بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است—یک از اشنایان منزل من امده بود وودنبال یافتن کتابی بود که کتابهارا  دررومیز گذاشته بود ومن بع خواستم انهارت کتابهاخنهجا بدهم به وکتاب برخورد کردک یکی کتاب شعر جناب شهریار که  برا یاولین بار چاپ شده بود که توسط دوستان شاعر رحمت الله  علیه اقایان لطف - والله زاهدی- ولی اقای زهری- چاپخانه ای بنام شاهد درست کردند که برای اولن چاپ شعر جناب سید محمد حسین شهریار منتشر کنند  وهرچه کردن شاعر محترم اشعار خودرا نداد ودرمقدمه گفته است من شاعرنیستم ومیخوااستم تمامشعر خودرا نابود کنم وبه اصرار دوستان که  شما  ا باید به امیدوار باشید کهارا تکمل طی میکیند وان شعرها قبول دارید وحداکثر کارا کردید وسخت است باز بینی کنیدانهارا چاپکنیم که دیگرا وسیهای وچراغی برای پیشرفت داشته باشند وایشان احساسا مسئولیت کرد وتعدادی داز غرلیات خودرا انتخاب کرد وبه چاپ رسید حناباقای علی زهری  درتفسیرایشان فرمودند بی خیالشود وهنرمنوتیکس به شعر نگاهکنید وتفسیر کردن هرمنوتیکس  (hermeutics)- به معنای تفسیرمتون  ادبی  بخصوص زمانی که تفسیر اکادمیکی وکلاسیک درشناخت معنی شکستبخورد ودراینمرحله فرد میتوند و باملاک خود انراتفسیرکند اما زمانی که شاعر زنده است جایبسیارتعجب دارد معنایشعر از خودایشان گرفته نشود ولی قران مجید وحدیث نمتیوان هرمنوتیکس تفسیر شود وپیش فرض های زیای دارد که متاسفانه شده است وانجیل خواستند که بسیار مبهم واسرار امیز است تفسیربه روز کنند واین امر نشان میدهد که یهود گفتند  این کتاب مجعول  واسرامیز میکنیم  تا کسی به ان نزدیک نشود- حقیقت دارد دوم  احتمال زیاداست که از کلمه هرمس یونانی باشد- دو معنا دارد یکی تعریق حدود مرزی وجاد ها- مسافرین- تجارت -دزدان – چوپانان –قهرمان-و- پمپ های رواین یا تاثیر گذار ویا دارای کرزما دارای اثر فوق العاده که یکنوع قدرت دران است- پمپ  درزبان یونان سابق بهاواز یکسرودویارانه گفته میشد وسایکو  به معنای روح فوق ا لعاده است-و پیام های مذهبی- معنای دیگر زمانی که نژادیونان  کهزبنام  گریک معروف هستندنام یونان به زبان هایدغربی هم همین گریس است است کشور گریگ است- عده ای انجا زندگانی- که بنام سامراس معروف هستند که خدای انان  ماربوده استکه بر ان شهر حکومت میکرده است  تنها مجسمهای است از یک فرد با کلاه پهن مثل کلاه سربازان انگلیسی این ماررادردست دارد زبان انها رایاد گرفتند وگفتند این مجسمه فرزند این مار است  واسم اش هرمس است- تحقیقات نشان میدهد این خصوصیات تنها دربینالنهرین وجود دارد- احتمال همهن سومری هما ن هستند به این خدایان مگویند خدایان قبلاز هلنیک یونانی بعد گفتند این جناب هرمس فرزند زئوس بوده است وخواستند  اساطیری که درباره این هرمس است ترجمه کنند این کلمه ویا اصطلاح بوجودامد- جناب شهریار  رحمت الله بخوبی شعر وشاعررا تعریف کرده است کجا مسئله جوهری است ویا اصل استکه ذاتی اغست  وکجا عرض است وفرع است واکتسابی است تنها شاعرکامل  است که دذتمام اجزا ی شعری بکمال رسیده است جناب حافظ است وایشان شعر را  لباس روح میداد—شعر انتظار- باز امشب  ای ستاره تاباننیامدی – باز ای سیپیده شب هجران نیامدی –شمعم شگفته بود که خندند –برروی تو- افسوس ای شکوفه خندان نیامدی – زندانی تو بودم ومهتاب من-چرا- باز امشباز دریچه زندان نیامدی – باماسرچه داشتی ای تیره شب که باز-چون شرگذشت عشق بپایان نیامدی – نگذار قندمن که بیغما برد مگس – طوطی من که درشکرستان نیامدی – شعر من  از زبان تو خوش صید دل کند – افسوس  ای غزال غزلخوان نیامدی – گفتم به خوان عشق شدم میزبان-ماه- نامهربان من –تو- که مهمان- نیامدی- خان شکر بخون جگر دست میدهد- مهمان من  چرا بسرخوان نیامدی- دیوان حافظی تو-ودیوانه تو –من- اما پری بدیدن  -دیوان- نیامدی—نشناختی فغان دل-رهگذر که دوش- ای ماه  قصر برلب ایوان نیامدی- گیتی متاع چون- منشی- اید گران بدست- اماتوهم بدستمن ارزان نیامدی—صبرمندیده ای که چه زورق شکسته ایست- ای تخته ام -سپرده -بطوفان نیامدی- عیش دل شکسته عزا میکن چرا- عیدم توئی کهمن بتو قربان نیامدی- درطبع شهریار خزان شد بهار عشق- زیرا تو خرمن  گل وریحان نیامدی-