بسم الله الرحمن  الرحیم- نظریات شخصی است- نیم نگاهی به حضرت خدیجه علیها السلام- میبایست- ایشان را مستقل نگاه کرد- ودرسایه حضرت زهرا علیها اسلام  ندید- بسیاربانوی شگفت انگیز است- وخوشبختانه از ایشان  روایتهای زیادی موجود است ومیتوان یک کتاب جامع را بدست اورد برخلاف مادر مکرمه و شایسته حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم—درمسجد الحرام بودم- یک اطاقدرحدوددومتر نیم در شش متردرداحل صحن مسجد کنار یکی از دورازه بیدن در مسجد که به سمت درب اصلی میرفتند-ساخته بودم- یک اقای ایرانی  انجا روی سکو کنار ان نشسته بود ومیخواست به بیرون برود از اوپرسیدم این جای  وسایل  نظافت است- گفتنه من هم کنجکاو شدم از مامورین سئوال کردم گفتن که این اطق در زمان جاهلین دارالندوه بوده است انرا باز سازی کردن دارالندوه  اطاق شورای رهبری بوده است که پنچ نفربودند که عبارت از ابوجهل   ابوسفیان وابی لهب ودونفر دیگر درشرایط بسیارسخت دراینجا گردهم میامدند وتصمیمات  میگرفتند وبعد مکه انرا اجرا میکرد ودرضمن از حضرت خدیجه سلام الله علیها هم دعوت میکردند ولی ایشان نمیاندند- که ایشان دران زمان بیشاز پانزده سال نداشتند-اعرابی- برایدختر وزن اهمیتی قایل نبودند چهبرسد به مسائل سیاسی و رهبری – بعداز ایشان حضرت فاطمه سلامه الله علیها مادر حضرت علی علیه السلام بودندزمانی که ازکعبه با ان طفل بسیارنورانیوزیباروی –حضرت علی علیه السلام بیرون امدند مردم  دورایشان جمع شدند به قنداق علی علیه السلام تبرککردندوازایشان واستند دعا کند تا مرض انهاخوب شودواینچنین شد ولی خانمی سیاسی نبودند- وزن ابی الهب ام جیل زنی  سیاسی منفی بود- هفت کاروان بزرگ مکه داشت بعدا کاراون کوچک ویک الاغ وچندتامعدود شتر ابوسفیان هزار شترداشت که براساس نیاز  تعدادی باخود میبرد دومین کاروان متعلق به حضرت خدیچه علیها السلام بودکه عدد های مختلف دادند تاهشتصد  شتر-ولی زمانی حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم بعنوان ریس کاروان منصوب شدند  تعدادشتر هفتادودوتا بوده است واین امرنشان میدهدکه چه مدیرتی بارزی    ایشان داشته است این شرکت را بخوبی  اداره  میکردندبندرت از خانه خارج میشدند واگربیرون میامدند فقط بهم نزل خواهرخود خانم –(هاله اگر املا درست باشد)میرفتند ایشان چهل سال بودند و سه دختر داشتند وبسیارفقیر بودند  ومخارج ایشان خانم خدیجه سلام الله علیها    میداد  وسه دختر ایشان  درمنزل خود  پرورش میداد وایشان درچهل سالگی رحلت کرد- هرگز بت نپرستید وکتب تئرات وانجیل هم مطالعه کرد واشکلات خودار از پسرعموی نوفل میپرسید خوشبختانه خداوندمنان هم درتورات وهم درانجیل وهم دراحادیث   مطالب کلیدی را حفظ کرده است وگرنه انهاراهم نابود میکردند-دردانشگاه لندن با یک دانشجوی پاکستانی اشنا شدم وفرمودند تعجب نکن که این دانشجویان به مذهب زیادتوجه ندارند –زیرا درامریکا مافیا بهدانشگاه هاروارد دستورداده است وهمان دستورا  دولت انگلستان به دانشگاه لندن داده است- که  تمام جملات  تورات وانجیل وکتب دنی یهود ومسحیت   باعلومی که بتواند درستی ویاغلط ان را پیدا کرد ویقین باشد رابدست اورید وانهائی که غلط است کم کم اشکار کنید وکم کم به قران واحادیث دارندتوجه میکنندمن ازیک دانشجوی دانشگاه لندن گفتم نظرشما درباره کتب دینی یهود ومسیحیت چیست- ایشان فرمودن اگرعلم  به سمت یک قانون دنی نزدیک بشود منان ان قانون دینی را قبول میکنمولی اگر بشدت ازان دور میشود قانون علمی انرا قبول میکنم واین مسئله دین یاعلم درانجا بشدت رواج دارد- پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم از خوداش بیانی نمیکرد میفرمود خداوندمنان چنین میگویندمدتها منتظر شدن اهل شرک که حضرت ابو طالب وضع پیامبر اکرم صلواته الله علیه  واله والسلم مشخص کند ولی ابی لهب حملات خودرا شروع کرد- وپیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم باروی خونین به منزل میامد ومیفرمود که من از  اهالی مکه تاحدی مایوس هستم- وحضرت خدیچه صلواته الله علیها باپاک صورت میفرمودند ه خدای منان شمارارها نخواهد کرد   ودرکتب دینی است سرانجام شما پیروز میشوید  اینجمله شایعه ذاست ویاواقعیت داردکه رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم فرمودند شما وحضرت علی علیه السلام کهدرخانه ایشان بودبه رسالت من ایمان داشته اید برای من کافی است- حتی به حضرت علی علیه السلام فرمودند- شما به من ایمان اوردید- برای من کافی است ویک درس بزرگ میدهد یکنفر اگرتوسط شخصی درجهت مثبت به جائی رسید کافی است- زمانی  قریب  بهنزدیک کل بنی هاشممشرک بودند وبقول امروز التقاطی  هم به حضرت ابراهیم علیه السلام ایمان داشتند وهم به بت تاثیر فرنگ عمومی بر افراد-خانه حضرت خدیجه علیها سلام الله اطاقهای بزرگ با هفت پرده رومی پنچره ا اذین بسته و  توسط مشعلهائی که با روغن زیتون شعله ور میشدند شب راروز میکردند مبلمان رومی  وسینی های  بزرگ دروی  یک چها رپایه پراز میوه کنیزان وبندگان زیاد- زمانی که با پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم ازدواج کردند دریکخانه کوچک  وباکمترین وسایل زندگانی را شروع کردند وپول ایشان درجهت پیشرفت دین بکاررفت کهموردتوجه خداوندمنان وپیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم بود اولین کسانی که نماز خواندندمسجدالحرام  عبارت بودنداز پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم وحضرت علی علیه السلام وحضرت خدیچه کیبر سلام الله علیها نوشتند  اف فراد  های عرب با شمشیرهای برهنه  یککوچه باز میکردند وخیره به انها  مینگریستند وهرلحظه امکان قتل انان بود وبا وقار واطمینان وسکینه  نماز میخواندند این ازدواج یک ازدواج خط شکن ب.د بود حضرت خدیچه سلام الله علیهاسرنش کردندورها کردند ئکه بایک جون  بیپول  وشبان گوسفند وبدن   ارزش بلای اجتماعی ازدواج کرده است وپس زنی احمق است حرف مردم از زخم شمشیر بدتر است وجوانان حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه الله والسلمسرزنش میکردندچون سیمای حضرت خدیجه صلواته الله علیها ندیده بودند تصور میکردند همان خانم هاله است که زیبا نبوده است میگفتندبایدبا یکدختر بسیارکوچکتر وزیباروی ازدواج کند پس  پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم یک مجنون است   وخداوندمنان میخواست یک خط شکنی شود که بسیارسختی است که برخلاف رودخانه شنا کردن اعراب یکمثال دارندکه  زخم سخن بدتراز زخم شمشیر ونیزه است- درشعب ابی طالب شعب بنمای تنگه بین دوکوه است که بین دوکوه یک زا.یه حاده پیدا شود  یک  سقف سه گوشه میزند که سایبان باشد زیران مغازه بود و استراحتگاه شتران  وتبدیل به یک بازارچه میشد پیامبر اکرم از  ابی جهل که بسیارافراطی بود پرسیدند درچه زمانی شماادست از سرما بر میداری  ابی جهل گفت هروقت از مکه خارج شدید وحضرت رسول اکرم صلوات الله علیه والسلاممابه شعب ابی طالب میرویم وشما باما کاری نداشته باشد ویک پیمان نامه امضا شد که روی چرم نوشته بود واین نامهدرکاسه بود وکاسه در روی ابطشتی بود که داحل اطاف ر کعبه بود  وکلیدان دست ابی جهل وچهل نفررا مامور حفاظت کرد درحقیقت یک فرصت طلائیی به پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم که افراد تربیت کند  بقول قران جهاد کنند-اول خودسازی ودوم  تربیت  علوم اسلامی و قوی شدن ونشان دادن مقاومت ت شدیدوخطرناک  بخاطر خداوند کهاعراب  این منش راندشتند ولی از افرادی که چنین بودند بسیاردوست داشتند انهاراقهرمان میدانستند- نکته مهم این است حضرت خدیجه سلام الله علیها وحضرت ابی طالب که انزمان ریس مکه بود هیچ الزمین نداشتند دراین جریان درانجاشرکت کنند ومیاداستند که تنها یک چشمه بلای کوه است که که الوده به  پشه انوفل  وحاوی مرض مالاریا است- وکسی ازا ن چشمه اب نیمخورد-ادامه دارد