگ عمومی بشریت بود انها لباس مذهبی برای سکولارخود تهیه میکردند وحربه ای ازمیساختند تاخودر مالک جهان وانسانها کنند وبه همدیل موردعضب الهی بودند مغضوبین ولی مسیحت راه را اشتباه رفت بدنبال صراط المستقیم بود ولی فریب خورد  اما سماجت دراین راه داشت ودررا عقل رابست وهیچگا ه - وارد یک چالش علمی نشد- یک کلمه  ینانی بعدا درزبان انگلیسی  بنام –ترین-  رزبان یونانی به معنای  الت موسیقی   نواختن یعنی سبکی بهترین نواختن موسیقی باشد اگرنوت نوشتن ایمان بدانیم بهترین نواختن  ان نت  تقوا میشود اینهمان رشد ی است که درتجلی دهند ایمان است-ادامه دارد