بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- اقایان وهابی باوجود انکه اشکلات را که میفرمایند-جواب داده میشود ولی نمیپذیرنند وادعای بیسوادی علمای اسلام  میکنند  - درحالیکه مسئله برعکس است من داوخر رسیدم فرق مجاهدین وقاعدین متوجه نشدم چه اشکالاتی دارد- ادعای مکینن  شیعه معتقد است که قران تحریف شده است درمطلبی که من از حضرت ایت االله علامه سیدحسین طباطبایی رحمت الله  ودیکگران  کپی نزدم که هیچکس معتقد به تحریف قران نیست فقط در دوجا جابجایی شده است  این مطلب ازمایش شما وهابین استآنچه حقیر همیشه از المیزان فهمیده‌ام و تقریباً صریح فرمایش حضرت علامه است اینستکه ایشان هر تحریفی را که در دلالت قرآن بر حقائق و مطالبش خللی ایجاد نماید منکرند. ایشان می‌فرمایند قرآن موجود تمام صفات کمالی خود و هادی بودن و نور بودنش را دارد و هیچ یک از صفاتش سلب نشده‌است.-ا مقدمه اولآیا اعتقاد به جابه‌جایی آیه‌های اکمال و تطهیر به معنای اعتقاد تحریف قرآن نیست؟

 

علامه طباطبائی(ره) در تفسیر شریف المیزان آنجا که از تحریف قرآن بحث می‌کنند، مطلقاً تحریف قرآن را به هر شکلی(اعم از نقصان و زیادت و جابجائی) رد می‌کنند. اما در کتاب مهر تابان که علامه تهرانی(ره) در این زمینه سوال می کنند؛ علامه(ره) می‌فرمایند:

«بنده یقین دارم حداقل در دو موضع آیات قرآن جابجا شده‌است. یکی آیه‌ای «الیوم اکملت لکم» و دیگری آیه تطهیر.

یعنی دقیقاً همان دو آیه‌ای که ما با اهل تسنن سر تفسیرش دعوا داریم. دلیل علامه(ره) نیز همان دلیل اهل تسنن است که تفسیری که شیعه از این دو آیه می‌دهد با سیاق آیه نمی سازد.

علامه(ره) در بخشی از جواب می فرمایند:

«در تغییر محلّ آیه: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ‌ بلى، جاى بعضى از آیات ممکنست که تغییر نموده باشد، ولى البتّه تغییر محلّ آیات غیر از مسأله تحریف است. بحسب ظاهر- واقعش را خدا بهتر مى‌داند- از اوّل قرآن تا آخر قرآن در دو جا قابل تردید نیست به عقیده بنده که جاى آیه عوض شده است. در جاهاى دیگر ممکنست که بگوئیم جاى آیه عوض نشده و تغییر نکرده است و قابل توجیه است، ولى در این دو مورد به هیچ وجه قابل توجیه نیست. اوّل در سوره مائده است و دوّم در سوره أحزاب است».

در استدلال جابجائی آیه اول علامه(ره) می‌فرمایند:

«با شواهدى که جمع آورى کردیم وخصوصیّاتى که در آیه هست و آیه‌هاى قبلى و بعدى نشان مى‌دهد، على الظّاهر بدون

تردید اینجا دست خورده و جاى آیه را عوض کرده‌اند. این آیه را بعد از محرّمات اکل، بین مستثنى و جمله مستثنى منه قرار داده‌اند، تا خلط مبحث شود و چنین گمان شود که مراد از روزى که کفّار از دستبرد به دین مسلمانان مأیوس شدند و در آن روز باید مسلمانان از خدا بترسند، و آن روزى که دین مسلمانان کامل شد و نعمت بر آنان تمام تمام گشت، و روزى که خدا اسلام را بر مسلمین مى‌پسندد؛ روزى است که مثلًا میته و خون و گوشت خوک و غیرها حرام شده است.»

در بحث آیه دوم نیز علامه(ره) همان دلیل اهل تسنن را می آورند که اینجا امر مشتبه می شود که منظور زنان پیامبر(ص) هستند نه خمسه طیبه.

«و امّا دوّمین مورد که تغییر محلّش بسیار روشن است، آیه تطهیر است؛ و آن در سوره أحزاب است‌ در تغییر محلّ آیه تطهیر إِنَّمَا یُرِیدُ اللَهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. این آیه هم در جائى واقع شده که به هیچ وجه مناسبتى با ما قبل و ما بعد خود ندارد. زیرا که ما قبل آن راجع به زنهاى رسول الله است، و ما بعد آن نیز راجع به زنهاى رسول الله است؛ ولیکن این آیه با اینکه راجع به اهل بیت رسول خداست، در میان آیات آورده شده است که امر مشتبه شود....در وسط آیه دوّم مى‌بینی‌ که لحن خطاب تغییر مى‌کند، و یک جمله نامناسب راجع به اهل بیت رسول خدا وارد مى‌شود به‌طوری که ضمیرهایش ضمیر جمع مخاطب مذکّر است؛ مثل عَنکُمْ و یُطَهِّرَکُمْ، و عیناً مانند وصله ناهموارى است که بخوبى مشخّص مى‌سازد که ربطى به آیه قبل و بعد ندارد؛ و جاى این خطاب در اینجا نیست. ولى در اینجا آورده‌اند، تا بواسطه ملابست، اذهان عامّه را متوجّه زوجات رسول الله بگردانند، و حَسَنه تطهیر و فقدان رجس را به آنها بچسبانند.»

حال بالاخره نظر نهائی علامه(ره) در این زمینه چیست؟! و آیا شما این نظر علامه(ره) را می پذیرید- ؟؟ -حضرت رسول اکرم صلواته علیه واله والسلم به حضرت علی علیه السلام دستور دادند- علی جان تاقران کامل  ننویسی با احادیث  مربوط به ایات ازخانه بیرون نیا-وحضرت روس الکرم صلواته اللهعیله واله والسلم هرایتی که میامد  جای ان ایه درسوره مشخص میکرد وبیشتر تعلیمات را به علی علیه السلام داده بودند وملی احادیث تفسیر ایات را به جهتی اقای عثمان امد قران را  جمع اوری کند علم اش راداشت ولی حضرت علی علیه السلام احادیث اش راهمه انهارا میدانست؟؟-چه جهتی داشت که اقای عثمان بشدت مسئول شد که قران راجمع اوری کند- برای تطهیر ایشان  حدیث جعل کردند که پیامبراکرم صلواته الله علیه واله والسلم فقط به جناب عثمان گفته استکه قران جمع اوری کند ومرتب کند- هرکس که عاقل باشد  جعلی بودن اینحدیث برای او اسان است- ایشان  ازمردم خو است همه قرانهای خودرابدهید  که قرانه ای که نوشته شده بودهفتادتا بود ازانها اسنخراج کرد وان قرانهاراسوزاند چرا برای کثافتکاری که کرد بود -دونفرندادند یک یک عذاب اخرتی دنیا دانرد یکعذای اخرتی اخرت دارند

 

<