بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-افق اعلى ؛ ج‏1 ؛ ص18

بسم الله الرحمن الرحیم‏

 

الحمد لله الذى انزل القرآن فى شهر رمضان هدى للناس و بینات من الهدى و الفرقان و هو اکمل منهاج حیوى للإنسان فى الدارین‏ کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‏ صِراطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (ابراهیم: 1)

و الصلاة و السلام على من هو رحمة للعالمین الذى ارسله الله و انزل القرآن علیه لیکون لهم نذیرا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ‏ و على آله الذین عرّفهم الرسول بقوله: انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى و قال الله تعالى: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً و على اصحابه‏ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ.

خداوندا: من این کتاب مقدس و مبارک تو را با شفاعت رسول خاتم النبیین (ص) به پیشگاه لامَکانى تو، وسیله قرار میدهم تا اولًا گناهان گذشته‏ى مرا تمأما بیامرزى؛ انک غفور رحیم و انک ارحم الراحمین.

ثانیاً در ما بقى عمر آنقدر توفیق به من لطف بفرمایى که از معاصى تو بدور باشم و به وسیله بندگى تو گذشته ها را جبران و رضاى تورا- که سرمایه‏ى عمر من است- به دست آورم و در موقع مردن، به فضل و کرمت نداى‏ ارْجِعِی إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً را به گوشم برسانى تا به هوا دارى تو به سر منزل خورشید درخشان برسم.-حضرت ایت الله العظمی مجاهد  شهیر-محمد اصف محسنی رحمت الله علیه- ازسن سی سالگی شروع بنوشتن کتب های اسلامی کردند درانواع  ابعاد بعضی ها  هفت جلد وغیره درمجموع  بیش از صد عنوان[1] عجیب هرعالمی درباره اسلام کتاب نوشته است به قلم خاص ودیدگاه خاص وتمام نمیشود ایا بنظر جنابعالی این خود یک معجزه نیست ومتاسفانه درافغانستان به این نوشته ها توجهی نشد ایا بشرنباید عبرت بگیرد!! دراواخر عمر  فرمودند که  رحلت نزدیک است  البته تفسیر قران داشتند چون پساز رحلت  اولین سئوال این است که باقران چه کردید تعدادی ایات بسیارمهم  حداقل برای امروزه که کلیدی هستند را شرح دهند –درکتابی –بنام افق اعلی  انرا گرد اوردند- این مطلب شماره هیچدهم است درسی ددی ایشان  ازکت ها  بسیارمطالب جالب اماده است من اول تصور کردم قابل کپی ویانتقال نیست ولی راه بسیاراسان خوبی دارد- اگرفرد  به تک تک ایات به  تفسیر مراجعه کند مطلب را بسیار عمیقتر  درک خواهد کرد –بحث اول مسئله کتاب است هرکس هراندیشهای که دارد  انرابیان میکندوسپس اگر مهم بود انرا کتابت میکند ومسلم است  که مطلب دردوپایه است- اول هدفدوری از تاریکیه  ورسیدن به نور- پایه دوم ازراه درست باید رسید حال  راه درست نیازمند  رهبری  اگاهانه  وعالمانه درتمام ابعاد  رسیدن به هدف است- که دراسلاممربی اساسی واصلی خداوندمنان است چرا برای انکه بغیراز کل صفات  دوصفت بسیترمهم نیازمند است عزیز که راه باشکست مواجه نشود دو  الحمید تمام هدف رساندن به کرامات ولطف وخوبی های   ودارای شگفت انگیر بسیار زیاد  قابل ستایش بی حد باشد- هم هدف  الحمید است  وهم راهان  انسان به العزیز والحمیدمیرساند از طریق الحمید وهم نسان العزیزوالحمید دردرجاتی میشود چون سنخیت میخواهدتناسب میخواهد- حال باتمام کتابهای انداد  ورقیبها  مقایسه شود- سپس چون خداوندمنان باتک تک افراددردنیا خداوندمنان با تک تک  افراد  ارتباطی  نخواهد داشت  پس مربیانی از جانب ایشان که تحت تعلیمات الهی بودند میبایست اینمهم را  رابعهده بگیرنند- وخداوندمنان  انهارا معرفی کرده است وتضمین داده است کوچکترین خطایی درانها رخ نخواهد گرفت دراین باره مقایسه شود اما برگردیم- به هدف کمی مشکل است- چرا ورزش و ورزشکاران  افراد دوست دارند برای انکه خودبهره زیادی میبرنند برای شجاعان برای شعرا برای نویسندگان وغیره بهمین ترتیب است-درباره خداوندمنان هم بدین نحو است مسئله دوطرفه است نه یک طرفه- اگر کمونیست واقعا بفهمد که دنیارا خداوندمنان ساخته است مسلم عاشق الهی هممیشود خرد وعقل خودرابکار نمیاندازد- درسطح یک طفل هستی را مییند-  یک روز یک نوه من پیش من امدودراطاق افرادی  زیادی بودند- یک تفنگ اورد-ماشه را که میکشید یک صدای خاص ویژی میداد ویکچراغ قرمرزروشن وخاموش میشد باکمال بهت به ان نگاه میگردوتمام حواس جمع بران بود کم کم صدای دیگران درامد بسیارتعجب میکرد ومیگفت اینراوردم تا به شمانشان بدهم من چی دارم چونخوداش دوست داشت تصور میکرد که مابقیه انرادوست دارند تا تعدادیزجوانان گفتند بیا توپ بازی رفت وگفتند اینتفنگ را مخفی کنید این درمسائل مادی دراین حد است  تکمال این جهانی دربعد روح ومعنویت است – اسمان دنیا بقول علما خداوندمنان باسنگ-گچ-اهن وغیره انچنان دلربا ساخته است هنوز اسمان  بهشتراندیده است که ازچه رنگهای  برخوردار استولی دراین  بهشت  هرلذتی  حتی یکبار رخ دهد نمیتواند ازان عبور کند وخدمیداند هرلحظه چقدر لدت متنوع برای رخ میدهد اما بالاترین لذت مناجات دوطرف فرد باخداوندمنان استکهاز همهچیز  تا این مناجات است دل میکندوبعد خداوندمنان مناجات راقطع میکندکه بهحال عمومی خوداش برگردددوم همصحبت شدن با  اهلبیت الرسول اکرم صلواته الله علیهواله والسلم بجز حضرفاطمه سلام الله علیها بلاترین لذت است علاوه فصاحت وبلاغت درک کمالاتی که عظیم الشان است- وبسیارمطالب دیگر-دونفر  دراسلام  خداوندمنان به ایشان بال داد یک حضرت جعفر علیه اسلام ویکی حضرت عباس صلواته الله علیه-فرشتگان هرروز  میایند وخیرمقدم میکویند وتمجید میکنند کشما  سختی هاوفشارهاورنج هاراتحملکردید وثابت قدم  ماندیدوازجناب خداوندمنان این پیام را میاوردند وبعد میگویند هرکاریازدست ما برمیاید بگوئید تاانجام دهیم وجاهای دیگررابهشت نمیتوانن بروندمثلا سربه خانه ها بزنند وغیر اما جناب حضرتجعفر علیهم السلام یککره دارد چندین مرتبه بیشاز کل کائنات ایشان میتواند با بال پرواز کند درقلمروی خوداشاین افتخار ثانوی است افتخار اول این است نمازی به اسم ایشان است وتاحدی حاجت روا هستند وبقول معروف شیخ میبخشد شیخ علی نمیبخشد-ولی حضرت  عباس علیه اسلام کل بهشت  را میتواند بگرددودرضمن به اسرارهای ان پی ببرد اما افتخارات اول ایشان حاجت روا بودن است که خداوندمنان در خواست ایشان رارد نمیکند- حتی در برزخهم این  اجازه رادارد ومسلما دررجعت باز میگردد وبها فرادکمک میکند

 

 

 

 

[1] محسنى، محمد آصف، افق اعلى، 3جلد، رسالات. مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمى محسنى (مدظله العالى) - کابل - افغانستان، چاپ: 1، 1396 ه.ش.