بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- جناب دانمارک یک پولی به ما بده تا اقای ترامپ سرجای اش بنشید-  مداومبگو کاردرست است تومیایخراب میکند وهمهچیز راگند میزیند  بیست دقیقه با کره شمالی حال ایشان جای میداد  وهمه فرار میکنند زمان  جنگ ویتنام نیت وگندزد وبه کشور ویتنام- خداوندمنان دشمن اینها هستد وحال انهارا  جای میاورد- دوقلب  بشر دارد- قلب اول خداوندمنان  دران استکه قلب افسر است دوم قلب  انسان است که درکنترول قلب افسر است درجوانی وقتی کهجوان وارد گود ایمان میشود مداوم خداوندمنان اشراق میدهد البته اشراقیات زمین تا اسمان باهم فرق دارد- اولی ها معمولی است  فرد روزنامه اطلاعات ان زمان میخواند یک مقاله اورجلب میکند وبعدفرد  مسئله ای میپرسد یک نظریه  در ذهن میاید ویا بافردی صحبت میکند مطلبی  میگوید تمام اینکار ها کار خداوندمنان است ومن مثلا جواب میدهم بعداز مدتی فردمیگویئد ده سال بعد میفهمد تنها اومیفهمیده است  و مقدمات انرا درجای پیدا نمیشودمداوم است تا جوان رو به بعضی فسادها وباطل میرود بایداولاز خداوندمنان اجازه بگیرد خوداش درک میکند وبعدتوبه کند وجواب باطلراحتما باید پیدا کند وبه ضمیر ناخوداگاه بگوید از خداوندمنان بترسد وشیرینی  انر رها کند ومگر بااتش  سوخته میشود عجیب است انسان کنترول قوی پیدا میکندپگرچه ضعف انر تشخیص دادهبود ومداوم رشد درانسان بوجود میاید دردانشگاه شیراز بودم  یک درس ساعت هشت داشتم ویا یک در ساعت وداوزده نیم- غالبا  کتاب خانه بودم ولی چون در کافه تریا روزنامه های روز بود وهمه را میخواندم-مینشستم- ومیخواندمرزی یک جوانی امد بسیاربا  وضع مستضعف  بود  ایشان دانشجوی شیراز  نبود احتمالا مال دانشگاه تهران  بوده باشدگفت بچه ها خیلی اصرار دارند باشما   چالش کنم  منظور کمونیست ها شما اجازه میدهید گفتم بله  شروع کرد از  اقای مارکس کد اوردند بعد  دوست انگلسی ایشان  روزن برگ عدم تجربه باید میپرسیدیم این خانم کیست ایشان اول شاعر المان است واول خطیب المان است به چندزبان مسلط است منشی اقای مارکس است وکتاب های ایشان را  ویراستاری کرده است هارنوع اطاعاتی اقای مارکس میخواست ایشان  تهیه میکرد فردی داغ و انقلابی مافیای المان راترور کرد چند میامدند حداکثر بیست نفر ولی بعد شدنددویست نفر وبعد پانصدنفر- بهترین روش مال انگلستان است درهاید پارک صحبتمیکند  پشت تریبون وبعد  پنچاهقدم انطرف تر یکی فردی تریبون دارد وحرف های ایشان گنبه میکند واقای کمونیستجا میزند ومیرود اما اگر دراین  دم دربیاورند وفحاشیبه اسلام علما بکنند بدستر حضر ایت الله العظمی سیدحسین بروجردی علیه السلام چه کمونیست باشد وچه بهایی باشد به طلبه فرمود ه -است تاانهارانکشیدحق درس  خواندن ندارید  دوتارمیکشند قضیه تمام میشود وشاه از ترس چیزی نمیگوید- باید عیسی به دین خوداش موسی بدین خوداش اینچنین  بایدباشد—د وات ساب  یک اشکا بزرگان برامام الخمین رحمت الله علیه  گرفته بودند بجز ایتالله  دکتر مرتضی مطهری علیه السلام که برای من مشخصاست تقیه وحیله است-صدام به اقای حضرت دعایی رحمت الله میگوید من  طاقت ام تمام شده است عوامل ایشان درعراق ارتش راواردبه قیام برعلیهمن میکنند ومن اخرتصمیم میگیریم به ایران حمله کنم جناب اقای دعایی رحمت جریان باگریه به امام رحمت الله  علیه میگوید جناب اقای دکتر مهدی بازرگان میفرماید ما ارتش راسران انها کشتیم وارتش تفیف دادیم افسران پاین دست دروحشت هستند وفلان وبیسار اینجنگ کشتار سنگین دارد وموردنفرت مردم واقع میشود صلاح نیست امام میرماید برای اخرین بارکاری به صدام نداشته باشد اقدامات لازم رابکنید ومن شخصا انراقبول دارم حرف صدام این است من  درامور شما دخالت نمیکنم وشماهم درامور کشور عراق  دخالت نکنید- طاغوت  قران یگبار میفرماید  زمانی  مومن قدرت ندارد  ازاو دوری کند ولی تبلیغاتهیچگاه   تعطیل نمیشود لی  تاکتیک زمانی خودرادارد- اماقران درجایی که خداوندمنان قدرت داده است-میفرماید مستضعفینی که ایچگونه راهحل ندارد حتی مهاجرت کنند اینمهاجرت بهجایی دست  طاغوت نمیرسد-وانها میگویند خداوندکسی رابفرست که مارازدست این طاغوت نجات دهد اخیرا د رتلویزیون حدیثی خواند اگر همهمخلوقات خون داشته باشد  وخون انهارابریزند بهاندازه یکقطرهخون امامحسین علیه السلام نمیرسد پس کشتر مطرح نیست باید بداد مردم عراق رسید البته امضای امام الزمان علیه السلام هم واجب است صدامی دست بکشتار علمی شیعه واندکی علمای دتسنن زده است وشراب فروشی درکنار بارگاه پرعظمت علی علیه السلام در  داخل صحن حضرت عای علیه السلام چشنواره بین المللی  اواز باخواننده زن   وان برنامه  تلویزیون فحشا هیچکدام را  کم نکرده است این جنگ واجب است چرا   استکبار علی الله= خودرا برتر از خداوند منان بداند- هرقت انسان مسائل  که میگویند نشخوار ذهن انسان نمیخواهد انها حکم باشند ولی یک مقداری ضعف دارد بهخود بگوید ضمیرناخوداگاه اتش وغضب الهیرادوست دداری نمیترسی   ناگهان تسلطبرخود پیدامیکند-اما جوان سه ربع ساعت انشا خواندهمه اش کد بودن اثبات بعدفرمودند دوزاری افتاد گفتم نه گفت چرا گفتم شما استدلال نداری شعار میدهی- ایشانفرمودند وقتمن راسه ربع ساعت گرفتی دوزاریت نیافتد  ورفت من تجربهنداشتم کهان زمان بهاینجوانبگویم خوداتهم همین نحو قبول کردی دانشجو معلوم استادشما گیرنمیدهند