رربسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است—دخترمن یگبوریه از دانشگاه معروفی هفتصد سال درالمان سابقه دارد درباره زلزله شناسی واستحکام بخشی به ساختمان یک دوره را بگذارند- بیارمجهز یک دستگاه زلزله  مصنوعی ساز  ساخت امریکا یک میلیارد دلار خریدبودند فقط برای چهارنفر وبرای ایشان  اطاقی ودفتری  لیست کتاب دنیای به ایشان میدانند-که هرکدام میخواهید خرید شود ازمایشگاه ته ان مشخص نبود از سراسرجهان  دانجو داشت که بیشتر مال  اروپای غربی  بود وبیشتر مال ایتالیا  بودند ودفعه خیلی انها مانوردادنند وتعجب کردندکه چگونه این دانشگاه از ایران دانشجو گرفته است وکم کم  بزانو درامدند—ایشان میبایست بزبان المانی تاحدی اشنا باشد چون زبان دانشگاه انگلیسی بود دوکتاب رامعین کرده بودندکه باید نمره بسیارخوب بیاورند- ایشان اول نزدیک اقای ایرانیدرس خواند وسپس ایشان  یک خانم المانی درشیراز معرفی کرد که نزد ایشان درس بخواند- ایشان هم یک امتحاندرایران داد وگفتند تامدرک لیسانس  زبان المانی میتوانند درس بدهند- این خانم درالمان دریک رشته بسیارپولساز درس خوانده بودتصور میکنم که در رابطه پزشکی  باشد بایک اقای شیرازی که درالمان مهندسی میخواند- اشنا میشودوازدواج میکند ویک فرزند پسر میاورد- قرار میگذارند  ایشان به شیراز بیاید وان خانم باپسرش درالمان باشند وهرماه سه روز کنارهم باشند  یا ایان هالمانمیرود ویا انها بهیراز می اند تا پسرشان مدرک دانشگاهی بگیرد اگر مدرک  ایران راداشته باشد-از خیلی مزایا بی بهره میشود ایشان تابستان به شیراز می اید بقدرتی شیفته میشود که جریان تغیر میکند- وبچه رانزد خواهر میگذاردوهرماه چندروز  به پسرش سرمیزندمداوم باتلفون درجریان بوده است پس از گرفتن مدرک ا زسفارت المان درایران کهمن کلا درجریان نبودم  ایشان ان خانم را به یکشب به خانه ما دعوت کردمن دراطاق مهمانخانه  طبقه بالابودم  باهم امدندتاواردشد من چون دوسال دردانشگاه المانی خوانده بودم  بهامانی خوش امد گفتم  یک دفعه گفتند لطفا تمامکنید نفس من گرفت .تمام خستگی من از تنم بیرون امد-من یک گریزی بزنم درقرانمیفرماید که پیامبر ی که فرستادیم برادرانها بود باقیافه انها ونژادانها زبان انها وفرهنگ عمومی انها ولی  درسالام  رسالت وامامت به ظاهر عربی است ولی درحقیقت  عظمتهای جهانی هستند بهرشکل وزبان ونژاد وفرهنک  تغیر قیافه وزبان وغیره میدهند یزدی ها  بسیارزرنگ بودند وخدمت امام صادق علیه السلام   رفتند  امام علیه السلام  به یکی از کارکنان فرمودند انها رادر فلان محله جا بدهید ایشان پرسید چرا- بیانکردند  انها  دریزد  درب باغات باز است که مردم از دستشوئی واب خوردن   استفاده کنند وبعضیها هم ازمیوهجات برای خوراک میتواند استفاده کنند وهمین کارامن کرده ام ودرضمن یک فرد اشپز یزدی هم درانجا  رستوران دارند وباانها امام به لهجه یزیدی صحبت میکردند زیرانها عربی کم میداستند امام علیه السلام یک شخصیت بیناللملی  به معنای تمام وکمال است- ایشان فرمودند شوهر ایشان دریک تصادف کشته شدومادرایشانمانند پروانه گرد ایندونفر بخصوص دخترسه سال میچرخد  ایشان میگفت هرچه بهانها میگویم این بچه سه ساله است هرچهبهواهد تهیه میشود درخانه بزغاه داریم کبوتر داریم  لاکپشت داریم همین طور اسم برد ومدام  فامیل پدری ایشان بهمنزل خودمیبرند وبا کادوهای گرانقیمت برمیگردد ومن به ایشان گفتن از پرنسس های المان – شاهزادگان دختر  شمابیشتر مراقبت میکنید واین صحیح نیست  ومسائل دیگر الان اگر من المان بروم باید یکخانه ای پیداکنم  که یک طبقه من باشم ویک طبق یم دختر یاخانمی مث من باشد زیادنمیشودبهخانه فامیل رفت ویاانها بیانند وبرای بچه مجبورهستم نیمه وقت کارکنم  وان پول هم کفاف نمیدهد ایشن راجع به شپزی خیلی مسائل بامادربچجه ها صحبت کرد که بسیارخوب فارسی رادراین باره ها بلد است وعاشق غذاهای ایرانی است- درشیراز اسب دارد-که درالمان امکان ندارد زیرا بسیارگران است-من ماهواره داشتم یک کانال المانی راه  امده کردهبودم که ایشان اخبارالمان راهم بداند ومن تلویزیون را روشن کردم- اخبار  مجلس المان بودم من گاهی میگرفتم خیلی کم میفهمیدم ایشانکمی دقت کرد وفرمودندخاموش رکنید من از  کانالهای المان را بیزار هستم- یک اقای قبلا صحبتکرد وبعد یکخانم  متوسط السن امدند صحبت میکرد ایشان گفت ان اقای قبلی همه اش رادروغ گفت  واین خانم متخصص مچ دروغگورا بگیرد مچ اورا باز کرد دراروپا  رسم است برای تاید روی میز میزند ودرپاکستان وهندوستان این رسم است ولی حالا ایشان برای حزب خود دروغ هارانمیگوید ویا دروغهاراتوجیه میکنند- من بیشتر از  بی بیسی جهانی تاحدی خوب است ودوتا  خبرگذاری  انگلیسی زبان هم گاهی استفاده میکنم خواهر منازالمان زنگ میزند حالت خوب است میگویم چه خبرشده است میگویند گفتند وضع شهرها کمیحرانی است میگویم ما الان ازخیابان امدم انها به تلویزیون زنگ میزد چرا دروغ میگوید  میگویند خبرگذاری های معروف  مخابره کردند- دیگرمردم اطمینانی به دولتها ندارندمداوم میگویند فرزنادن خودرا  ازدولتها  ناامیدنکنیدوضع شما از گذشتان بهتر است وضع انهاز شما بهتر است ولی اینطورنیست باید هرچه دولت میگویند تصدیق شود-  اینها ملت بیچاره المان بازور تبلیغات به جنگ خانمان سوز دوم بردند امروزه اجسادانها مشخص نیست  هیچگونه عذرخواهی نمیکنند وهیچگونه   تلاش برای بهتر کردن کسانی که درجنگ اسیبهای سخت خوردند نمی کنند انهارارها کردند چگون میشود .دوباره به اینها ایمان داشت اب سردی بود که روی من ریخته شد</بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است—دخترمن یگبوریه از دانشگاه معروفی هفتصد سال درالمان سابقه دارد درباره زلزله شناسی واستحکام بخشی به ساختمان یک دوره را بگذارند- بیارمجهز یک دستگاه زلزله  مصنوعی ساز  ساخت امریکا یک میلیارد دلار خریدبودند فقط برای چهارنفر وبرای ایشان  اطاقی ودفتری  لیست کتاب دنیای به ایشان میدانند-که هرکدام میخواهید خرید شود ازمایشگاه ته ان مشخص نبود از سراسرجهان  دانجو داشت که بیشتر مال  اروپای غربی  بود وبیشتر مال ایتالیا  بودند ودفعه خیلی انها مانوردادنند وتعجب کردندکه چگونه این دانشگاه از ایران دانشجو گرفته است وکم کم  بزانو درامدند—ایشان میبایست بزبان المانی تاحدی اشنا باشد چون زبان دانشگاه انگلیسی بود دوکتاب رامعین کرده بودندکه باید نمره بسیارخوب بیاورند- ایشان اول نزدیک اقای ایرانیدرس خواند وسپس ایشان  یک خانم المانی درشیراز معرفی کرد که نزد ایشان درس بخواند- ایشان هم یک امتحاندرایران داد وگفتند تامدرک لیسانس  زبان المانی میتوانند درس بدهند- این خانم درالمان دریک رشته بسیارپولساز درس خوانده بودتصور میکنم که در رابطه پزشکی  باشد بایک اقای شیرازی که درالمان مهندسی میخواند- اشنا میشودوازدواج میکند ویک فرزند پسر میاورد- قرار میگذارند  ایشان به شیراز بیاید وان خانم باپسرش درالمان باشند وهرماه سه روز کنارهم باشند  یا ایان هالمانمیرود ویا انها بهیراز می اند تا پسرشان مدرک دانشگاهی بگیرد اگر مدرک  ایران راداشته باشد-از خیلی مزایا بی بهره میشود ایشان تابستان به شیراز می اید بقدرتی شیفته میشود که جریان تغیر میکند- وبچه رانزد خواهر میگذاردوهرماه چندروز  به پسرش سرمیزندمداوم باتلفون درجریان بوده است پس از گرفتن مدرک ا زسفارت المان درایران کهمن کلا درجریان نبودم  ایشان ان خانم را به یکشب به خانه ما دعوت کردمن دراطاق مهمانخانه  طبقه بالابودم  باهم امدندتاواردشد من چون دوسال دردانشگاه المانی خوانده بودم  بهامانی خوش امد گفتم  یک دفعه گفتند لطفا تمامکنید نفس من گرفت .تمام خستگی من از تنم بیرون امد-من یک گریزی بزنم درقرانمیفرماید که پیامبر ی که فرستادیم برادرانها بود باقیافه انها ونژادانها زبان انها وفرهنگ عمومی انها ولی  درسالام  رسالت وامامت به ظاهر عربی است ولی درحقیقت  عظمتهای جهانی هستند بهرشکل وزبان ونژاد وفرهنک  تغیر قیافه وزبان وغیره میدهند یزدی ها  بسیارزرنگ بودند وخدمت امام صادق علیه السلام   رفتند  امام علیه السلام  به یکی از کارکنان فرمودند انها رادر فلان محله جا بدهید ایشان پرسید چرا- بیانکردند  انها  دریزد  درب باغات باز است که مردم از دستشوئی واب خوردن   استفاده کنند وبعضیها هم ازمیوهجات برای خوراک میتواند استفاده کنند وهمین کارامن کرده ام ودرضمن یک فرد اشپز یزدی هم درانجا  رستوران دارند وباانها امام به لهجه یزیدی صحبت میکردند زیرانها عربی کم میداستند امام علیه السلام یک شخصیت بیناللملی  به معنای تمام وکمال است- ایشان فرمودند شوهر ایشان دریک تصادف کشته شدومادرایشانمانند پروانه گرد ایندونفر بخصوص دخترسه سال میچرخد  ایشان میگفت هرچه بهانها میگویم این بچه سه ساله است هرچهبهواهد تهیه میشود درخانه بزغاه داریم کبوتر داریم  لاکپشت داریم همین طور اسم برد ومدام  فامیل پدری ایشان بهمنزل خودمیبرند وبا کادوهای گرانقیمت برمیگردد ومن به ایشان گفتن از پرنسس های المان – شاهزادگان دختر  شمابیشتر مراقبت میکنید واین صحیح نیست  ومسائل دیگر الان اگر من المان بروم باید یکخانه ای پیداکنم  که یک طبقه من باشم ویک طبق یم دختر یاخانمی مث من باشد زیادنمیشودبهخانه فامیل رفت ویاانها بیانند وبرای بچه مجبورهستم نیمه وقت کارکنم  وان پول هم کفاف نمیدهد ایشن راجع به شپزی خیلی مسائل بامادربچجه ها صحبت کرد که بسیارخوب فارسی رادراین باره ها بلد است وعاشق غذاهای ایرانی است- درشیراز اسب دارد-که درالمان امکان ندارد زیرا بسیارگران است-من ماهواره داشتم یک کانال المانی راه  امده کردهبودم که ایشان اخبارالمان راهم بداند ومن تلویزیون را روشن کردم- اخبار  مجلس المان بودم من گاهی میگرفتم خیلی کم میفهمیدم ایشانکمی دقت کرد وفرمودندخاموش رکنید من از  کانالهای المان را بیزار هستم- یک اقای قبلا صحبتکرد وبعد یکخانم  متوسط السن امدند صحبت میکرد ایشان گفت ان اقای قبلی همه اش رادروغ گفت  واین خانم متخصص مچ دروغگورا بگیرد مچ اورا باز کرد دراروپا  رسم است برای تاید روی میز میزند ودرپاکستان وهندوستان این رسم است ولی حالا ایشان برای حزب خود دروغ هارانمیگوید ویا دروغهاراتوجیه میکنند- من بیشتر از  بی بیسی جهانی تاحدی خوب است ودوتا  خبرگذاری  انگلیسی زبان هم گاهی استفاده میکنم خواهر منازالمان زنگ میزند حالت خوب است میگویم چه خبرشده است میگویند گفتند وضع شهرها کمیحرانی است میگویم ما الان ازخیابان امدم انها به تلویزیون زنگ میزد چرا دروغ میگوید  میگویند خبرگذاری های معروف  مخابره کردند- دیگرمردم اطمینانی به دولتها ندارندمداوم میگویند فرزنادن خودرا  ازدولتها  ناامیدنکنیدوضع شما از گذشتان بهتر است وضع انهاز شما بهتر است ولی اینطورنیست باید هرچه دولت میگویند تصدیق شود-  اینها ملت بیچاره المان بازور تبلیغات به جنگ خانمان سوز دوم بردند امروزه اجسادانها مشخص نیست  هیچگونه عذرخواهی نمیکنند وهیچگونه   تلاش برای بهتر کردن کسانی که درجنگ اسیبهای سخت خوردند نمی کنند انهارارها کردند چگون میشود .دوباره به اینها ایمان داشت اب سردی بود که روی من ریخته شد</بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است—دخترمن یگبوریه از دانشگاه معروفی هفتصد سال درالمان سابقه دارد درباره زلزله شناسی واستحکام بخشی به ساختمان یک دوره را بگذارند- بیارمجهز یک دستگاه زلزله  مصنوعی ساز  ساخت امریکا یک میلیارد دلار خریدبودند فقط برای چهارنفر وبرای ایشان  اطاقی ودفتری  لیست کتاب دنیای به ایشان میدانند-که هرکدام میخواهید خرید شود ازمایشگاه ته ان مشخص نبود از سراسرجهان  دانجو داشت که بیشتر مال  اروپای غربی  بود وبیشتر مال ایتالیا  بودند ودفعه خیلی انها مانوردادنند وتعجب کردندکه چگونه این دانشگاه از ایران دانشجو گرفته است وکم کم  بزانو درامدند—ایشان میبایست بزبان المانی تاحدی اشنا باشد چون زبان دانشگاه انگلیسی بود دوکتاب رامعین کرده بودندکه باید نمره بسیارخوب بیاورند- ایشان اول نزدیک اقای ایرانیدرس خواند وسپس ایشان  یک خانم المانی درشیراز معرفی کرد که نزد ایشان درس بخواند- ایشان هم یک امتحاندرایران داد وگفتند تامدرک لیسانس  زبان المانی میتوانند درس بدهند- این خانم درالمان دریک رشته بسیارپولساز درس خوانده بودتصور میکنم که در رابطه پزشکی  باشد بایک اقای شیرازی که درالمان مهندسی میخواند- اشنا میشودوازدواج میکند ویک فرزند پسر میاورد- قرار میگذارند  ایشان به شیراز بیاید وان خانم باپسرش درالمان باشند وهرماه سه روز کنارهم باشند  یا ایان هالمانمیرود ویا انها بهیراز می اند تا پسرشان مدرک دانشگاهی بگیرد اگر مدرک  ایران راداشته باشد-از خیلی مزایا بی بهره میشود ایشان تابستان به شیراز می اید بقدرتی شیفته میشود که جریان تغیر میکند- وبچه رانزد خواهر میگذاردوهرماه چندروز  به پسرش سرمیزندمداوم باتلفون درجریان بوده است پس از گرفتن مدرک ا زسفارت المان درایران کهمن کلا درجریان نبودم  ایشان ان خانم را به یکشب به خانه ما دعوت کردمن دراطاق مهمانخانه  طبقه بالابودم  باهم امدندتاواردشد من چون دوسال دردانشگاه المانی خوانده بودم  بهامانی خوش امد گفتم  یک دفعه گفتند لطفا تمامکنید نفس من گرفت .تمام خستگی من از تنم بیرون امد-من یک گریزی بزنم درقرانمیفرماید که پیامبر ی که فرستادیم برادرانها بود باقیافه انها ونژادانها زبان انها وفرهنگ عمومی انها ولی  درسالام  رسالت وامامت به ظاهر عربی است ولی درحقیقت  عظمتهای جهانی هستند بهرشکل وزبان ونژاد وفرهنک  تغیر قیافه وزبان وغیره میدهند یزدی ها  بسیارزرنگ بودند وخدمت امام صادق علیه السلام   رفتند  امام علیه السلام  به یکی از کارکنان فرمودند انها رادر فلان محله جا بدهید ایشان پرسید چرا- بیانکردند  انها  دریزد  درب باغات باز است که مردم از دستشوئی واب خوردن   استفاده کنند وبعضیها هم ازمیوهجات برای خوراک میتواند استفاده کنند وهمین کارامن کرده ام ودرضمن یک فرد اشپز یزدی هم درانجا  رستوران دارند وباانها امام به لهجه یزیدی صحبت میکردند زیرانها عربی کم میداستند امام علیه السلام یک شخصیت بیناللملی  به معنای تمام وکمال است- ایشان فرمودند شوهر ایشان دریک تصادف کشته شدومادرایشانمانند پروانه گرد ایندونفر بخصوص دخترسه سال میچرخد  ایشان میگفت هرچه بهانها میگویم این بچه سه ساله است هرچهبهواهد تهیه میشود درخانه بزغاه داریم کبوتر داریم  لاکپشت داریم همین طور اسم برد ومدام  فامیل پدری ایشان بهمنزل خودمیبرند وبا کادوهای گرانقیمت برمیگردد ومن به ایشان گفتن از پرنسس های المان – شاهزادگان دختر  شمابیشتر مراقبت میکنید واین صحیح نیست  ومسائل دیگر الان اگر من المان بروم باید یکخانه ای پیداکنم  که یک طبقه من باشم ویک طبق یم دختر یاخانمی مث من باشد زیادنمیشودبهخانه فامیل رفت ویاانها بیانند وبرای بچه مجبورهستم نیمه وقت کارکنم  وان پول هم کفاف نمیدهد ایشن راجع به شپزی خیلی مسائل بامادربچجه ها صحبت کرد که بسیارخوب فارسی رادراین باره ها بلد است وعاشق غذاهای ایرانی است- درشیراز اسب دارد-که درالمان امکان ندارد زیرا بسیارگران است-من ماهواره داشتم یک کانال المانی راه  امده کردهبودم که ایشان اخبارالمان راهم بداند ومن تلویزیون را روشن کردم- اخبار  مجلس المان بودم من گاهی میگرفتم خیلی کم میفهمیدم ایشانکمی دقت کرد وفرمودندخاموش رکنید من از  کانالهای المان را بیزار هستم- یک اقای قبلا صحبتکرد وبعد یکخانم  متوسط السن امدند صحبت میکرد ایشان گفت ان اقای قبلی همه اش رادروغ گفت  واین خانم متخصص مچ دروغگورا بگیرد مچ اورا باز کرد دراروپا  رسم است برای تاید روی میز میزند ودرپاکستان وهندوستان این رسم است ولی حالا ایشان برای حزب خود دروغ هارانمیگوید ویا دروغهاراتوجیه میکنند- من بیشتر از  بی بیسی جهانی تاحدی خوب است ودوتا  خبرگذاری  انگلیسی زبان هم گاهی استفاده میکنم خواهر منازالمان زنگ میزند حالت خوب است میگویم چه خبرشده است میگویند گفتند وضع شهرها کمیحرانی است میگویم ما الان ازخیابان امدم انها به تلویزیون زنگ میزد چرا دروغ میگوید  میگویند خبرگذاری های معروف  مخابره کردند- دیگرمردم اطمینانی به دولتها ندارندمداوم میگویند فرزنادن خودرا  ازدولتها  ناامیدنکنیدوضع شما از گذشتان بهتر است وضع انهاز شما بهتر است ولی اینطورنیست باید هرچه دولت میگویند تصدیق شود-  اینها ملت بیچاره المان بازور تبلیغات به جنگ خانمان سوز دوم بردند امروزه اجسادانها مشخص نیست  هیچگونه عذرخواهی نمیکنند وهیچگونه   تلاش برای بهتر کردن کسانی که درجنگ اسیبهای سخت خوردند نمی کنند انهارارها کردند چگون میشود .دوباره به اینها ایمان داشت اب سردی بود که روی من ریخته شد</