بسم الله الرحمن  الرحیم-نظریات شخصی است-عده ای  که خود الیت میدادند بدون ان که درفقه علوم اسلامی مطالعات  تاحدی عمیق داشته باشند اظهار نظر میکنند- اگر مردم ازجریانات خوشحال باشند دادسخن می دهند وانرا اسلامی میدانند واگر کمی مشگل باشد انرا اسلامی نمیدانند ودلیل شرعی پپدا میکنند درطول تاریخ این گروه اکثریت دارند- که امروزه- مبسوط الید بودن فقیه یکی از انها است- بعنوان مثال  دراسلام نبایدکسی ضرر برساند ونه کسی ضررکند- خوب این یک ملاک عقلی هم است اینهمه ماشین بابنزین که باسرب ترکیب شده وسرب درفضا رها میکند برای انکه مزان انرژی کم شود وسرب دربدن رسوب میکند بخصوص در ریه ومشگل ایجاد میکند پس  ماشین نبایدحرکت کند؟؟ ایا امکان پذیر است؟؟ مبسوط الید بودند یعنی فقیه تاخرجا که تشخیص داد احکام الهی  میتواند پیاده کند  باید پیاده کند تنها مربوط به فقه نیست اینهم یک امرعقلانی  است درقدیم  قلب را تعویض نمیکردند امروزه میکنند دست باز ویا دست گشاده بهمعنای اجرا کردن قواننی اسلامی است وقدرت فقیه قدرت شخصی نیست قدرتی است که مردم به فقیه میدهند تا انجا مردم راضی به انجام قوانین فقه ای هستند فقیه دست اش باز است-مسئله دوم همه افراد تاانجا که واقعا عقل انها دقیقا بهترین تشخیص را میدهد درنزدالهی  وظیفه دارند به نکته عقلی عمل کنند البته انسانها درعلم وتجربه وهوش  وغیره مختلف هستند هرکس به اندازه قدرت تشخیص باید عملکند درسوره یاسین یک پامبر به شهرانطاکیه کهامروز در ترکیه است ودرقدیم جز شهر روم شرقی  سوریه امروز بوده است بسیارشهر مهم تاریخی استمرکز ادیان بوده است وپاپ ها دراولین شهری که به قدرت رسیدداین شهر بوده است- خداوندمنان یک نبی  به انجا فرستاد واین نبی  نتوانست کاری کند نبی دوم رافرستاد باز نتوانست کاری کند  دفعه سوم شاگرد یک نبی رافرستاد وانفردتوانست مردم را   مومن کند- در یک دبیرستان معروفی  به جای کسی تدریس را شروع کردم درس من دینی بود بچه گفتند یکجوانی سرکلاس است که پدرش روحانی است- وایشان پسرش را مجبور میکند که صبح به مسجدبرود واذان بگوید ونماز بخواند وسخت ایشان کنترول میکند که بارهرکسی دوست نشود وغروب هم به مسجدبرود واذان بگوید ودوستان ایشان را شخصا بایدببیند- وایشان ضد پدر  شده است ومیفرماید روحانیت سخت گیر است- من گقتم از پدر محترمتان یاساعتی  به من اجازه امدن بدهند ویا  دلیلی که صبح شمارابیدار میکنند که بیادبه مسجدبروید مکتوب کنند- ایشان خشک اش زد وهم چنان بهمن باوضع عجیبی خیره شد- من فهمیدم که تاکتیک است یکی از بچه فرمودند که ما هم ازپدرایشان خواستیم که نزد ایشان برویم وشفاعت کنیم ودرضمن هم بگویم که ما دوستان بدی نیستیم وگویا ایشان اجازه ندادند ایشان فرمودند پدرمن اجازه نمیدهند کسی نزدایشان بروند د ومن گقتم راه حل دیگری بایدپیدا کنم خوب ایشان بدین طریق تشخیص دادند که عمل کنند ائمه اطهار علیهم السلام- مانند بشر استنباط ندارند  تمام مطالب ان عظمت ها یقینی  است اگر میفرمیاند دراینده افرادی می ایند به اسم مذهب شیعه جریانی را به راه میاندازنند وسپس از شیعه منحرف میشوند وحتی ادعای امامت ندارند یعنی معصوم هستند فریب انهارانخورید  امام معصوم علیه السلام قیامی مانندانهاندارند مگر امام الزمان علیه السلام این مسئله با استنباط شرعی فرق دارد نمیشود هردو یکی دانست که درغیبت درکشورهای اسلامی طاغوت هرکاری که خواست بکند وهیچ کس حق اظهارنظر ندارد ونمیتواند از شرع مقدس بیانی داشته باشد درتقیه باشد  ومنزوی باشد-