بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-برادر دانشمند وهابی  تانجاکه من رسیدم میفرماید- علمای شیعه-ذکات را دو زدند- حال ببینیم که چه کسی ذکات را دور زده است-خداوندمنان-  رسیدن به قرب الهی تنهاعبادت نیست-شرایط زیاد استیکی از شرایط بسیارمهم- توجه به همنوع است که عیال خداوندمنان- همه این شرایط بصورت کلی در کلمه ذکات است- زمانی که کلی شد- عام وخاص دارد- درتمام موارد اسلام حکم دارد یا بصورت کلی-یابقول اقایان بصورت کلی وجزئی—درکلی وجزئی برخلاف اقایان حتماقانون مدون میخواهد-که از باری تعالی انزال شده باشد-مثلا درمباح قانون کلی وجود دارد-ذکات کلی یعنی کاری فرد بخاطر امر الهی انجام دهد-درذکات خاص- مسئله اهمیت مادی دارد بخصوص اقتصادی-درکل بهترین تعریف صدقه است یعنی صداقت فرد به خداوندمنان نشان میدهد-که کاری سخت است- سخیترین فرد درجات عالی بهشتی دارد-اگربهشت وجهنم  در نزد افراد اهمیت زیادی ندارند ما ارزش انهارا پائین اوردیم—شما توجه کنید به کسانی برا ی اندو ارزش زیادی قائل هستند-درهر امری یک صفت محوری مطلق دارد-مثلا در ارتش این محور  اطاعت از مافوق است ولی شروط زیادی دارد ولی شرط اساسی اطاعت استدر ذکاتهمیقن نحو است اصل عبدبودن است صداقت درفاوادرای واطاعت ازخداوندمنان است حال بعلل مختلف دیگری  این تکلیف درنظر گرفته شده است راستی سنجی ایمان است- ذکات عام بهده خود افراد است بادرک وفهم وسنجش خودشان پول میخشند وکمک میکنند وکار خیر انجام میدهند- وغیره ولی در ذکات خاص حتما قوانین باید باشد که از افراط وتفریط جلوگیری کند- وبراساس محاسبه باشد- لذا خداوندمنان دراینموارد حکم صادر کرده است وقوانین ونصاب قرارداده است-البته هرکس بیشتربدهد اجردارد ولی زماین مشکلات زیاداست ونیاز مندی ها زیاداست باید قوانین باشد فرد تاحدی که میتواند کمک کند-در برادران اهل سنت  چون  میزانها بسیارمختلف است جناب اقای قرضاوی یک فرمول برای خوداش درست کرده است-چون دیدن با قوانین ذکات مسائل حل نمیشود ونمی خواستند خمس را وارد  ذکات خود بکنند به اسم ذکات دارند بهنحو خاص خودخمس میگیرنند ولی نام اش ذکات است-به تضاد عجیبی برخوردند- قیاس یک امر عقلی وریاضی مانند است- استثنا نمیپذیرد-ایشان هرکس پول کاغذی داشت چون میتواندتبدیل شود به سکه طلا ونقره دارد وذکات طلا ونقره درباره ان اجرا میشود کدام است نصاب طلا است ویانصاب نقره است ویابقول اقایان جمع انها بخش بردو-حال کسی کفش دارد کفشرا میفروشد-پولدار میشودایا ذکات داردیانه دارد مئله گروهی گفتند عسل ذکات دارد وذکات اش جزئی وکلی است- ده گرم عسل چقدر ذکات دارد- تا 39 گوسفند ذکات ندارد ولی ده گرم عسل ذکات دارد-حال سی ونه گوسفند رافروخت پس پول ایشان ذکات دارد چون قابل تبدیل به طلا ونقره است-ذکات داردانها درک نکردند شمش طلا ذکات ندارد برای انکه سرمایه است ولی سکه طلا ونقره هرسال ذکات دارد برای انکه به جریان بیفتد پول راگنج نکند- تصور میکنم از حضرت علی علیه السلام فرمودندبرای پول اضافی کاری نمیتوانی بکنی- صدقه بده یا اسباب کااتندارد برای دیگران بخر ووغیره- ولی بعضی گفتند که شیر-حیوان ذکاتندارد وچون عسل ماند شیر است درقیاس نمیتواند ذکات داشته باشد ولی اگر شیررا فروخت  طبق قانون که طبق  قیاس است دیگراستثنا نباید باشد- باید ذکات بدهد-مسئله دوم – اقایان میفرمایند اگر شخص سنی از یک شیعه که تقیه میکند بهزور از اوبپرسد-که سنی است اوبگوید که سنی هستم- اولا در اسلام چنین حقی کسی ندارد برا اساس ظاهر است نه باطن وگفته فرد مسلمان یاهرکس کافی است- اما اگر گفت قسم جلاله بخورد اگر احساس خطر کرد اشکالی ندارد درثانی دروغ گفتن دراینجا از دین خارج نمیشود وزندیق نمیشودگناهبرفرض کرده ولیا ز دین خارج نشده است – اما نماز جمعه-اقایان معتقد هستندکهدرهر شرایطی نماز جمعه واجب عینی است- دستور این است هرجا نماز جمعه برپا شد تاحدی که اذان برسد واجب میشودانهم بر امام معصوم علیه السلام درزمان پامبر اکرم صلواته اللهعلیه اینچنین بوده است-یک روایت بیاورند کهدرروستا نماز جماعت بوده است- یک روایت بیاورند رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلمیکشخص بعنوان امام جماعت برای جائی انتخاب کرده باشد- امادرشیعه اولا نماز جمعه نمازیاست خطبه دارد وامام شمشیر ویا امروزه تفنک دارد وگفتند حتی شمشیراگرنبود-چماق ویاچوب دردست داشته باشد-چرا براینه امام  مردم راهدایت کند برای مشکلات وبه دشمنان داخلی وخارجی هم هشداردهد- ایا برای ائومه اطهارعلیهم اسلام اجمعین چنین چیزی مکان داشت-؟؟ لذا نماز جمعه شیعه نداشت در زمان حکومتهای منحوس درایران هم بدین نحو بودنماز جمعه ای کهاز جکومت طاغوت حمایت کند ویا حقایت سیاسی وغیره بیان نکند وحتی چماق نداشته باشد نماز جماعت است نه نماز جمعه وهرکس که خواست گوشه ا ی بزند معزول شده است نماز جمعه تبلیغات برای حکومت است که طاغوتی است-