عرفان عاشورا

بسم الله الرحمن الرحیم- این وبلاگ برای شناخت اسلام عزیز فعالیت میکند

۲۳ مطلب در اسفند ۱۴۰۱ ثبت شده است

تاریخ شفاهی ایران-!!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- کانال اینه در ماهواره بنظر میرسددرامریکا چپ حزب کارگری انگستان طرفدارخانم  فرح پهلوی است اقای محمد باهری هم به ظاهر چپ دونوبت وزیر داد گستری شد- ومورد تائید خانم فرح پهلوی  شد وتئورسین انها اقای بنی صدربود که مورد حمایت خانم فرح بود خوب ایشان کتاب خودرا بنویسید—تحصیلکرده های ایران که از خارج میامدند یک طرح بزرگ را  میریختند وبه شاه عرضه میکردند وخودهم سهمی کوچک وگاهی بزرگ که صدای شاه درمی امد وبه علم که ریس درباره بود میگفت این فلون فلون شدها حتی فحش به انها میدادکه به دربار  راه نده- اقای هویدا زمانی که ناراحتی اقای علم زیاد شد وگویاناراحتی قلبی داشته است به شاه پیشنهاد میدهد که علم به وزیردرباره کند که شراش کم شود- ولی بهترین وزیردربار اقای هرمز قریب است که خیلی تقلا میکرد که وزیردرباره شود وشاه به ایشان گفته است تا علم است ایشان نمیتواند وزیردربار شود چپ ها مخالف راست هابودند حزبی نداشتند علم طرفدار راستها بوده است- چپ ها فقط نیرو  داشته اند ودر همه ارگانها هم افرادی داشته اند مقام دردانشگاه تهران بسیاربا اهمیت بوده است- برسر استاددانشگاه تهران شدند مسئله بوده است  ایشان خانم فرح که فردی منصف  است برای اینکار انتخاب- میکند دکترنهاوندی که بسیار مقام پرست است- خودرا ریس دفتر شهبانو میکند که در انتخاب استاد دردانشگاه دخالت کند –  اقای دکتر اقبال ریس سازمان نظام پزشکی میشود و-وزیر بهداری  شیخ نظام زاده بوده است که بوده است دکتر اقبال نظرا ش این بوده است ایشان میبایست ازقوانین نظام پزشکی تبعیت کند وایشان هم مخالف بوده است  دکتر اقبال  معتقد بوده است که ماشین ایشان دردانشگاه تهران اتش زده شده است کا ایشان است ولی منتصور میکنم که کار شاه است چون درهمه جا اختلاف درست میکرد-دکتراقبال دردانشگاه هرانچپ بعدشاه بخشی از اداره شرکت نفت را به دکتراقبال میدهد که بعد ریس میشود وایشان مداوم نسبت به نظریات شاه بدبین بوده است – وعلم بریامعالجه به فرانسه میرودودرباز گشت  اظهار میکندکه شاه ایشان رامعاف کندولی میدانست همانطور به اقای دکترباهری گفته است همه پس از مدتی میروند ولی من همچنان باقی خواهم ماندایشان طرح میدهد که ارشتیکت هرشهر مطابق  شرایط ان شهر تنظیم شودوهیچکس حق نداشته باشدبر خلاف  ان عمل کند- زمان دکتر امینی دکتراقبال با ایشان سخت برخورد میکند ودکترامینی از شاه میخواهدمدتی دکتر اقبال رااز ایران اخراج کند ومدتی ایشان درخارج بوده است وبعد برمیگرددرباره یک سیستم داشت که ریس اش شاه است- یک سیستم داشت که ریس اش اشرف پهلوی  ئبوداینسیستم دوموضوع را تعقیب میکرد یکی کارهای که اشراف را دردنیا محبوب کند مثلا دفاع از حقوق زنان- مبارزه ب بعد تا حدی شمس است و  علم بهاقای دکتر باهری گفته بود که یک قانون درست کند که ولیعهد نتواند شاه شود بنظر میرسد اشرف شود خانم شمس  هم یک سازمانخاص خوداش داشت  برادر دیگراش که یک اعجوبه پولدربیاربود ومحمود رضا سازمانی برای خوداش اشت بعدا فرح وشهناز هم اضافه شد  وشهاز درخارج بود وقراربود یک شرکت موتور سیکلت سازی شهناز بوجودبیاید وهرکس به شاه کمک میکرد هوای اش راداشت

موافقین ۰ مخالفین ۰

بنیاد گرایی- یا پوپولیسیم-!!

  بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است-امروز دربی  بی سی   دربرنامه-پرگار خواستند فاتح اسلام را بخوانند- ونظریاتی هم دادند بقول جناب اقای حافظ رحمت الله علیه فقط افراد دومسجد اهل خراباتواقعی بودند ونمادین به مشروب فروشی هامیرفتند بعضی  از بزرگان دین  بعضی از انها  حلال کرده بود وایشان فرمودند  جوان دراینه میبیند که – وقتیکه حکومت ها یظ لم وافراد بظاهر  دیندار های کاسه لیس  از معرکه خارج شدندوانزمان مردم متوجه بیانات جناب اقای حافظ رحمت الله علیه میشوند-جناب اقای بابک احمدی درکتاب کار روشنفکری  بیانات جالبی دارد- که چه زمانی انسان روشنفکر میشود وچگونه عمل روشنفکری میکند نمونه همین اقای حافظ علیه السلام است- بهروشنفکران توجه نمیشود عصر روشنفکری بوجود می اید کل مردم متوجه قضایا میشوند ولی دراینزمان روشنفکرا کمکهای فکری بهتر و راه حل های نشان میدهد زمانی که از حکمت نفرت شدید شد  یک فیلم هندی بخوبی این جریان را  نشان داد-عجیب است ضد بنیادگرایی  هستند—بنیادگرایی یعنی داشتن قوانین یقینی  درک حقیقت کردن همه کاردانشمندان دراین جهت است حالدرعلم زمانی که  قوانین نسبی  است یعنی هنوز جای  فکر کردن وتحقیق کردن وجود دارد ومیتوان اصلاحات کرد  ویشتر درموادر  مسائل دنیایی است  دوراه کلی وجود دارد یکی انکه هرچه مردم گفتند- دوم مانند ریاضیات معادلات در ذهن حل شودنهدرعینمردم براسا س دل خواه خودحل معادله کنند-منطق ریاضی میخواهد که راه حل اول فلسفه است دوم فلسفه های علوم بخصوص  علوم فرد وجمعی  انسانی –همان جریان اینه وخشت خام است-  اسلام روشنفکراش  خداوندمنان است واسوه اش پیامبر ان صلواته الله علیهم الاجمعین است  بنیادگرایی است ولی درهردوره بطن جدیدی مطرح میشود اسلام هم همین طور است ومثلا  ما دربطن  وباید پاسخ الهی راداشت دران دادگاه- خلق هیچکاره است قوانین الهی مطرح است بران اساس باید معادلات را حل وفصل کرد  حضرت موسی علیه السلام درچهل سالگی  به مصر باز گشت وچهل سال گذشت تافرعون دررودنیل غرق شد – درقران میفرمیاد مایامستقیم دشمنان خودرا شکست میدهیدم ویاتوسط مو منین ویا نیروهای دیگر- اقایان میفرمایند کارایران تمام است چون همجنس گرایی قبول ندارد ودین بهاییت راقبول نداردل وبهنظریات مردم توجه ندارد وغیره از پروئی کفار تعجب میکنند – خداوندمنان مبفرمیاد نارا حت نباشید اهرم ها وسرنخ ها دردست من است- ونگاه کنید درجات جهنمی اینهارا درنیااتشی ضعیف برانا مسلط است وسرانجام درکارخودشکست میخورنپررو میشوندودیگر خودرا پیروز صحنه میدانند ومسلم است عده ای زیاد فریب میخورند ولی امروز کار کمی برای  انهامشکل است ومردمجهان متوجه شوند که ما انهارا نمیپذریم بفکر ومطالعات میپردازند از اعتقاد گذشته  درجریانهای سیاسی  واقتصادی واجتماعی هم بضرر ایران عزیز عمل کردند وتریخ سیاسی   سیاه ای برجا گذشتند ودین مطابق احزاب خارجی سکولار عمل میکند که نظریات مردم عادی رابدست اورد دیگربنیادگرایی ندارد هروز به رنگی است که مردم راجلب کند عاقبت اش هم مشخص است بدون حساب وکتاب به جهنم میرود

موافقین ۰ مخالفین ۰

اسما وصفات الهی - !!

بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- خداوندمنان- بعضی صفات خودرا بانام گذاری- یان ومشخص کرده است –مثلا رزاق=رزق دهنده- غفار= گذشت کننده- تعداد انها مشهور به صدتا است ولی درجوشن کبیر به هزارتا میرسد- تادهزارتا هم گفته شده است- این صفاتی است با بشر بخصوص ارتباط دارد- ودر سرنوشت انسان نقش دارند- ولی صفات بینهایت است- که نام انها بیان نشده است وفقط اهل بیت رسول الله صلواته الله  علیهم  الاجمعین- میدانند ولی دراحادیث بیان شده است یک صفت الهی است که هیچ مخلوقی انرانمیداند- رابطه  صفت با ذات- درک اش بخصوص در روح کاری بس مشکل است-چون ما درک دقیق از روح نداریم- درماده شیشه نورا عبور میدهد بعلت چیدمان اتمی است ولی چوب نورا عبور نمیدهد باز بعلت چیدمان اتمی است پس عبور نوراز  شیشه  به ذات برگشت- به اصطاح میگویند این صفت در ذات مندک است- فرض کنید درچوب حکاکی کنیم کلمه بسم الله الرحمن الرحیم  را دربیاورم ایا این چوب این صفت رادارد یاندارد باز این مندک است حال ازجنس چوب یک بسم الله الرحمان الرحیم درست کنیم به نحوی در چوب قراردهیم که یکی شود این هم مندک است-نظریه اول متعلق به استادعزیر وشهید مبارک وعظیم الشان حضرت ایت الله  دکتر مرتضی مطهری  رحمت الله علیه السلام- ونظر دوم متعلق به علامه ایت الله حضرت محمد حسین طباطبائی است- نمیشود یکی رارد کرد اگربگویم نظریه حضرت ایت الله مطهری عزیز  رحمت الله علیه عزیز درست است- مامیدانیم مداوم درک حسی ما میبابیست تبدیل به روح شود تا روح انرادرک کند- دوتا روح  باهم تعامل دارند نظریه استاد علامه رحمت الله علیه میشود- واگربگویم   بهصورت اول مندک نشده است پس یک روح نداریم واینهم برخلاف ایه قران است که مارایک روح دانسته است- اما حدیث داریم کهخداوندمنان ابادارد یعنی  دوستندارد  حتی یک موجود بسیارضعیف مثلا بسیط مادی  تنها یکخصلت داشته باشدمداوم برای تک الکترون خواص پیدا میکنند اولا که پتانسل جنبشی دارد  الکترون یعنی انرژِی که یک لایه ضعیف مادی دارد دوم قدرت جذب دارد سوم قدرت دفع دارد- چهارم قدرت انتقال دارد- وپنچم  گرمادارد- وششم  نورپردازی دارد بعد صدا ایجاد میکند- وبعد حل نمیشود-ملاک صفات نیست ملاک ذات  است – یک اسکناس هزارتومانی است چون یک ذات دارد نمیشودگفت چون برابر هزار اسکناس یک تومانی نیست پس هزار ذات دارد- علما درباری عصای  حضرت موسی علیه السلام درواقع به هرشکلی در  می امد- درطول راه متکی حضرت  موسی علیه السلام وخانوداه معزز میشد وباز وسایل به ایشان وصل میکردندوهمراه ایشان میاورد- خوب زمانی که حضرت موسی علیه السلام  عصا به دریا زد  ودریا شکافت مگر خداوندمنان انهارانمیدید خوب دریارا میشکافت ایا عصا بی خاصیت بود پس خداوندمنان دستور عبس داده است یعنی کاری بی فایده- نه اینطور نیست عصا این خواص راداشت چر گفته نمیشود که خداوندمنان برای خودشریک درست کرد فلسفه ان این است بشر با منطق وفلسفه نمیتواند به توحیدبرسد زیرا مداوم درعقل خود شک میکند معجزه ساختن یک صفت الهی است از ان طریق بهتر میفهمد چنیدپیش دررادیویک سخنرانی حضرت مرحوم استادمن ایتالله حائری شیراز ی رحمت الله علیه گذاشته بود که جنابموریس مترلینگ یک فرد بلژیکی است از طریق فلسفه به ضد خدایی رسید ولی دانشمند منصفی بود بیست سال  روی زنبور عسل کار کرد به توحید رسید وچندین سال روی مورچه کار کرد باز بتوحید رسید بقول ایشان دستور پیامبر اکرم  وصلواته  الله  علیه واله والسلم وقران را عمل کرد- خداوندمنان فرمودند که من در روی ز مین خلیفه  خودم  بوجود میاورم- البته خلیفه هم برای خوداش است وهم برای قبیله- فرشتگان گفنداین بشر باضعف اولیه وشهوات قوی وقدرت اختیار چگونه میتواند خلافات الهی رابجای بیاورد- ازماخلیفه درست کن- وما ان خلیفه را اطاعت میکنیم ودستورات را اجر ا میکنیم- خداوندمنان فرمودند من چیزی میدانیم که شما نمیدانید  وفرشتگان تائید کردندکردند که علم انهاکلااز جانب الهی است واینعلم جدیدرا نمیداننند وتابع علم جدید میشوند- این را میگویند مقام فقر- حضرت رسول صلواته الله علیه واله والسلم من همیشه فقیر هستم وتوسط خداوندمنان غنی میشوم وباز فقیر هستم ذت وافتخارمن دراین رابطه است-کهعرفا ودراویش هم همین را میگویند که خداونددرد فقرمارا چاره کن ودرمان کن ومداوم فقرتولید کند وبعدمداوا کن- اعجاز درطول  اراده الهی  درست است ومطلوب است بچه را پدر ومادرتولید میکند یک اعجاز عظیمی است ولی شریک الهی نیست-چون درطول الهی است دلیلاش این میداندکه همه شرایط و وسایل راخداوندمنان تهیه کرده است- اگر از وداش بود انوقت شریک الهی میشد چر برای انکه شان  به انسان بدهدوگرنه مانند حضرت ادم عیه السلام وحضرت حوا علیه السلام همه را خلق میکرد مانند فرشتگان همانطور که خداوندمنان بامعجزات عقل مردم بدست میاورد خلفای طراز اول انهاهم بامعجزات  بتواند عقل مردم رابدست اورد وچون تمام شرایط و وسایل از جانب الهی است از خوداش نیست پس درطول الهی است نه نتها اشکالی ندارد بلکه لازم استربسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- خداوندمنان- بعضی صفات خودرا بانام گذاری- یان ومشخص کرده است –مثلا رزاق=رزق دهنده- غفار= گذشت کننده- تعداد انها مشهور به صدتا است ولی درجوشن کبیر به هزارتا میرسد- تادهزارتا هم گفته شده است- این صفاتی است با بشر بخصوص ارتباط دارد- ودر سرنوشت انسان نقش دارند- ولی صفات بینهایت است- که نام انها بیان نشده است وفقط اهل بیت رسول الله صلواته الله  علیهم  الاجمعین- میدانند ولی دراحادیث بیان شده است یک صفت الهی است که هیچ مخلوقی انرانمیداند- رابطه  صفت با ذات- درک اش بخصوص در روح کاری بس مشکل است-چون ما درک دقیق از روح نداریم- درماده شیشه نورا عبور میدهد بعلت چیدمان اتمی است ولی چوب نورا عبور نمیدهد باز بعلت چیدمان اتمی است پس عبور نوراز  شیشه  به ذات برگشت- به اصطاح میگویند این صفت در ذات مندک است- فرض کنید درچوب حکاکی کنیم کلمه بسم الله الرحمن الرحیم  را دربیاورم ایا این چوب این صفت رادارد یاندارد باز این مندک است حال ازجنس چوب یک بسم الله الرحمان الرحیم درست کنیم به نحوی در چوب قراردهیم که یکی شود این هم مندک است-نظریه اول متعلق به استادعزیر وشهید مبارک وعظیم الشان حضرت ایت الله  دکتر مرتضی مطهری  رحمت الله علیه السلام- ونظر دوم متعلق به علامه ایت الله حضرت محمد حسین طباطبائی است- نمیشود یکی رارد کرد اگربگویم نظریه حضرت ایت الله مطهری عزیز  رحمت الله علیه عزیز درست است- مامیدانیم مداوم درک حسی ما میبابیست تبدیل به روح شود تا روح انرادرک کند- دوتا روح  باهم تعامل دارند نظریه استاد علامه رحمت الله علیه میشود- واگربگویم   بهصورت اول مندک نشده است پس یک روح نداریم واینهم برخلاف ایه قران است که مارایک روح دانسته است- اما حدیث داریم کهخداوندمنان ابادارد یعنی  دوستندارد  حتی یک موجود بسیارضعیف مثلا بسیط مادی  تنها یکخصلت داشته باشدمداوم برای تک الکترون خواص پیدا میکنند اولا که پتانسل جنبشی دارد  الکترون یعنی انرژِی که یک لایه ضعیف مادی دارد دوم قدرت جذب دارد سوم قدرت دفع دارد- چهارم قدرت انتقال دارد- وپنچم  گرمادارد- وششم  نورپردازی دارد بعد صدا ایجاد میکند- وبعد حل نمیشود-ملاک صفات نیست ملاک ذات  است – یک اسکناس هزارتومانی است چون یک ذات دارد نمیشودگفت چون برابر هزار اسکناس یک تومانی نیست پس هزار ذات دارد- علما درباری عصای  حضرت موسی علیه السلام درواقع به هرشکلی در  می امد- درطول راه متکی حضرت  موسی علیه السلام وخانوداه معزز میشد وباز وسایل به ایشان وصل میکردندوهمراه ایشان میاورد- خوب زمانی که حضرت موسی علیه السلام  عصا به دریا زد  ودریا شکافت مگر خداوندمنان انهارانمیدید خوب دریارا میشکافت ایا عصا بی خاصیت بود پس خداوندمنان دستور عبس داده است یعنی کاری بی فایده- نه اینطور نیست عصا این خواص راداشت چر گفته نمیشود که خداوندمنان برای خودشریک درست کرد فلسفه ان این است بشر با منطق وفلسفه نمیتواند به توحیدبرسد زیرا مداوم درعقل خود شک میکند معجزه ساختن یک صفت الهی است از ان طریق بهتر میفهمد چنیدپیش دررادیویک سخنرانی حضرت مرحوم استادمن ایتالله حائری شیراز ی رحمت الله علیه گذاشته بود که جنابموریس مترلینگ یک فرد بلژیکی است از طریق فلسفه به ضد خدایی رسید ولی دانشمند منصفی بود بیست سال  روی زنبور عسل کار کرد به توحید رسید وچندین سال روی مورچه کار کرد باز بتوحید رسید بقول ایشان دستور پیامبر اکرم  وصلواته  الله  علیه واله والسلم وقران را عمل کرد- خداوندمنان فرمودند که من در روی ز مین خلیفه  خودم  بوجود میاورم- البته خلیفه هم برای خوداش است وهم برای قبیله- فرشتگان گفنداین بشر باضعف اولیه وشهوات قوی وقدرت اختیار چگونه میتواند خلافات الهی رابجای بیاورد- ازماخلیفه درست کن- وما ان خلیفه را اطاعت میکنیم ودستورات را اجر ا میکنیم- خداوندمنان فرمودند من چیزی میدانیم که شما نمیدانید  وفرشتگان تائید کردندکردند که علم انهاکلااز جانب الهی است واینعلم جدیدرا نمیداننند وتابع علم جدید میشوند- این را میگویند مقام فقر- حضرت رسول صلواته الله علیه واله والسلم من همیشه فقیر هستم وتوسط خداوندمنان غنی میشوم وباز فقیر هستم ذت وافتخارمن دراین رابطه است-کهعرفا ودراویش هم همین را میگویند که خداونددرد فقرمارا چاره کن ودرمان کن ومداوم فقرتولید کند وبعدمداوا کن- اعجاز درطول  اراده الهی  درست است ومطلوب است بچه را پدر ومادرتولید میکند یک اعجاز عظیمی است ولی شریک الهی نیست-چون درطول الهی است دلیلاش این میداندکه همه شرایط و وسایل راخداوندمنان تهیه کرده است- اگر از وداش بود انوقت شریک الهی میشد چر برای انکه شان  به انسان بدهدوگرنه مانند حضرت ادم عیه السلام وحضرت حوا علیه السلام همه را خلق میکرد مانند فرشتگان همانطور که خداوندمنان بامعجزات عقل مردم بدست میاورد خلفای طراز اول انهاهم بامعجزات  بتواند عقل مردم رابدست اورد وچون تمام شرایط و وسایل از جانب الهی است از خوداش نیست پس درطول الهی است نه نتها اشکالی ندارد بلکه لازم است

موافقین ۰ مخالفین ۰