الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- کتابی درامریکا چاپ شده است- که بنظر حقیر تاریخ را تفسیر میکند- عنوان کتاب  قانون من وقانون دیگران-که سنتی است که درغرب ودرشرق  اعما ل میشود هرریس جمهوری میاید میگوید قانون من- این کتاب  بیشرین فروش را درامریکا دارد-جریان کتاب که البته ده سطر بیشتر  بیان نشده است  جریان این استکه  ایشان نباید برخلاف سنت عمل کندمثلا فردا به اداره سجل واحوال برود وازدواج خودر ثبت کند ناگهان جریان رابه مبزند  ناگهان تغیر عقیده بدهد - وبرخلاف سنت رایج امریکااست- ان خانم برای روزعروسی هم دعوت کرده است یک سنت است در مسیحیت  که  یکی ازبهترین مغزها ساق دوش مرد  است وخانم هم یک خانم مغز ساق دوش ان خانم است که غالبا خانم هاپدرشان هستند- -نقش انها این است اگراختلافات حل نشده به ایندو گفته میشود که هرچه انها تصمیم گرفتن باید اجراشود -ایشان یک خانم  ساقدوش اجاره ا ی را دعوت میکند که ساقدوش ایشان باشد  درظاهر سنت راپیاده میکند ولی درباطن نظرخودرا اعمال میکند- جنا ب عثمان- به این خانم  ساقدوش میفرماید ایشان ازپشت شمع  رصدکن-شاید یک ضرب المثل است و ایشان به خانم ساقدوش میگوید که ان خانم    خواهدگفت که اینفرد دروغگو است وشماپاسخ لازم رابه او بده که او دروغگونیست قانون خودرادارد ودک اش کن-روزی  امام حسن علیه السلام روزی  به پدر گفت چراشما ائتلاف نمیکنی- ان زمان یک خرس را  میاوردد ومیرقصیدند خرس هم مثل  ان فرد  میرقصید فرمودندمنرا خرس رقاص میکنند چرا برای انکه قدرت دردست انها است امام علی علیه السلام یاکنارمیکشید واگرقدرت داشت جدی واردمیدان میشد به دوجهت هم علم مدیریت داشت وهم علم  غیب وقدرت نظامی- شاگردان حضرت  ایت الله العظمی بروجردی رحمت الله علیه من اینقدر هوش درایشان نمیدانستم-هوش امام الخمینی رحمت الله علیه اشکاربود-میپرسند که چراشما از  فدایان اسلام دفاع نمیکنید میفرماید اولا افراطی هستند واهل کشتن اینامر رامردم نسبت به اسلام سرد میکند نظرمن این است که ایشان بدین نحو خواسته مشخص کندثانیان یکی ازشمارامیخواهد رهبرکند میفرمایند چه اشکال دارداشکال من  بیان میکنم-شمافقه سیاسی نخواندید یا بلدنیستید ویا یکحکم من دراوردی میدهید ودانشگاه توی یقه شمامیزدازیک طرفاهلایمانپشتسرشماهستند وایک طرف دانشگاهی هستندبین شما وانها زدوخوردمیشود وچوندردنیاشکست میخوریذد مردم سردمیشوند خو راچاره چیست تنها حضرت امامالخمینی رحمت الله علیه اسوه اینکاراست وایشان بایدبرود وکتاب بنویسد- ایشانفرمودندتامن ازاول قضیه تااخرقضیه را بخوبی درک نکنم فتوانمیدهم-ادامه دارد