بسم الله الرحمن الرحیم—نظریات شخصی است- جناب استاد جامعه شناسی دانشگاه لندن- که قبلا توضیح دادم-اول فرمودند که زبان انگلیسی برای شما چگونه بوده است ودوم که مقالات اینگلیسی که درباره ایران درمجلات خارجی بزبان انگلیسی است بانقد انتقادی برای من ارسال کنید- من گفتم لغات معنایی تبین وتعریف وتشریع باز بالغات معنای فرض کنید این دارو خوب است خوب بیاد بیانکنید انسانرامعالجه میکند خودمعالجه بازیک لغت معنای است- کتاب لغت انگلیسی به فارسی لغات معنای کامل نبود برای انکه دریکجلدمیخواست هم تاحدی لغات معنای بیاورد- چهار قلم صفات و قید و مکمل فعل یابخشی از فعل- درست کردن یا تغیرمعنای فعل است- اسم ازتوسط فعل وحروف اضافه درانگلیسی نقش بسیارزیاد دارد حتی درهمه زبانها اینچنین است تاحدی بی قانون است نها زبان عربی وبعد فرانسه وبعد روسی تاحدی قانون مند هستند باید کتبهای مستقلی دراین زمینه نوشت تاکارراتاحدی اسان کند ادبیات انگلیسی- خیلی از –فریز- استفاده میکند- فریز راگفتند جمله ناقض ولی بهترین تعبیر قطعه است چون نقش صفتی دارد ونقش اسمی دارد- دریکجمله تعداد زیادی بعنوا ن صفت بکارمیرود ازجهتی خوب است موضوغ خیلی خوب تبین وتعریف وروشن میکند تعدادزیادی پشت سرهم میاید- بخصوص درشعر ازاد انگلیسی-مثلا ان باغ دلگشایت وان خانه دنج وگرم وصمیمت- ان اخلاق پریوش و فرشتگونه ات منراسیراب کرد- مثلا بسم الله الرحمن الرحیم این فریز است الرحمن الرحیم- باز-فریز است- دردعا بفضلک ورحمتک یا ارحم الراحمین دعای جوشن کبیر را پشت سرهم دربیشتر موارد فریز میشود- البته درقران ما معین یعنی اب گوارا هم مادی هم معنوی عشق بهخداوندمنان وعشق به قران عشق به اهلبیت مکرم رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم عشق به مومنان وبه زوج مومن به خانواده ایمانی-درضمن تفکرات وسمبلها و افکار وصفات فوق العاده اختلاف دارد- شاعر میفرماید نگاه بتو چون طلوع خورشید است بقول حافظ نسیم بهاری است باتوبودن درشدت نورخورشید است-اماازدواج صعودی وغروبی داردمن میخواهم قبلازغروب بمیرم- البته عشق حتی زمینی الهی غروب ندارد وهمیشه درتصعید است- یک دیگر میگویدعشق ماندان است فردی درسرمایزیاد درجنگی مخوفومرطوب سخت به دشت سبز میرسد که یک همیهبزرک اتش وجودارد ومیزی که درروی انچای وقهوه کیک وسبدی ازمیوه جات بخصوض تمشک وشاه توت دارد- واقعا یک نعمت خاص الهی است که فرشته بقول حافظ ندارد- وخداوندمنان دشمنان خودرازاین صفت خارج میکند وشیطان صفاتی برای اومیسازد همینطور که درفارسی کتابهای که بصورت رایگان میخواند به اصطلاح کتب های صوتی درغرب فراوان است- م یکی رابرای ازمایش باز کردم- داستان در یک روستای بسیارکوچک رخ میدهد یک جناب مهندس دربارعشق خود صحبت میکند- کهاین روستا یک داروخانه شبانه روزی هم داردودرکنار درهجهنمی است که افرادزیادبری کوه نوری رفتند ان درنزدیکه رفتن بهقاله کوه تاحدی صاف وضخره میشود که کوه فقط به اندازه یک پا فاصله دارد افرادقلت میخورند دران دره بسیارعمیق فرود مایند- وقبلاز انکه از زمین به سمت ارتفاع حرکت کنینم یک ضخره صاف است که بازافراد ممکن است قلت بخورد ودست وپای اش بشکند وبه انهم صخره شیطانی گفتند اینجناب مهندس در کارخانه عموی خود کار میکند که مربی او هم است- عاشق دختری میشوئود واو ایشان رارد میکند ریجکت میکند وایشان مدتی افسرده میشود- عموی ایشان میفرماید پرونده اورببند تا بیگداربه اب زدی ایا درمندسی وتجارت و کار میشودبی گداراب زد مسلما دراینده یک پروندجدیدباز میشود سعی کن بی گدار به اب نزنی ایشان پساز دتی عاشق دخترخانمی که در ان داروخانه نسخه میپیچد میشود- این دختر خانم مثلا ازساعت ده ونیم کاراش شروع میشود ایشان پساز طلوع خورشید کتاب رومانی برمیدارد وبه سمت کوه میرودودربلندی درکنار لبه کوه مینشنید وکتاب میخواند وایشان مداوم به انخانم تذکر میدهد اینکارانکن واوحرف شنوی نداردومداوم اورا رصدمیکند- واینخانم در داروخانه مثل ساعت ده دقیه به یازده یک =بقول انگلیسی ها- بریک -است یعنی توقف کا ویکمیزهای کوچکمیاورند وی وافرادیک اسنک غذای کوچک وجای وقهوه میخورند این جناب مهندس میاید واول ا توصیفات شغل میپرسد ومسئل بسیارمختلف که مال انفرهنگ است