سم الله الرحمن الرحیمن نظر یات شخصی است-قبلا ازانکه اشعار بسیارمعر وف درباره امام الزمان علیه السلام رابنویسم- یکم طلب درباره راستگوی که قبلا دراین جایگاهی نداشت  وجهان سه پ بود پارتی پول وپرویی- داستان اش ر اهم خواهم گفت—امام الز مان علیه السلام درعراق درمنزلی بوده است- خدمتکار خود  میفرستد که ده نفررا  به انها بگوکه بنزد من بیایند- انها بیانمیکنند یک ر ود خانه است کهحال بسیار شلوغ است ز مان بر است امام الزمان علیه السلام جملاتی یاد میدهد—شما بگوید  ازروی رودخانه گذر میکنید- یکی ازاین ده نفر-یک دوستی د اشته است صبون پز بوده است و بسیار مومن  بوده است- حیق اش امد که ایشان نباشد به او جریان راگفت باهم به رودخانه رسیدند ایشان وسط رودخانه رسید برگشت د ید او د ارد غرق میشود  وبرگشت دست اوراگر فت بهساحل رفت گفت مگرتو ناخالصی د اری  گفت ولی دراینمسئله شک پیدا کردم ایشانگفت  دست ات رابه ده به من دست اورا گرفت واز رودخانه بیرن رفتند وبه خدمت امام الزمان علیه السلام رسیدند- امام از هر د ریصحبتی کرد یک دفعه ان فرد  گفت یا امام علیه السلام اجازه من رابدهید که بروم صابون های  زیرو کنم وگکه درافتاب هستند خراب نشوند امام علیه السلامفرمودند خراب شدن صابون بر جلسه من برتری دادی درضمن بدانم ماحواسمان برای صابون تو بود  احمق ر فت ودید که صابونها زیرو رو شدند انفرد خجل شد  وگفت یا امام  علیه السلام من فریب خوردم فکر کردم ادمی صادق که بهشما عشق وعلایق زیادی د ارد من نمیدانستم که او منافق است امام علیه السلام فرمودند من  ازهردری صحبت کردم برای انبود که شما اورا خوب بشناسید-بعداز انقلاب چنیدین  سال قبل  انتخابات بود- بهیکموسسه اموزشی  گفتند یک پست را به شمادادیم پنچ نفر انتخاب کردند که هم ن هم بودم قبلا هم د ر پست انتخابات بودم فردی از سازمان امارگیری یک رشته بسیار مهم اقتصادی است ودرامریکا بسیار حساس است-درصد  کار از ان استفاده میشود سیا  د رهمه امور جهان  عمل میکنند ودر اینترنت هم است- معاون انجا که مدرک امارگیری انتخابات درامریکا خوانده بود وفوق لیسانی در تجزیه ونحلیل  شغلی بود  تنها فوق لیسانس امار از امریکا بودکه پیشرف بخشی از شهرلوس انجلس در اختیار ایشان بود  که با امارگیری رشد مغازها وحرفه هارابدست اورد اورد ویا  بیان کند- فقط در تهران سه نفر  دارای لیسانس امارگیری انتخاباتی از امریکا از د انشگاه  درجه سه وچهار  البته من باید شرح بدهم ان د انشگاه بسیار خوب هستند ازیکجناب دکتری بعداز انقلاب  گروهی د اشتدرباره اسلام صحبت میکرد ومن به ان گروه معرفی شدم ایشان فرمودند  من اول درجه سه بودم وبعد تخصص از درجه یکگرتم ولی درجه سه کامل گرفتم ولی بعضی د انشجویان عربمیگویند مانصف امراض میخوانم نصفدیگر عرب دوستم میخواند وانها قبول میکنند ومدرک نصف میدهند – بعضی ازانها دراینترت خواندم که دوسال لیسانس موثلا روانشناسی میخوانند ودوسال متفرقهمیخوانند   دقیقا مانند دانشگاه پیام نور ولی قویترازانها  حسن این است درهر   سالی هنرچقدربخواهند مزلب یادمیگیرنند ودردانشگا ازمایش باید بکنند وان  قوانینرا اثبات کنند وگرنه درس روانشناسی سم مهلک است ایشان یکنهصتی درامریکا بوجود اورده است  ازاول متفرقه باشد به این علت خانم ههم بایدکنند وهم خانه داری کنند  در روز شتبه ده ساعت بیانند ودر وز یکشنبه هفت ساعت در یک ترم یانیم سال بیست هفت جلسه میشود مال انها چندین مرتبه بیشتر میشود- انجناب که به شیراز میا ید ومعاون امارگیری ا مرکز میشود که ریس انها دیپلمه بوده است ولیسانس ادبیات وعیره وریاضی بوده است چوناز اول تا اخر پوشالی است گفته بودند از کل استان فارس فقطک پتچ کیسه بیشتر تباید بیاورد ما انبار نداشتیم در ر اهرو بودند  روی هم  سوار میکردیم تنها جای یکنفر حرکتکند د اشتیم ولی درامریکا صد اطاق حرفهایبود وچندین انباربزرگ د اشتند واقعا  استفاده میکردند   واز هر شهرستان یک کیسه نایونی برداشتیم ومابیقه درکیسه کردیم وروئدخانه اب د اشت ودر رودخانه انداختیم-من گفتم من میبرم تهران که ببینم وضع چیست انجاهم در ر اهرو همین کارا کردهبودند وارد اطاق شذیم گفتند طرح مار  نگاه کنید واگر اصلاح دارد بکنید گفتم شما ازیک طرح سزبازگیری اکر یگا تفلیدکردید وانرااهم نوفهمید ومن تاحدی طرحک دستکاری کردم وانرذ چاپ کردند ونوشتند درصدمورد ما استفاده خواهیم-کرد اما حال حداوندمنان میداند برای چاپ لوسی نیست یک فرد  مومن  بامدرک د کتری امده است و واقعا باسواد یگچیزی او بهمن یاد میدهند ویکچیزی من بهاو یادمیدهم—ادامه دارد