بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- بعدا زانکه  انگلستان فرماسونری را بوجود اورد- دنیا از ان تقلید کرد- درک واقعیت ها  ونقش های استعماری بسیارپیچیده شده است- بعضی ها میگفتند که زمانی که علی محمد باب ادعای خدائی کرد-چگونه مردم انرا قبول کردند-؟؟  انها نمیدانستند این مطلب مخفی بوده است تعدادخاص میدانستند که انها ایمانی نداشتند  وجزو ابواب الجمعی انگلستان- یا روسیه بودند ولی کم کم  برخلاف میل انها فاش شد- این کارخداوندمنان است که فردای قیامت نگویند ما گول خوردیم کسی نبود که مارا روشن کند- یک جناب شیراز ی دریک جلسه برای عده ای بیان میکرد که جزو  انجمن حجتیه بود که ایشان درتهران به ظاهر  بهائی شده بود تا جزو گروه بیت ال قدس پیش رفته بود-  بیت القدسی  ها گفتهبودند سئوالات ما جواب میدهیم- درجلسه انواع کتب دانشگاهی از فیزیک وشیمی گرفته تاعلوم انسانی وافراد درانها غور میکنند وحتی از اساتید دانشگاهی سئوال میکنند دراین باره چه چیزی بلد هستی – ایشان برا ی تلفن  انجا ومنزل دونفرانها شنودکار گذاشته بود کهاندونفر تا پاسی از شب باهم درباره پاسخ دادن  گفتمان کرده بودند- مقداری لو میرود انها متوجه میشوند از ایشان شکایت میکند هفت ماه زندان بودکه اولا وسایل شنودرا ازکجا پیدا کردیودرثانی چراین کاررا کردی-من دریک جلسه معلمین  حضور پیدا کردم یک جنابی چهارشناه وبسیارزیباروی وبالباس برند بلندشد چند نکته بود نشست ویک نگاه اش به من افتاد روزی من  سر خیابان رسیدم که تاکسی بگیریم بروم ایشان به من برخورد کرد ایشان گفت چند نکته میگویم شما انرا پخش کنید-نقشه مخفی امریکا این است انگلستان این است وشوروی این است واسرائیل این است ودربار این است- من سرسری-گرفتم ولی بعدا موم به مودرست  ازاب درمیامد وکم کم بقیه هم میگفتند-ومن انرا پخش کردم- خالهمن که چندی پیش برحمت الهی رفت منزل ما امد- ومن  جریان را گفتم ایشان گفت شما با ملاها   نشست وبرخاست دارید وعلوم غریبه یادگرفته ای  ولی مندرجریان هستم که درفلان جا صد تیر اعدام برپا کنید معلوم نیست که این انقلاب به ته برسد بعد ایشان دم درب به پدرمن بیان کرد نقشه کیسنجر به عربستان رفته استمیخواهدعربستان موش دوانی کند- وپدرمن تائید ایشان کدی ار بی بی سی اورد- ایشان که رفت مادرم به من گفت که همه مفسرشدند—یک خبرنگارانگلیسی به نزد ابوبکر  بغدادی  ابوبکربغدادی  تصور میکند جزو  افراد انگلیسی است ایشان بهیک محفل بسیارسری دعوت میکند که علمای طراز اول بودند مطالبی میگوید وخط مشی را بیان میکند بعد دریک مجلس عام ابوبکربغدادی با لای منبر میرود مطالبی درتضاد با انمطالب میگوید- که دراوقع کسی چیزی نمیفهمید- یک جوانی درجلسه که جلو بود ارام خودرا به یکی از علمایکنار منبر میرساند که منظور بغدادی چیست ان هم میگوید بغدادی برای ما علما وعلمای اسلام صحبت میکند نه برای شما- شماتکلیف ات از ما بپرسید کاری به کار بغدادی نداشته باشید مگر برای شما صحبت کند وبشدن هیچانی وعصبانی شده بود  که میگیود من میدانستم اصرار کند اوراخواهند کشت ایشان گویا میخواستندبکشند وشایدهم کشتند ویا فرار کرده است- ان زمان دراینترنت سایت  مبلغین بهائی زیاد- یک جوان بهائی که درامریکادرس خوانده بود  تردیداز من است که به بابل وی بابلسر رفته بود در سایت خوداش نوشته است که من درتابستان  تعدای از دانشجویان دعوت کردم وهرچه سئوال کردند منجوابداندان شکن دادم وگفتم شما سواد ندارید از علما بپرسید وعلما گفته بودند جواب درست است- بیست ودونفربهائی شدند درجواب اش گفته بودند-که تو نر چشم بهاالله هستی خدا خیریت بدهد وبه بهمین روش  ادامه بده انگلیسی    گفتهبود اینها باسر بزمین میخورند- انسان را نشناختند چرا برایانکه خدا را نشناختند چگونه انسان را روشن میکند