بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- چند نکته از ایات قران – قبلا جوشن کبیر بادقت بخوانید ودعا مثلا در دعا میفرماید ما درمدیریت خود قیم هستیم یعنی حافظ مخلوقات هستیم ولی سهو  یعنی سستی به بی توجه ایوغفلت  نداریم که  جوشن کبیر به این صورت نیست خداوندمنان اهل بلوف نیست وانسان ها درک بی نهایت نمی کنند خداوندمنان نه دست دارد ونه پا ندارد ونه شریک دارد هرچه خلق میکند روح فقط اراده میکند لذا کارهای سخت واسان مطرح نیست – درسوره عنکبوت میفرماید- مثال غیر خدا پرستان خانه های انها مانند خانه عنکبوت است- چراانهادرخانه بت داشتند ومراسم داشتند ومردم دعوت به بت پرستی میکردند وبه مومنین میگفتندخانه ما امن امن محکم است توسط بت محافظه میشود-  خداوندمانند خانه عنکبوت سست است خود عنکبوت یک حلیه گر  ماهری است غذلی خودرا درردام میاندازد اثبات شده توررا نمیبیند- خاک رامیبینندمیخواهند درخاک فرود  اید بعد هرچه تقلا کند درتور موج ایجاد میشودوبسیار چسبناک است مگربسیار قوی باشد-چشمان خودرا میبندند مانند یک زاده چوب میشود ازلررزش تورا بیدارمیشود وسریع بال های حشره را  طناب پیچمیکند مغز انهار میخورد ولی قلبانها کار میکند تامدتی گوشت انها تازه میماند- دقیقا شرک چنین میکند- در سوره روم- از اغاز تا قیامت همه مخلوقات این جهانی مرگ دارند وکل اینها درقیامت بنزد خداوندمنان میایند درایهیفرماید به اصل برمیگردند یعنی از خاک هستند  وبه خاک برمیگردند ودراین ایتهبه زد خداوند منان باز میگردند تمام موجوداتی دراین جهان خلق شدند- درجائی میفرماید این کار برای ما بسیار اسان است وفقط با  یک اراده انها میگفتند پیامبران صلواته الله علیهم اجمعین سهم خداوند وسهم بت را معین کن  ازقدیم گفتند الرزق مال بت است برد –برد شودشارع وشارح بزرگ توحید حضرت علی علیه السلام ازامروز ظهور وبروز ندارد جز در روح وعقل انسانی که مانند خورشید میدرخشد یکی از دعا های امشب دعای هفتم است مدانیم خداوندمنان  از ذات خاصی برخورداراست که ماده دران راهی ندارد پس شکل مادی نمیتواند داشته باشد وچون بیحد اسا  فقط به صفات ذات و  وابسته ذات میشود بحث کرد شخصی خدمت امیرالمومنان امدوگفت چگونه خداوند صورت نداشته باشد حضرت هیزمی اورد وانرا مشتعل کرد وفرمودند صورت این اتش را برای من بیان کن-  ظاهر خداوند عین باطن استوباطن او عین ظار است تنها نور است کمی میتواند  انسان رابه خداون منان نزدیک کندمثلا  بهنورانی روی کاغذ افتاده است شیشه قطردارد زیادقابل توجه نیست- میفرماید –ای خدائی که پیدای نادیدنی هستی  در ذهن پیدا هستی درحس پنهان هستی ماهم درمسائل این چنین هستیم مثلا فلان کتاب را  در ذهن مرور میکین ولی در حس کتاب وجود ندارد – ودر عین پنهانی پیدائی پس مسئله حس  مشخص میشود هرکس خدرا تجسم کرد  ان غلط است- وذلت را نمیتوان کیفیت وکمیت  وحد انرا مشخص کرد- از نظر حس غایب هستی ولی از نظر ذهن مفقود نیستی درک عارفانه خداوندحس دیدن باطنی میکنند وهمیشه درذهن حاضری ما ازاو غایب هستیم کمی توجه کنیم درک میکنیم شهود باطنی میکنم- هرکه تورا طلبید به تو خواهد رسید- همان توجه- وهیچ اسمان وزمین یک لحظه جایی از تو خالی نیست وحیثیت وعلم وادراک توررا کیفیت+ مادی نیست ومکان وجایگاه وجهات درشرقی درغربی  برای تو نخواهد بود یعنی مادی نیسی-تو نور نورها شاه شهان عالمی که علمت به تمام امر عالم محیط است( میتوان گفت کل هستی به ا ندازه یک الکترون است در درست الهی است ومنزه است (حتی از این مطالب منزه تر است وسال متر وپاکترودقیقتر  است)-منزه خدائی که مثلوماننداش درملک هستی نیست وشنوا وبیناست – منزه خدائی به این اوصاف  بیان شده است وجزاو هیچ کس نیست