بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- دونکته- نکته اول- بحث جناب اقای احول است- ایشان از مریدان امام علی بن حسین علیه السلام تا امام صادق علیه السلام است وسئوالات بسیار جالبی از معصومین کرده است- حضرت زید بن علی علیه السلام مدتی شروع تبلیغ برای جنگ با امویان کرد- وسپس متواری شد- از یارانی که اورا یاری میداند یکی همین جناب احول است- تبلیغ ایشان در  برادران سنی هم موثر واقع شد وانها هم قول همکاری دادند- یک نکته بیان کنم- مذاهب سنی  ناسیونالیستی قبیله ای است- شیعه بین اللملی  است بین القبیله ای   است- درروز جنگ بعداز نماز صبح شروع شد امویان تواستند قبائل سنی را متقاعد کنند که وارد نبرد نشوند-جز اندکی انها بعدا درجنگ فراری شدند جناب احول در جنگ پس از شهادت افرادزیادی فراری شد امویان بدنبال ترور او بودند تا زمان امام صادق علیه السلام که وضع امویان بسیار ضعیف شددرسراسر  جهان اسلام تا حدی بر علیه انها بودند وهرجا قیام نمیکردند وسادات دران محل قیام را شروع کرده بودند برادران سنی  هم شرکت میکردند وهم شیعه میشدند—وامام صادق علیه السلام تشویق میکردند شیعیان همه جا دست به ضربه زدن به امویان کنند تاانها سریعتر  نابود شوند دوجا خیلی مهم بود یکی ایران ویکی هم جزیره – جزیره به معنای شهرهای داخلی عراق است که اطراف ان به جای اب شن است- درجزیره  ضرباتی زده شود وفرمودند من زندگانی خانواده انهارا  تقبل میکنم احول به نزد امام صادق علیه السلام رفت داستانی از خوداش ساخت- که حضرت زید علیه السلام ایشان خواست که درنبرد شرکت کند- ایشان فرمودند امام علی بن حسین علیه السلام بهم فرمودند باامویان نجنگ وگرنه اهل جهنم میشوی –حضرت زید علیه اسلام فرمودندپس پدرمن ترا بیشتراز من دوست داشته است چنین حرفی به من نزده است- ایشان گفت امام سجاد علیه السلام میتواندشمارا از جهنم نجات دهدزیرا مشاهده کرد شمار زیادبه برد علاقه داری نخواست- شمارا برنجاند ولی من  شرایط ام فرق میکند- لذا به من حقایق  را  میگوید شما که امام نیستی که نظرجدید بدهید- البته مفصل است امام صادق علیه السلام فرمودند هردلیلی که حضرت زید علیه السلام اورد  شما راه براو بستی- این را تقیه میگویند--  هم جناب احول وهم جناب  برید ازامام باقر علیه السلام وهماز امام صادق علیه السلام-درباره رسول- نبی وامام ومحدث سئوال کردند- روس ل که رسالت دارد کتاب میاورد و قوانین خاص دارد- نبی  همان قوانین بیان میکند انچه درکتاب است را بیان میکند ولی علم غیب دارد حوادث  برای افراد بیان میکند که چه کنند وانهارا راهنمائی میکند ولی قوانین ندارد ولی حدیث دارد- محدث فردی است درباره موضعی به اوحدیثی بصورت خواب یا اشراق داده میشود که یک مسئله را روشن میکند- امام   مسئول پیاده کردن قوانین است میتواند مجازات کند نماینده انتخاب کند وهردستوردهد باید اجرا شود- قران درزمان پیامبر اکرم صلواته الله واله والسلم همه  حکمتهای ان بیان نشد وهمه قوانین بیان نشد همه قوانین زمان پیامبر اکرم صلواته الله وعلیه واله والسلم حتی در عربستان پیاده نشد چه برسد به جهان  این قران تا اخرین روز  پایان جهان مطلب داردپس نه کارنبی است ونه کار محدث است ونه دیگر رسول می اید پس فقط کار امام است- اما  برادران سنی – انها فقط ملزم به قوانین واحادیث  رسول اکرم صلواته اله علیه واله والسلم هستند- دیگر نبیاد بقیه ایات قران بهان توجه کنند مگ رواقعا عقلانی باشد وهیچ حکمی دیگر اختراع نکنند- ولی ایه قران میرفماید ما دین راتمام وکمال  بیان کردیم یعنی هرچه حکم لازم است بیان شده است پس دیگرانها بدنبال حکمی نباید باشند وگرنه این ایه غلط خواهد شد-