بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- نیم نگاهی به سوره العادیات- بخش دوم-به نعل اسبان که جرقه میزدند- قسم یاد شده است این نکات ریز توصیفی بسیار مهم است درشناخت دو قسم علم است یکی کلی است ودگری مصداقی است که باجزیات مشخص میشود متثال  درجه معمول حرارات فرد سی وهفت درجه است بالاتر کمی مسئله ساز است  اما هراندازه زیادتر  شاخت اش مهم است اسبان باان سرعتی میرفتند که نعل انها حرقه میزده است  دال برسرعت بسیار زیاد- بهنظر حقیر درجاده حرکت نمیکردند در کوهستان حرکت میکردند زیرا جرقه باید اهن به یک جسم سخت برخورد کند که جرقه بزند اتفاقا درمحل انها که نزدیک دامنه کوه هم بوده است تقریبا کو پایه بودند- بسیار تاتکیک جالبی است زیرا درتاکتیک هرچه قدر دشمن   احتمال ندهد بهتر است وخداوندمنان هم میفرماید درعذاب ها ازان جائی که فکر نمی کنید  عذاب خواهد امد- سه عامل مهم  درنبرد است – سرعت –قدرت اتش  قدرت زره اول صبح امادگی بسیار کم است لذا سیپدم حمله کردند- گرد وغبار را پرا کنده کردند که نتاند  تشخیص دهند اینافراد به چه منظوری به قریه نزدیک شندند  حمله با تاکیتک چند محور است مثلا دومحور ویا سه محورشدند درسه ستون حمله کردند و  سواره برتری برپیاده دارد  طبیعی  است  که دفع دشمانان مهمتراز  جلب  افراد است حتی درزیارات امام حسین علیه السلام علمامیفرمیاند اول بعن کنید وبعد زیارت بخوانید – اول باید میکرب را زبین برد وسپ بدن را تقویت کرد-من درجائی ندیدم که حضرت علی علیه السلام  با زنان وفرزندان باز کشته باشند ولی حتمادراین باره حدیث موجود است که درتفسیرنمونه امده است-ویا- احتمالا ان نبرد دیگری بوده است – خداوندمنان دشمنان خودرا سرزنش میکند که افرادناسپاس – بخیل  هستند اکثر جامعه  جاهلیت مشرک بودند ولی هیچونه  حقی برای خداوندمنان قبول نداشتند ولی زمانی کهمحتاج میشدند وکاری ازدستبت ساخته نبود به خداوندمنلن  رجوع میکردند وزمانی که رفع نیاز میشد به سمتبت میرفتند  وخودرامتولی ویاطرفداربت معرفی میکردند که به مقام وپستی  برسند اخیرا در بی بی سی اقای هویدا دردادگاه فرمودند  که من مسلمان هستم وخود قوب خواهد اشت که ایشان به شاه بیشاز خداوندمنان  نزدیکبوده است واطاعت میکرده است خود افراد اینرا اقرار میکردند که موقع نیاز به سمت خداوندمنان میروند ولی در زمانخوشی به سمت دیگرانمیرونند وبخیل هستند از قانونی که  درمسائل اقتصادی 0بری نها سهمی قایلباشند سخت نارحت میشوند ودیگر  مولفه خای  جهالت دیگر واین عوامل کاردستشان میدهد که  وارد مسائل نزاعی وجنگی شوندیکیاز شرایط مومنین انفاق است  انفاق عیراز زکات است وحدیهم ندارد واجربسیارزیاددارد ریشه  علت مخالفت بسیارمهم است که بچه هارا  از کودکی باید پرورش داد وانگاهاشاره میکند که این افراد درظاهر اینمطالب انکار میکنند ویک بهانه  که بظاهر مردم فریب استمطرح میکنند  که روش اسلامی ضد علمی وضدانسانی است وبهدرجه هولناک منافق نزدیک میشوند وخداوندمنان میفرماید من ازانچه در درون سینه ها است درقیامت اشگار میشود ودردنیا هم  معصومین وجاسوسان میتوانند بهان پی مببرنند در ضمن میفرماید که انها تصور میکند پنهان کردن  اندیشه های خود کاری پسندیده است درحالی که اگرمریض مرضاشرا نزد دکتربیان نکند سرانجام بهلاگت میرسد بهتراست افکار ومقاصد خودرا به اولیا اله علیهم اللام الله اجمعین بیان کنند انهاراهدایت میکنند وامکانهدایت پیدا میکنند وگرنه درقیامت کاربسیار دشوار میشود- سئوال جالبی مطرح شده است – که رابطه سوگند مجاهدان   برای اثبات   اخلاق وخوی زشت انان امده است- بسیاری  در مخالفت با  اسلام عزیز انرا ضد عقلانی میدانند ودرحالیکه بسیاری ازعقلا انرا عقلانی میدانند- بعضی ها دین اسلام رادشوار میدانند وبعضی هاانرا بسیار اسان میدانند وغیره ناسپاسی  وبخل همه کس روزی انرا تجربه میکند که چقدرزشت است – لذا  خودافراد ناسپاس انرا تجربه کردند  ودرک میکنندودیگر خلق وخوی انسانی هم چنین است ظالمبودن وجاهل بودن- حریص بودند کم ظریفت بودن  را فرد تجربه میکند- همه این امراض روحی قابل معالجه است درمان پدیر است همینکه عقل انرا  زشت بداند کافی است ولی تمرینات خاصی میخواهد که انسان  انخوی را ازخود کم کم  برطرف کند- و وحضرت علی علیه السلاممیرغماید خودرا کمیبزحمت بیانداز وبرخلاف ان ها عمل کند وکم کم عادت تومیشودو عظمت انسان هم درتربیت نفس خود ودیگران است که کارخدائی میکند-