بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- جهان سیاست امروره از تمدن های مختلفی  رادرخود دارد که چند هموژنی رابوجود می اورد به این معنا که تعاریف ودکترین وحل مسائل نوع نگر ش به هستی وبشریت ان مختلف است- اذا  چالش اصلی سیاست مداران پیدا کرد نرا حل هائی که مشکلات را حل کند وارامش رابه جوامع باز گرداند- نشانه تمدن ا ن است که  سیاست مداران والناس  به یک راه حل که اطمینان ار باشد ودرضمن  ایدولوژی ها انارا حمایت کنند گرچه  تمدن ها دریک گرداب بحران پیچیده  افتاده باشند- باید قدرت حل مسائل را بالابرد وتوان دراین موارد بحرانی چند راه حل داد ومسلما  ممکن است بخش از جامعه زیادموافق نباشند خداوندمنان درقان با قدرت قاهره بینهایت بامضشرکین وعقاید مختلف  به راحل های ارامش دهند  اشاره کرده است ولی احمق ها جنگ طلب وبرتری طلب بودند که به چنگ منجرشد بعنوان مثال به قوم حضرت صالح علیه السلام خداوندمنان فرمودند کاری بهاین شتر نداشته باشید وبرای شما سودمند است ولی مخصوصا شترا ذبح کردند وحضرت علی علیه ذالسلام فرمودند من نسبت به رسول اکرم صلواته الله علیه نقش همان شتر رادارم- باز حضزا علی علیه السلام رابه شهادت رساند وهمان طورهم چهارده معصوم علیهم اجمعین   سلام الله- وهمیشه هم راه حل وجود دارد دیالکتیک تز وانتی تز درسیاست اخیرا  بوجودامده است که سیاست یک تمدن را  غیر سیاسی میدانند—انتی تز هم که باشد باز سیاست وتمدن است مگرانکه دیوانگان سیاست مدار شده باشند-؟؟ واوصلا نقش سیاست مدران همکاری وهمراهی دوجانبه در مسائل سیاسی است وضد سیاسی راتبدیل به سیاست کنند وایجادارتباط کنند  جنگ افروزی کاری راز پیش نمیرد مگر بادیوانگان ما وارد چالش شویم اگر سیساتمداری نتواند ریشه های پیچیده عقلانی تمدن وسیاستی را درک کند- بقول – اقای توماس هابس—که سیاست امروزه بعنوان سیاست مدرن ککاملا روشن نیست وحالت نیمه روشن ونیمه تاریک است وحالت سایه زیادی دارد که درفلسفه سیاست ایشان نمونه  هارا اورده است- وهیچ دکترینی شرایط طبیعی روشن نداشته باشد- ئانگاه بههم دیگر برچسب ضد سیاست زده میشود وانسان گرگ انسان میشود- که دقیق در صدراسلام رخ داد زمانی کهما ناسیونالیست افراطی  شویم ونژاد پرست شویم وخودرا قصاب ودیگران گاو بدانیم که یا شیرانهارابدوشیم ویا سرانهاراببریم ضدسیاسات بوجود میاید وانگاه قوانین من دراوردی که عینیت و-واقعیتندارد ساخته میشود که هدف ان ازبینبردن همکاری ومشارکت جهانی استوهیچگونه توضیحات سیاست تمدن دیگر  را بهدهیچ گرفته میشود- وحالت رادیکال افرراطی و ویرانگر که جناب اقای ماکس وبر به سه منطق درونی  قدرت سیاسی بیان کرده است که شامال سنت ها  کاریزما- داشتن   سطح بالای  درعمل ونظر حساب شده  گرچه  نظر اقای  ماکس وبر- ان اصول لازمه زیربنائی  قدرت سیاسی  چهدر گذشته وچهدرمدرن است که اسلام عزیز وادیان الهی انهارابخوبی روشن وتبین کرده بودندمقاله مزبور تنها برای تکذیب کردن مشروعیت وقانون مندی  سیاست هائی است بنظر میرسد که مصنوعای برایاهداف ضد سیاسی واقعی بکار رفته است که میتوان انهارا ریز ریز کرد ودباره بصورت منطقی  درکنارهم قرارداد ودر زمان مدرن ما هم چننین باید کرد ولی متاسفانه گوش شنوا نیست ومیابیست درصحنه یکنبرد مقدس  به ریشه های گندیده ضد سیاست  حمله کرد تافرصت ریشه یابی درست بوجوداید