بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است –اداره کل اموزش وپرورش شیرازبودم معاونت مالی و اقتصادی با مرحوم مهندس اصنافی بود رحمت الله علیه وزرات خانه اموزش وپرورش بیان کردبهود همنین قوانین بادقت اجرا شود تاحدود دوسال تاقوانین عوض شود قوانین بسیارسخت بود بافرهنگ اسلامی هیچگونه تفاهمی وهم اهنگی نداشت- ایشان به من گفت هروز ما بامردم درگیری داریم ومردم دارنداز ماکنار گیری میکنند گذشت یک دفعه من به اطاق دبیرخانه رفتم که تعدادی بخشنامه های گذشته را تعدادی بگیریم- ریس دبیرخانه به من گفت اقایان بچه هستند اموزش وپرورش کاراش بازور است گاهی میشود وگاهی نمیشود-من هزارتا پروده نشانمیدهم که برخلاف بخشنامه وائین نامه عمل شده است- شماگاهی یک دختر دروستای لامردمیتوانی بفرستی که پشه اورامثل لبومیکند وگاهی نمیتوانی زرقان بفرستی هوای مردم راباید داشته باشی—جناب مهدس فرمدند اقایان تصور میکنند یک شبه میتوان مردم علامه حلی ویا ایت الله محمد حسین طبا طبایی کرد- شما یک سری به تهران بزن منگفتم شما ازهمه حریفتر وحرافتر هستی کارخودشما است- بهتهران رفت وگفتند استان فارس زیرنظر مدیرکل ازاد است واستاهای دگیر درمشکلات از استان فراس درخواست کننئد نوبیت پشت تلفن بودیم نوبت من از سنندج زنگ است وجریان را گفتند و نمونه ای گفتندکه بیچاره شدیم نمیتوانی محل کنیممن گفتم نمونه ای مانندان ماچنین عمل کردیم ربع ساعت دعا وثناگفت خداپدرومادرشما بیامرزد وغیره- جناب مهندس سفری به بندرعباسرفت دوروز ماند وبلیط هوپیاما اشت وماشین به سمت فرودگاه رفت دربین راه ماشین ایشان متوقفکردند که دونفراز شهرستانی نزدیک بندعباس هستند وازشما سئوالاتی میخواهند بپرسند به اداره برگردید ایشانگفته من درکنار میدان می ایستم وانها انجا بیایند-وانهاهم میایند- درهمینموقع یک داشی یک شیشه دردست وبا یک لیوان واردمیدانمیشود وشراب رامیریزد درلیوان به سلامتی همه سرمیکشد میایند ایشان میگرنند میدان یک سطح بالای داشته است وتختی میاورند وهشتاد ضربه میزنند ایشان بلند میشود وخودرمقداری تکانمیدهد نزدیک بهاینمضمون که میگوید –سی یو لیتر هییر یعنی بعدا شماراینجا میبینم وبادست بای بای میکند ومیرود