بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- بحث تعبد-وبحث تضاد- قران دقیق است- میفرماید اختلاف  لیل ونهار تضاد نیست –رنگ سیاه وسفید تضاد عقلانی نیست اختلاف است وشب وروز هردو عقلانی هستند وهردو حکمت دارند- دین زردشت رامنحرف کردند – روز مال اهورا مزدا است وشب مای شیطان ودیو است وسرانجام  روز ی دیو از بینمیرود وهمه اش روز میشود- این معنای مجازی وعقلانی دارد نه معنای مادی  یعین اهورمزدا  حکمت های روشن میاورد ودیو افکارتاریک وشیطانی میاورد درتمام ادیان این معنویته ومجازها تبدیل به واقعیت شده است که برادرانس سنی ما معتقد هستندخدا ماندپشر مادی است- وزن ومرد اختلاف دارند نه تضاد-هنوز عد های متاسفانه این مطلب درک نمیکنند- میفرمایند که جناب ملاصداربین هارمتضاد راباهم جمع کرد درحقیقت یکی چیزی رابافت- اینچهار  علم همهانها عقلانی هستند اختلاف سبک است اختلاف روش است ولی همه انها عقلانی هستند ومسلم است دریک موضوع باید به یک حقیقت برسند- بعنوان مثال یک دفعه میگویئم که خورشید دراسمان است پس روز است این راستقیم ویااثباتی میگویند- وگاهی میگویئم ماه وستارهگان وتاریکی وجودندارد وچون دوحالت بیشتر نیست پس روز است این روش را غیرمستقیم وبرهان خلف میگویند  غیرمستقیم وبالعکس  برخلاف بودن – است هردو عقلانی  هستندمتضادهم نیستند  مختلف هستد گاهی یکمضوع از طریق علم حساب بدست میاورنند- وگاهی از طریق جبر بدست میا.رند وگاهی از طریق  هندسه بدست میاورنند مرحوم استاد عزیز دکتر رضئیه فرمودند درعلم احتمال بعضیب ها درامریکا به برهان عقلانی رسیدند- دردانشگاه لندن بعضب مسائل  ریاضایت محض را از طریق لگارتیم حل کردند- عرفان  اشراق  عقل و وحی  همه اینها میتوانند عقلانی باشند خیالی ورویائی  وجادوگری نیستند مبانی عقلانی دارند متاسفانه عرفان واشراق وعقل ومنابع وحی میتواندهمه انها جادوگرانه مطرح شوند هیچ اثاری از حقیقت وعقل واقعی درانها نباشد- این چهار سبک شدت درستی را بالامیبرد حال اگر سبکی دیگری مثلا علم تجربی بشودبه ان اضافه کرد-چون جناب ملاصدرا از لحاظ عقل وتعهد میشناسیم پس عرفان واشراق  عقل و وحی رابدرستی شناخته است- ومتاسفانه برادران اهل سنت مانندیهود ومسحیت نحرف عمل کردند یک بحث اجماع است جناب معاویه روزی ده نفر از بزرگان  را خواست- وفرمودند این حدیث من وابوهریره وعمربن عاص تائیدکردند شما اگر اشکالی داریدبفرمایئد تامن جواب دهم انها چشم بسته تائید کردند- اقایان یفرماید این حدیث درست است مگر اثبات کنید اینها میخواستند به جهنم برونند- حکمی را جناب ابوحنیفه داده است مخالف حکم مالکی شافعی وحنبلی است انها قبول میکنند- یااگرفرد درجائی گیر کرد که فقط غذای خوک است ولی چهارساعت صبر کند به غذای حلال میرسد میگویند مختار است- یافرد شراب برای خودمفیدیداند حجاب بعضی واجب وبعضی مستحب میدانند .شغل هرنوع باشد ومجبور باشد حلال میبداند مرحوم میرزا جان که واقعا دانشمند اسلامی بود مدت ها دعا برای رفتنحج میکرد وشانس دم خانه امد از طرفارشاد شیراز بعنوان مترجم وگفتمان بابرادران سنی به حج رفت-ایشان دمکه بایکی از علما معروف مصری  گفتمان شروع کرد ایشان دربحث فرمودند که دختر من نتواست شغلی درمصر بدست اورد ورفت رقص شکم یادگرفت وباز شغلی بدست نیاورد به انگلستان رفت وخدا خواست دریک هتل به ایشان شغل دادند وایشان پول یکخانه را فرستاد وپول حج من را هم فرستاد وایشان خدارا شکر میکرد- اوائل انقلاب  براردان سنی میفرمودند که اگر مرجع ما دستوردهد که مدفوع خودتان رابخورید ماچنین میکنیم وبعضی از برادران شیعه میفرمیودند ماهم چنین میکنیم؟؟- درنزدیکی خانه ما یک جنابی تشریف داشتند که خانهوسیع داشتند وهم مالک وهم تاحر وهمیشه ماه رمضان وماهمحرم از بزرگان دعوت میکردند تاساعت یازده شب روضه امام حسیننخوانید وبحث های عمده بکنید وجواب سئوالت بدهیدواز یازده شب بعد روضه امامحسین علیه السلام شروع میشد ومحل تجمع  بزرگان فکربود ودرماه رمضان اتفاقا روزهای روضه حضرت علی علیه السلام بود- وچون شلوغ میشد من سریع میفتم درداهل که جا  پیداکنم  ایشان درماه رمضان دنفراز بزرگان قم ولی تاحد یجوان باشد دعوت میکرد ودرخانه جا میداد- بزرگوار سخنرانی خودرا کرد مردم گفتند درباره  مسائل روزه مقداری ما اشکال داریم البته دلیلانها  از دیدگاه امام الخمینی  رحمتالله علیه بود ایشان فرمودند ومن فقه حضرت ایت الل  العظمی خوئی علیه السلام خواندم  جماعت بلند شدن که بروند ایشان فرمود بنشنید من رساله از حاج اقامیگیرم وجواب شمارامیدهم یکی از جماعت فرمودند مسئله رساله نیست مسئله خط مشی است ورفتند خداوندمنان همه را اگاه ند ورحم کند-انشالله اما تعبد تعبد یعنی اطاعت از عقل خداوندمنان  وعلم خداوندمنان واهداف خداوندمنان چونمردم نمیداستند درحوزه چگونه علم فقه بجود میاید وکاربد پیدا میشود فکر میکردن اینعلم سرسری و بی مایه است بدلبخواه مرجع است زمانی کع فقه افتاب متعلق به قائد عظیم الشان حد علمی ایشان نگفتنی است در رادیو پخش  دررکوع ومسائل رکوع مداوم ایبشان حدیث نقل کردوورد کردسه تاحدیث راقبول کردوفقط فرموند مستحباتچناچه باموازین عقلی  شرعی واحادیث وعلوم اسلامی هماهنگی داشته بشد  شدت  تحقیق نیازندارد نمیخواندمثلا سندشناسی کننددرحایکه درکتاب منقح حضرت ایت العظمی خوئی علیه السلام چون کسی انرا بنگارش دراورده است شاگر دایشان وده است یکی ودوحدیث بسیارمطرحبودن وایشان رد کردهبود بیشتر ذکر نکرده است مثقلا اینجا جواب نمیدهد- یکی از طلاب فاضل بهمن فرمودند فلانی  شما به جای انکه فقه را مطالعه کنید برای شما ممکن است خشک باشد  دیرهضم باشد شوما  روی موراد درک انسانیت وعلوم انسانی مانندغربی کارکنید من گفتم چون فقه بیشترین علم دنیا ا است که مغز سازی میکنندمن هم  اول برنبال فقه هستم