بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- از اعجاز قران یکی این است- در عین سادگی دریچه های بزرگی باز میکند- خداوندمنان خودرا الرحمن الرحیم میداند- یعنی محبت هیچکس بامحبت مس’له ای ندارد ازصفات ذاتی خداوند منان است وفطرت انسانی هم- بسیارپذیرا ی محبت است- خشم ذاتی نیست ولی لازم است درشرایطی بکاررود که مسیر محبت را باز نگهدارد- چون افرادپیدا میشوند لازمه لذت انها با خشم روبراه میشود- درتفسیر رهبرمعزز ومتفکر انقلاب رحمت الله علیه از مطالبایشان درعنوان قیامت –روز برو ملکات-مستفاد میشود هدف بدست اوردن ملکات الحسنی است که بخاطر محبت به انسان فرد میتواند انرا بدست اورد واز نماز روزه ارزشی بالاتر دارد نماز وروزه درحقیقت وسیله ای برای بدست اوردن ان ملکات هستند-اگر این صفات الحسنی بدست نیاید انسان اهل محبت نیست لذت نماز وروزه بصورت صوری خوانده است وکمکی زیاد در قیامت نخواهد کرد- جهنمی شدن به است معنای صفات منفی وپلید-وسوئی است وتناسبی باخداوند پر محبت وباصفات الحسنی ندارد وهدف خلق چنین افرادی نیست نمونه خلقت الهی فرشتگان هستند که باید فرد به ان سو حرکت کند—در روز قیامت خصلتهای انسان بروز میکند – یوم تبلی السراءر- سریره ها بهاحتمال زیاد همان خصال انسانی هستند- کهانجا اشکار میشود کههرکسی خصال نفسانی چه کاره بوده- با الهام ازسخنان حضرت ایت اللمالکی- رحمت الله علیه مومندرمرحله بعداز ایمان بیاد ازجهنم دورشود یعنی از خصلت های پلید ومنفی دورشوددراین شرایط یک انسان باقلب مرده ونفس بدتراز حیوانی است وبایدبه خصلت های الحسنی خودرا کمال بخشد- قران با تعبیر رهبرمعزز رحمت الله علیه بچشم تیز فولادی باید درخود این خلصت هاراببنید ودریچه ای بسوی بی نهایت این کملات باز شود- امام صادق علیه السلام کنیزی داشتند- برای کاری به بیرون رفتند درباز گشت ازجائی که گل های خود رو داشته است یک گل زیبا چید وانرابهامام علیه السلام تقدیم کرد امام صادق علیه السلام بلافصله اوراازاد کرد وبنظم پانصد درهم هم به ایشان دادکه زندگانی اش راشروع کند اصحاب تعجب کردند وگفتند نسبتی چنین نداشت امام علیه السلام فرمودند او همین مقدار میتوانست برای من کاری انجام دهد ومن هم میتوانم در ان حد کاری انجام دهم خداوندمنان باچه تناسبی کار خواهد کرددر قران میفرماید اگر شما یکدانه گندم به کسی بدهید خداوندمنان هفتصد دانه بلکه بیشتر خواهد داد امام علیه السلام از این قانون پیروی کرده استمومن زمانی که خصلت های منفی او پایان یافت و وارد خصلت های الحسنی شد یکدرجه حیات طیبه پیدا میکند- اگر دراین جهت کار کند همان قانون درباره اوصدق میکند- این رمز بعضی مومنی است کارهای محیرالعقول میکنند-یکبعدانها اوتادبودن است مانندکوه ها میخ ایمان افرادمیشوند وبا بیانات خود جهت تاریخ عوض میکنند ومشکلات به نحوی اسرارامیز غیرحساب حل میشود- درزمان امام موسی بن جعفر صلواته الله علیه واله والسلم- به ایشان گفتند فردی است که درسر کوچه ما خانه دارد ومداوم بهم به جهت شیعه بودن وشما فحاشی میکند وشیعیان از اومیترسند- اجازهمیدهد اوربهنزد شما بیاوریم ونیامد اندکی تنبیه کینم فریب به این مضمون امام موسی بن جغفر علیه السلام فرمودند من خودم میایم تاشما یادبگیرید یعنی از علم غیب استفاده نمیکنم واز علوم عظییمه استفاده نمیکنم از علمی استفاده میکنم که شماهم میتوانیدانرابدست اورید-موضوع این بوده است که هاررون الرشید باامام علیه السلام به عللی چپ افتاد وشروع به سم پاشی کرد که اینان مثلا خمس وزکات رابرای خودمیخواهند و ورحمی به دیگران نمیکنند وغیره واز همه مهمتر ما علوم مدیریت راداریم وعنان جامعه وحت یخودامام علیه السلام بایددراختیارما باشد در حالیکه هیچگونه کمکی به فرد زارع نکردهبودولی اورامسحور ومسخ خوداش کرده بود املم علیه با اصحاب بهنزداو رفت فرمودند سالقبل خشکسالی بود اگر امسالبرفرض بارندگی خوب باشد حداکثر چقدر پول بدست میاوری عددی گفت وامام وسی بن جعفر علیه السلامدوبرابر انرادادگفت شما کی هستید واصحاب ایشانرامعرفی کردند بهگریه افتادوعذر خواهی کرد توبه کرد وگفتم من غلط فهمیدهبودم واز این ببعد مرید شما هستم مردم به سمت شما ارشاد میکنم- از قران فهمیده میشود زمانی که هارونالرشید واقیامت میشود به خداوندمنان میگیون من درست میفمیدم ومردم را به سمت اسلام اوردن نه جناب حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام