بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است مجله گرانسنگ چشم اندازایران شماره 123 پیداکردم که تا امروز نخوانده بودم-مقاله دارند- بنام جایگاه خداوندمنان درمعرفت شناسی مدرن- د ر مقدمه نوشته شده است که کتاب گذارازد فاعیه گررایی به سوییشناسیمتن درسال 1391 به کوش فرامرز معتمد را انتشار ات نقد فرهنگ منتشر کرده است گفتنی است بنا بود نام این کتاب-الله ودنیای مدرن باشد که بنامفعلی اینکتاب مجموعه مصاحبه های اقای معتمد با اندیشهمندانی چون عبدالعلی  بازرگان تقی رحمانی دکتر حبیب پیمان واحسان وسارا شریعای وغیره--- است گفتئ وگوها از سال1381 شروع شده است دراین شمارگزیده  ی- از گفت وگوبا علی زاهد میخوانید من قسمت اخر بیان میکنم بطور کلی ایشان پرش روح رادر درک قبول نمیکند  چون بعضی  د انشمندان غرب ایراد میگیرند که از ماده به معنا پرش شود ازراه عتقل وفلسفه باید اثبات شود بدون انکه از طبیعت وماده استفاده شود  درحالیکه در کتب الهی از طبیعت  استفاده شده است درحالیکه درغرب از طبیعت بهخداوندمنان برسید پرش ذهنیتی شده است وبعضی میخواهند انر ا فبول نکنند ایشانمیفرماید درکتب دینی مانند فران میفرماید درباره خداوند درشک هستید؟؟ مبنارا  دردین  فرض حتمی گرفته شده است خالق خداوندمنان است- ودرضمن نمیتوانید درباره خداوندمنان یک توصیف علمی دقیق بدهید بله ولیا زقران و بیانات معصومین  میتوان مطالبی   را شناخت ودرککرد ولی همان ندازه کافی است ونیازی  بهدرک  تجربی  ودیدن  عینی نیست مبنای عقلانی دارد ولی ایشانازدرون پدید ها قبولندارد که خداو ندمنانرا اثبات کرد- عارفی  درباغی کار میکرد شلاگردان داشت و ناشناخته به مردم کمک مادی میکرد یک زن خدمتکار داشت که ایشانگاهی کنار  انجناب مینشست وایشانمطالبی ساده بیانمیکرد وتصور میکند که زیاد  درک نمی کند یک روز  یک کیسه برنج خرید درحای مخفی کرد ئداشت ابیاری باغ میکرد ان خانم امد  که چیزی  میخواهید ایشانگفت شما ابیاری کنید من  سری به بیرون بزنم برگردم ان خانم یک ناگاه خا صی کرد نورانی شدهبود وبسیارزیبا شدهبود  وگاهی  که طاقت دیدن نداشت وگفت کیسه برنج را کنار در بگذاشتم اجازه بدهیدمن کول کنم- البته توصیف ان ساده نیست میفرماید چتین مطالبی نگوید اینمطالب وتوصیفات  کمی انگاه بیشازانکه خد مت کرده باشد در واقع به ان جفا روا داشته است- ایشان فطرت را درست د رک نکر ده اسیت- یک حس  فرا مادی است لیست انواع درک درهمه ابعاد دران است یک لحظه از کلامی خوشش نمیاید ودرست است یک دفعه ازدیدن شی لذت زیادمیبرد که درست وغیره درفرهنگهای مختلف مختلف است ولی درخداشناسی برق اسا است به اصطالح ایشان مبنایی استمیفرماید ازاین راه نیاید درماهواره گروهی  که  ماهواره ازمردان وخانم های بیشتر پیر امریکا سوار یک قایق ایستاده دریک رودخانه درچین کمونیست به سمت  جادی میرفتند باوجود انکه قایف خیلی اراممیرفت  درد طرف جنگلی سربه فلک کشیده بود یکخانم به راننده گفت ارام برو تا ماخوب تماشا کنیم راننده فرمود باید بهموقع برسیم ومکن است نگران شوند و رویتیب بیادغذا بخورید کهنوبت دیگران خراب نشود ولی من  بیسیم میزنم که کمی دیر میایم از ایشلن سوال شود خالق این جنگل کیست درثانیت میگوید خداوندمنان چون استدلال فلسفی ندارد ایشان تصور میکند که این بیان علمی نیست  درحالیکه فطرت در ثانیت مسئله را درست حل کرد زیزا فطرت باعقل  همراه است- نتچه ایشان  زبان دینی- زبان دینی مهمل نمی باشد- میان منطقی ومعقول بودن فرق ونفاوت است یعنی ان خانم منطقی است ولی معقول نیست چون اثبات فلسفی  نشده است به اعتقادمن سخنان عارفانه ومتون دینی ومعنوی وهمچنین بسیاری از متون وادبیاتفلسفی ومتافیزیکی مارا باحوزه ای درگیر میکند که انسئی منطق متعارفذ ماذ است ولی برای زندگی ما از هرچیز ضشروری تر است دین وفلسفه مارا از ر وئز مرگی وازدر افتادن در ورطه اشیا بیرون میکشد سئوال ایا این اشیا زبانی  دیگرندارند چیزیرا القا نمی کننند ساکت هستند  فقط همین تماشا است—درقالب اموزه فلسفی که اکنون میدانیم که بههیچ رو تبین گر وه و فیصله بخش نیست گدام فلسفه با ایشان میفرمودند فلسفه علمی نه فلسفه محض=- باهستی در گیر پمیکند در اینجا معمایی حل نمیشود درست الست فلسفهمحض مسئله خالق را حل نمیکند ولی درشانخت  ماده وطبیعت استذ ونظم  میتوان ازان استخراج  کرد که علم همان است- زیرا معما فقط درعلم حل میشود اما فرصتی بی نظیر فراهم میشود که حیرت کنیم یعنی پرش بهمتافیکی بله برای فلسفه علم چنین است جواب حیرت چیست—باید بکوشیم- علم طبیعت پا درکفشس دین وفلسفه نکند وبیهوده نگوشد که انهارا به اسم خرافه وشبه علم طرد کند یعنی دین وفلسفه خرافه است چون اثابت تجربی ندارد اثبات عقلی  دارد ویمنشانمیتواند نظمی که طبیعت است مخلوق ناظم وعالم است اینپرش باید انراشناخت- الهیات وفلسفه نیز حدود وقلمرو خودرا بشناسند دریابند- که درباره چیزی انجنان متعالی و والتا سخن میکویند که درباراه ادعای تبین داشته باشند بله طبیعت میزانی اندک از شناخت الله رابعهده دارد- ان عظمت بسیار والا ومتعالی است انگاه بیش ازانکه بهان خدمت کردهن باشند د رواقع جفا کردند  خوب به دین توجگه کرد وشناخت تاحد میسور را دین گرفت پارادوکس ها یعنی علم تجربی نقیص وضد علم عقلی است اگرچه اطلاعات نمیدهند- ولی درعمل کار گردی مثبت دارند خوب مسئلهحل شد این دو فرد  به اگاهی لازممیرسد وبه ادمی میاموزند که بصیرتی نسبت به هنستی وبودن کسب کند بهگمان من باید این ادمی مرزهای هستیرا که دران است که از انها فراتر نمیرود مگر بهذاین به که دیگر انسان نباشد  بله درظرفیت انسانی هستیرا درک میکند