فلسفه بعضی احکام-!1

 بسم الله الرحمن  الرحیم-نظریات شخصی است- بحث قصاص ودیه- دو مورد ویا ارزش مطرح است یکی مورد مالی ودوم مورد  ارزشی حیات-درمورد دوم مساوی هستند اگر مردی زنی را کشت میتوان قصاص  کرد وار زنی مردی را کشت میتوان قصاص  کرد- پس درارزش حیات یکسان هستند ولی درموضوع مالی- اختلاف است-   بقول استادمعزز حضرت ایت الله عبدالله زبرجد علیه السلام اگر برای حکمی   فلسفه شرعی انرا ندانستیم ومیدانیم ان حکم قطعی الصدور است اگر عقلا ی واقعی جهانی  حکمتی برای ان پیدا کردندماهم  ان دلیلرا قبول میکنیم بشرطها وشروط ها که مثلا متضاد با حکمت دیگر نباشد  گاهی شاید بنظر دشوار بیاید مثلا کسی دوچشم کسی  را کور کند یدیده کامل بایدبدهد زیرا  کار کردن برای ایشان ممکن اس مشکل بشاد مانند ان است که مرده است-در ضمن دیه تاحدی میزانش کف بازار است میتوان بیشترداد بعضی احکام از دوطرف محدود میشود  ولی بعضی احکام ازیک طرف محدود است از طرف دیگر  محدود نیست- مثلا نماز واجب محدود است ولی نمازهای مستحبی میتوان مختلف باشد-دیه هم اینطور است ازیک طرف محدود است از طرف دیگر نامحدود است ومنطقی است قاتل دیه میدهد  مقتول  کفن ودفن دارد ومدتی نان اور خانواده است بیادپولی داد تا ان خانواده فعلا  فلج نشوند وبعد یا شغلی بدست اورند ویا ازبیت المال استفاده کنند ودرمورد خانم ها  درموردن دادن نصف هستند درمورد گرفتن هم نصف هستند اینموارد بسیارمحدود است ودمابقه موارد  ارزش کاری است- سئوال دیگر این است پدر اگر فرزندرا کشت کشته نمیشود بیشتر جنبه عقلانی مطرح است که واقعا درمرتبه کشتن داشته استومادر  اگر فرزد را شکت خیلی عجیب است بیشتر درموردنوزاد است که حماقت میکند واین فرزند به کسی نمیدهد دروزنامه خواندم مادری  دختراش را کشته است با داماد ازدواج کند خوب این خانم بالفطره است با بالفطره نحو دیگر برخورد میشود انهائی که جنایات سازمان ازپیش داده شده که هیچگونه دلیلی  عقلانی وشرعی ندارد جزنفسانیات  شیطانی – مانند قاتلین چهارده معصومین  علیهم السلام ولی بسیاراز قتل  بعلت  نادانی وازار واذیت ها وناگهانی فرد رابیچاره میکند ودست بقتل میزند یکی از کنیزان امام صادق علیه السلام فرزند امام که بچه بود دربغلش بود وزیاد تکان میخورد ودربالکن بودروبه حیاط  وحوض بزرگی دخانبودبچه هائی  حرکت میکردت خواست از  طرفی بچه بدست دیگربدهد از دست اشد رفت وبچه درحوض افتادوخفه شد امام  صادق علیه السلام زود ایشان خواست-که از    ا زنارحتی بیرون بیاورد ان کنیز تصور کرد امام علیه السلام میخواهدمجازات کند سریع امد وگفت برای هر مجازتی امده هستم امام فرمودند دلی ا خواست تواین بوداین قضا وقدر الهی برای بالابردن درجه من است هیچ ناراحت نباش-ولی ازاینجریان عبرت بگیرودیگر مسائل-