بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- دراخبار خواندم که دانشگاه فرمده است  رشته ریاضی – فیزیک کم شرکت کردند- دغدغه کشنده ای پیدا کردم که پاسخ بدهم- لطفا درک مردم را خراب نکنید وفریب ندهید- خلاق نیستید هنوز  خلاقیت درشمارشد نکرده است  وبهاندازه  طفل هشت ساله هوش ایرانی کار میکند انهم درسطح نبوغ ولی درسویس کودن ترین فرد هوش اش دوازده است تاقیمات طرح امورزش جنگ جهانی اول دراریان انهم بسیاراندک پیاده میشود غربیان  نه به انها وحی میشود ونه ازشکم مادر بیرون میاورند خاک را میکند سرامیکک دردنیا باقیمن بیاریاد میفروشند حصیر  را  پردازش وباور میکند وبقیمت بسیارزیادمیفروشددرودرتمام کالاهای دیگر- ما صنعت گذشته خودرا که چنین میکردیم که نسل غرب رفته مسخره میکند-  ومیفرمایدهمین غلو ها مردم را بیچاره کرد—اجداد تنبلی کردنداز بالاتا پایین مذهبرابد فهمیدند که فقط بفکر اخرت باشاند دنیا به هروضعی که گذشت عیبی ندارد یک جوان شیراز ی پینچ سال زبان انگلیسی خواند نمیتوانست  در سوسیس مشکلاتخودرا حل کند چه برسد کهکتاب ترجمه کند عقلرا نگاه کنیدانگلیسی خوانده است سویس رفته است که انجا پزشکی بخواند-   پیرفت اش بسیارکند بوده است به کمک یکتاجر ایرانی بنزد یک روانشناس رفته است ایشان گفته است عقل شمار بسته کرده اندو باز نشده است موتور عقل شما وهوش شما کار نمیکند یک مدتی به شغلی دوتداری برو کار کند مثلا گارسون شومیوه وسبزی بفروش ی  قایق پارو بزن وغیره مدتی گارسون بوده است نمیتوانسته فغات فرانسوی  رادرست تلفظ کند  همکاران گفتند که کاری سخت نیست بایک روش جالب به ایشان یادداند ودرحقیق فرانسه تاحدی زیاید یاد گرفته است ومدتی قایق توریستی پارو میزده وسرانجام گاد  قایقهای توریسی  تصور میکنم درروی دریاچه لوزان   کار میکرده است وسرانجام مدرسه میرود ودیپلم میگیرد وپزشکی قبول میشود وبهنزد  روانشناس تحصیلی میرود که من اینهمه حجم درس ولغات تخصصی را  بخوبی نمیتوان درک کنم ویخواهم یک دکتر واقعا حرفه ای شوم ایشان نزدیک یک مشاور میفرستند- ایشان شروع میکندبه فرانسه صحبت کردن  مشاور باز بان فصیح واصطلاحی عجیب ایرانی   پاسخ میدهد ایشان اصطلاحات ان جناب به پدراش میدهد وپدراش تحقیق میکند که ما محله دولاب تهران است یا مال یک صنف تجریش تهران است درحقیقت فارسی ارا ازایشان یاد گرفته است از ایشان سئوال کرده است رشته شما چیست گفته است سلول شناس هستمدرهمین یک پرونده قطوری پزشکی میاورند  ایشان ملحظه میکند  درروی کاغذ چیزی مینویسد میدهد- ایشان میگیوداین که مسئله پزشکی است ایشان میگیوید هم دکتر یروروانشناسی بالینی دارم وهم جراج مغز واعصاب هستم- ایشان فرموده که به چه چهت فارسی خوانده ای  ایشان فرموده فارسی وعربی تفننی خواندم اما بسک المانی خواندم شش هزارصفحه  دراینده یادشت خواهم داشتت حروف روسی وچخنی ویارانی و شرقی وغیره  چگونه بوجودامدند وچه مسیری را طی کردند وامروزه بایدچه مسیری را طی کنند ایشان گفته است چه  فایده ای دارد ایشان فرموده است به چائی چیزی نگوئیدمن پول درست حسابی از فارس وعربی بدست میاورم-از وزرات امور خارجه – بانک –پلیس  وتجارت واخیرا دردراین دانشگاه کتابشناسی میکنمکه کتاب فارسی را میاورند ومندرمدت کوتاهی میگیوم که این کتاب بدرد دانشگاه میخوردویانمی خورد وبه چه دد میخورد- شما بای هرسال دوسال یا بیشتربگذار واز من روش المانی خواندن رایادبگیر- ویک پانسیون بهمنمعرفی کرد که بسیار گرانقیمت بود بهان پانسیون رفتم ریس اش یک خانم باز نشسته فرهنگی بود بهمن گفت من به نظافت وتمیز بودن وبا مقرارات اشنابودن  زیداهمیت میدهم همیشه حمام رفته و کفش واکس زده وغیره  به نزد من  میایئی  ونیم نساعا من باتو  گفتمان میکنیم که چگونه کار میکنی به خانواده گزارش میدهم اکثرافراد دانشجویان سال های اخر تخصص بودندویکی دوتا دانشجوی پزشکی داشت وچهار دیپلمات افریقائی که دوره میدیدند یی از انها کمتر به حمام میرفت  اورادک کرد بهمن گفت هرفته  دوساعت دوستان میتواندبیایند گفتم که انها بچههای بسیارخوبی هستندوفقط چرت وپرت میدهندوهیچبفکر رشد علمی نیستند چندکلمه فرانسوی بلد هستندکاری بدست میاورند وانها قانع میشوند- ایشان به یک دختر خانم-که سال چهارم پزشکی بودگفتهبود هرچند روز دوساعت نزداو برو وبهاوکمک کند وبااو صحبت کن وایشان نزدمن امد چندین کتاب مقاله پهن کرد ایشان گفت درحالیکه من مطالعه میکنم گوشم با شما است وگفت اطاق  باید دکراسیون جالب وساده باید داشته باشدواز اطاق خوداش تابلو وگلان وغیر ساده اورد وتغیرات داد که کم کم من – به خریدانها  دلبسته شدم ومداوم دگراسیون را تغیر میداد ومن گفتم چه ربطی به پزشکی داد- ایشان فرمودند من درتاثیر دکراسیون متعقد هستم اثر مثبت میگذارد و ومن تفننی  کتابهای دکراسیون میخوانم برایهر درس ده برابروالمانی وار میخوانم بسیارعمقی خوب درکشوری  عداها یدریک شرکت سازنده پلالیشگاه کار میکند ویک دفعه درمناقصه شکست میخورد اکثریت مهندسین را اخراج میکند حتی دخترخانم  سکرتذر که کاشین نویس یوغیره میکرده است اخراج کرذدهاست خود صاحب کار عمل مکیند یکال  اونیم گذشته انها هنوز بیکار هستند  یکدبیر فئق لیسانس ریلض ی  بهمن میگفت من میتوانستم   پزشکی قبول شوم هرچه خانواده گفت قبول نکردم گفتم باید بدنبال علاقه  بروم حال بشدت از ریاضی نفرت دارم وسخت پشبمان هستم – بیاداگرمامتصص رشته  بسیارمهم نداریم از شرق بیوریم بامترج تدریس کنندوسپس ما سواربرکارشویم    - امید است یک فکراساسی  کرد که کارئی داشته باشد تقلیدی صرف نباشد که امروزه راه غرب هم برما بسته است      انشااالله