سنگین دراب غرق نشود و قایق هم اگر واژ گون شد بتواند سوار قایق شود وبقیه ماجرا یعنی هیچگاه از انسان جدانمیشود وحبل المتین هم همان طناب است- که غالبا از ابریشم درستمیشدیعنی طناب محکم عقل یعنی عقال را که بهپای تر درحالتنشسته دوقسمت یک پارا با بندی که دوقسمت یک پای درحالت نشسته میبستند که نتواند حرکت سر دارند ویا گردن انرا به درختی میبستند یا به حلقه ای بدرب خانه میبستند- که ویا بدرخت میبستند- یقین سنگی بوده اس یک سطح مسطح داشته است وپشت ان مخروطی بانوک تیز ارنیاز بهجستجو نیست وقابل استفاده استنرا در ردوخانه فرومیبردند تا جای که محکم شود وسطح ان از اب کمی بیشتراست و به ان یقین گفته میشد که قابل عبور است مطلبی که یقینی است دیگر نیاز به جستجوکردن نیست وقابل استفاده است- دلدالت واز دلیل دلیل یعنی کسی راه بلد است وشاخص های راه ونشانه های راه رامیداند- پس احکام باید از روی عقل ودلالت شرعی باشد خداوندمنان تا انجا که بشر میتواند از عقل خوداش بخوبی درک واستنباط کند بهعهده خوداش قرارداده است وانجایی که نمیتواند توسط وحی اورا دلالت میکند که میشود دلالت شرعی ولی انسان میتواند وحی را تشخیص دهد- ادامه دارد