فسفه امام دوازدهم-!!

 

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- فلسفه امام دوازدهم—اسلام بعضی دستورات واحکام اید حتما از طرف خداوندمنان باشد که اصطلاحا به ان- بماانزل الله-گفته میشودمسائل عبادی کلا –بما انزل الله است- درحدیث است اگر کسی ازروی عقل صرف نتجه درست گرفت قابل قبول نیست مانند کسی غلط فهمیده است رفتار میشود یعنی مبنای حکم الهی میخواهد دراین مورد مبنای الهی میخواهد قران مجید کسی مبنا نداشته باشد یکجا کافر گفته است- یکجا ظالم گفته است ویک مورد دیگر – مثال دقیقا درمسائل عبایدی حتما مشاوره مذهبی میخواهد- فرض کنید درمورد حج فرد تصمیم گرفته است که پیاده برورد- فرد در راه پای اش به سنگ خورد ومجروح شد حال باید چکار کندمیتواندمثلا باحیوان برود یک فقیه سوری درسوریه تریس میکردند اگر در قابل تحمل است باید پیاده برورد ولی اگر کسی گفت پیاده برود- درد بدتر خواهد شد ایشان فرمودند هم جا چادر بزند وهمجا مداوا کندتا خوب شود واگرامکان نبود میتواند به هرطریقی ه دهکده عقب ویا جلو برودمداوا کند ودباره برگردد سرموضوع- حال مسائل دیگر دارد- حال فرد به اب رسید قبلا بعضی فقهای شیعه میفرمودند سوار قایق شود در روی کی صندلی بنشنید ویپا خودرا تکان دهد که مثلا حرکت بعدا بعضی علما فرمودند در اسلام کار لغو وجود ندارذد واین کار لغو است اگر میشود داخل کشتی راه برود وسریع برگردد وباز حرکت کند وبه خشکی رسید یا بهاندازه تکمیل درجا بزند ویا راه برود وداره برگردد برسر موضع- بعضی گفتند ایشان درخاک تعهد کرده است دراب که تعهد نکرده است اب به مثابه مانع است مگرقبلا گفته باشدباشنا رد میشود ویا زیراب راه میرود ومسائل دیگر درتمام موارد عبای مسائل های مختلف مطرح است که حدیث صریح ندارد تازه برادران سنی – بسیاری از احادیث راندارند درنتجه عقل صرف بکارمیبرنند ولو مطابق حدیث شود قابل قبو ل نیست بایداکادمیکی باشد از روی مبنا استخراج شود پس امام داوزدهم باید بلش وگرنه انظر الهی وجود چنین انسان هائی حکمت وجودی ندارند ماند کسی سواد ندارد وریس دانشکده پزشکی شود- حال یا دین ناقص است که قران درسورمائده فرموده است دین درغدیرخم کامل شد تناقض بوجود می اید ویا خداوندمنان ایه بما انزل اله رابایدنسخ کند واین ایه هم نسخ نشده است- حال سئوال میکنند غیبت هم حکمت ندارد- این غیبت مطلق نیست درحدیث است که امام دوازدهم مانندافتاب پشت ابر سودمیرساند—درطول تاریخ ادیان- چون بعضی اقوام انبیا اعظام علیهم السلام اجمعین را میکشتند پیانبر بعدی خودرا معرفی نکرد وجود ایشان برای این است که زمین وجوداش حکمت داشته باشد- انهادربرزخ ادعا میکنند که اگر پیامبری بود ما قبول میکردیم مگویندهمین حالا قبول کنید چون نمیتوانندمنافق باشند انچه در درون فکر میکنند همان رابروز میدهند میگویندما ایشان راقبول نداریم- تمام پیامب ان صلواته الله علیهم اجمعین یک سری افراد خاص داشتند مثلا میگفتنداز قول ما بفلانی بگو چنان کند که به این افرادوکلی میگفتند ویا دستوری میدادند ومیفمودندبه کسی نگوئید ویا به فلان کس دستور میدادند بگو ولی از جناب خودات باشد معصومین علیهم السلام هم این چنین بود که میگفتنداصحاب سر- امامالزمان علیهم السلام همبن طور است اصحاب سردارد پس مسئله حل شد ولی افرادکه از امامت دور میشوند بر اس اس حدیث یا به سمت یهودیت گرایش پیدا میکنند ویا به سمت مسیحیت زیر داینده ایندو بسیارقویتراز مسلمانان میشوند گرچه ظاهرا وانمود نکنند ولی نشانه کوچگی پیدا میشوند ویا ایداع مذهب میکنند- از این سه حالت خارج نیست هیچکدام به ما انزل الله نیست