بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- برگرفته از دائراتلمعارف فلسفه دانشگاه استنفورد- فلسفه شناخت و شناخت سیستمی مسیحیت وتاثیران وشناخت حقایق ان- بسیاری از دکترین ها که از مذهب مسیحیت سرچشمه میگیرند-دربردارنده دلالت ها ودرک فلسفی دارند ویا دارای پیش فرض هائی-که دراین مقاله –وجود دارد-ما-در-اغاز یک بحث وکنکاش عمومی مختصری-درباره ارتباط بین فلسفه ومطالب پیچیده-مسحیت خواهیم داشت- وسپس توجه خود را معطوف به سه اصل فلسفی بسیارمهم دکترینی که درمسیحیت بسیار چالش برانگیز است خواهیم کرد –تثلیث- حلول وتناسخ- وکفاره- ما این سه مشخصه ایمان مسحیت رادرکانون بحث خود قراردادیم زیرا برعکس- بعنوان مثال دکترین ها- درباره امهات صفات الهی وتکالیف الهی است-وسه مشخصه بسیارمهم ایمان مسیحیت است- وبرخلاف اصل های دکترینی برای مثال گناه ذاتی واصلی واولیه ویا- بیان کردن درباره مسیح علیه السلام در نماز عشا ربانی- اینمطالب موضوع یک بحث بزرگ دامنه دار بیش چندین دهه بوده است در طول تاریخ- ایمان مسیحیت—فلسفه بعنوان یک مکمل طبیعی واصلی-تاثیرات ایمان مسیحت بوده است- ,و- ازجهتی دیگر در بعضی زمانها مومنین نسبت به دواصل اول دشمنن خونین یک دیگربوده اند-بعضی متفکرین دردوران اولیه مسیحیت مانند ترتولین ها- =افرادی از منطقه کاراتاژ یونان بودند که بزبان قدیم کاراتاژ صحبت میکردند-که دارای دیدگاه بودند که هرنوع متون فلسفه سکولار را بای تبین دلائل اثار خارجی ایمان را قبول نداشتند-درنتچه- حتی اگر بعضی ادعاهای ایمانی- بنظرمیرسد درفضای وحول وحوشمنطق عقلانی موافق با استانداردهای قابل دفاع باشد که بوسیله فیلسوفان مطرح میشود به ظاهرمانند علم کلام- مومنین نباید ازانها دوری کنند-ودیگر متفکرین اولیه مسحیت مانند-مقدس اقای اگوستین شهر هیپو- مجادله میکرد- که صحیح نیست که بعنوان پشتیبانی ازتاثیرات ایمانی خارجی- بکار رود- مگر فقط زمانی که اثار فلسفی- بصورت دقیق در زمینه وطیف وسرسپردگی و-وفاداری-نسبت به حقایق بسیارمهم-ایمان- مسیحیت- باشند- درنتچه قانونی ورسمیت یافتن فلسفه زمانی است که مشتق وتابع وگرفته شده از امهات قانونی ورسمی ومهم که دررابطه مسحکم با اصول مسیحیت باشد-در دوران بالای قرون وسطی دیدگاه اگوستین بصورت گسترده مطرح وپشتیبانی میشد-درهمان اثنا بود که- علی الرغم مقدس -توماس اوکو وا نس = توریسین ایتالیائی مذهب کلیسای کاتولیکی روم- که در ضمن دکتر کلیسا همبود- یک مدل دگری پیشنهاد داد- که بین معرفت دینی وفلسقه ارتباط ایجاد کند-تلاش داشت- بین ایمان- و- یک معرفت همه جانبه قابل درک وفهم عقلانی وفق دهد –و- با دائل عقلانی وجود خداوندمنان اثبات ونبین کند وبه این خاطر دریادها مانده است- مطابق مدل توماسی- فلسفه و ایمان کاملا روشن و واضح هستند- ومبادرت بکار بسیار مهمی اقدام میکنند- که در اغاز را باهم اختلاف اساسی دارند فلسفه اطلاعات علمی=داده خود را- رها وازاد از بخش- های ذهنیت طبیعی ما بدست میاورد- که شامل –دیدن- شنیدن- چشاوی –بویاوی ولمس کردن است مشهور به حواس پنچ گانه- این داده ها- میتواند قابل پذیرش باشد بر اساس- واقع گرائی- بحش های طبیعی ما- در ارتباط جهان با ارزش ما است ایمان درجهت و معنای دیگر- حاصل اش اغاز ازنکته اشکار سازی معنویت که در انچیل امده است ومطالبی که دران شامل میشود- واین اطلاعات علمی- داده هاپذیرفته میشود- براساس اعتبار مطالب انجیل- این داده ها-پذیرفته میشوند بر اساس اعتبار الهی- به انصورت وطریقکه تشابه وبرابری برای بعضی موارد- که حقایق پذیرفتنی پذیرفته میشوند- که بسیار قابل ارزش است اگر چه درهمه موارد متشابه نباشند-که بخصوص در روش قبول کردن باشند مانند زمانی کهکه یک پروفسور فیزیک درباره حقایق فیزیک ادعا میکند- ادامه دارد