بسم الله الرحمن الرحیم-به تمنای رخش-درگودال تیرو غمزه چشم رخ نمای زلفش- خون عاشق بیچاره حیران کلام مجنون است—اگرعارف نه ای  نروبه مذبخ عشق- گرچه لبخند پرسحروجادوایش نمایان است- فتنه ای ب تمنای رخش کرد دراین عالم خاک – معشوق از کروبیان رقصان   -گذشت-شرابخانه دیرمغان مقصدکروبیان –دلبصحرابستند چه حاجت به عرش - هرصبحدم معشوق به دل امید به وفای عاشق بست-

 

 

-