بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-درغرب براسا س  روش تحقیقات وقتیکه شغلی ویا کاری  را انتخاب بکنند چند  کد-یا –نشانه را درنظر میگیرند- چنانه مثبت بود بعد بدنبال جزئیات ان میروند درمورد  دین شناسی راهم همین کار میکنند ولی دراوائل سکولار میشونددرحایکه خداپرست هم هستند  درمورد اسلام همین کارا کردند از لحاض  مذهبیون شیعه اول قبول عقل است- وسپس وحی که عقل انر ا قبول کند وغیره – وغربی ها درشناخت دین اسلام بدنبال نشانه است یک نکته رابیان کنم- خداوندمنان نسبت به دینهای  خوداش غیرت وتعصب دارد وهرچقدر بخواهند روپوشی کنند خداوندمنان حقایق را مشخص میکندحیله انهارانقش براب میکند وحقایق را اشکار میکند این خودانسان است که سرانجام خودرا فریب میدهد- نه انکه فریب میخورد- زیرا اسنان باوجودانکه حقا درک میکند صفات منفی هم قوی هستند بی جهت احساس ضعف میکند ومثلا احساس  حسادت میکند وسرانجام باخداوند  وبادین او درگیر میشود ویک راه خطا راطی میکند-که ان نقطه ضعف را برطرف کند-درحالیکهدارای نقاط مثبت زیادی است وراه منطقی هم وجود دارد—انسان به بن بست درتمام ابعاد به شرطی که درجهت مثبت باشد- حساس است وبقول جناب استون بدنبال راه خروجی میگردددرست زمانی که راه بسته است وانسان برای رسیدن به مقصد راه دیگری را انتخاب میکند وقران معتقدات که تنها راهی که به بن بست نمیرسد وبه مقصدارمانی هم میرسد صراط المستقیم الهی است کههمان اسلام ناب است- نکته دیگر این است که درذهن انسان راه راپیدا کند اورابه مقصد میرساند کافی است اگرموانعی است موانع خارجی است که بایدبرطرف کرد ودرا راه برطرف کردن ان کوشید ولی با صبر وحوصله ورسیدن به مقصد بیشتررسیدن ذهنی است که کسی نمیتواند جلویانرا بگیرد مگرفریب بخورد .وبعداز مدتی خودرافریب بده قبلاز اقای استون- خانم ملیسا کارتر ایشان باده کد یانشانه به اسلام رسید از جمله  کد یا نشانه درغرب مبارزه باخرافات وحس انسان دوستی  است که در امام حسین علیه السلام وحضرت زینب صلواته الله علیها  که بیشتردرغرب معرفی شده است  جلب توجه میکند متاسفانه باوجودانکه همه پیامبران الهی صلواته الله علیهم اجمعین  همگی  دراه انسانیت وضدخرافات بودند ولی مستکبرین ایندو رکن عظیم تخریب کردند وهم خرافات وارددین کردند وهمحس انسانیت بشدت تقلیل دادند وانرا به اخرت نسبت دادند درطول تاریخ اسلام مثلا ایران تمام حکام متسکبر حتی مغول صوفیان زیادی دراطراف ایشان بودند ومسجد وخانقاه میساختند وحاکم را تطهیر میکردند برای اولین بار است براساس سایت میادین عراق صوفی های عراقیک ترانه صوفیانه برای مردم فلسطین ساختند لذادرک دین کمی مشکل میشود ولی دین همیشه دغدغه بشری بوده است وخواهدبود انسان باهو درباره دین کنجکاو هم هستند- وبرخلاف رای اکثریت که این امر خطرناک است به کنجکاوی خودمبادرت  میورزند- اقای استون درهالیوود کار میکرد وخانم کارترهم د هالیوود کار میکرد- دریک جلسه تصادفی درباره ساخت فیلمی  باهم برخورد کردند وجناب اقی استون که مایلبود نشانه های مثبت پیدا کندباخانم کاتر که ایشان مسلمان شده بود ونسانه هائی را پیدا کرده باهم بدبنال شناخت نشانه هارفتند حال چندنشانه من بیان ومعرفی میکنم درسوره یونس – بگو:نگاه کنید چه چیز( از ایات خداوند ونشانه هآی توحیدی اش) در اسمان وزمین است!- این ایات وانذارها به حال کسیکه( به خاطر لجالت) ایمان نمیاورند- مفید نخواهدبود- ومشخص است  بهخاطر لجالت به هردلیل  ایات اسملن وزمینی غیرالهی میدادند- ایه بعد- ایا ان ها(چیزی) جز همانند روزهای پیشین( وبلاها ومجازات های شان) را انتظار می کشند-؟؟ بگو  شما انتظار بکشید ومن نیز با شما انتظار میکشم-پس از رحلت جانسوز پیامبر اکرم صلواته الله علیه واله والسلم در زمان خلیفه دوم ایشان بیان کردند باید ایران فتح شود همه حتی منافقین گفتند این کار علی علیه السلام است جناب اقی خلیفه دوم لج کرد وفرمودندکارخودمن است شش هزار نفری بافردی به جنگ تیسفون فرستاد اینها ازیک پل طنابی عبور کردند بهانطرف دجله رفتند وارتش تیسفون به سرپرستی  بهمن جاودیه یعنی بهمن ریس مذهبی ازتیسفون بیرن امدند که سوار بر فیل های مست بودند حمله شدندودوهزارنفرانها کشتند عده ای دررود دجله غرق شدند دوهزارنفر کشته شدند واز راه پل عبور کردند  وپلرا خراب کردند برگشتند دفعه بعدخلیفه دوم امرا به حضرت علی علیه السلام واگذار کردیک دلیل ان اینبودکه منافقین گفتندخلیفه دفعه دوم اگرپیروز نشوی تورا میکشیم حضرت علی علیه السلام ریس ارتش را جناب اقی سلمان قراردادند وسپاه را انتخاب کردند وبه جناب سلمان یک تکیه کاغذ که پهلوی انز مان مطلبی نوشته بود دادند وفرمودنداین را ریز بنویس ودرلولهتقریبا اهنی وبسیارکوچک که به پاشنه تیر میبستند قرار بده وبه سمت اطاق فرمانده کهنزدیم درب قلعه بفرست وجهتراهم نشان دادن وصد شتر باخود ببر ایشان باارتش طی ارض کرد به روبری کاخ رسید دروقت غروب رسید هوا را ابرتیره پوشانده بود فرمودند اینجا عبادت کنید نیمه شب شد دردجله پنچاه کشتی  درمقابل کاخ بود با بادبانهای برافراشته شده ولنگر انداخته بود نیمه شب افراد تقسیم کرد وفرمود جبرائل علیه السلام همه ارابهخواب برده است هر بخشی باطی ارض وارکشتی میشوید وانهادرخواب هستند بادبان هارا به میپچید ولنگر ها بالا میکشید وسپس با طی ارض  درمقابل درب ورودی  می ایستید کردند اول صبح درب زدند از بلای برج گفتند شما کیستید ایا تاجر هستید؟؟گفتند نه ما تاجر نیستیم گفتند پول درست وحسابی دارید گفتند پول درست وحسابی هم نداریم گفتند همین جا بمانید تاعلف زیرپای شماسبز شود- جناب اقای سلمان همان نقطه را نشان داد وبه تیرانداز  فرمودندتیربز ن تیر انداخته شد متن مشخص نشده است ولی از جریانات تاحدی مشخص میشوددرکتب  باستان این جریان نوشته بود که ناگهان طوفانی بی مقدمه خواهد امد وپنچاه کشتی را غرق خواهد کرد وعده ای بااین خصوصیات نماینده پیامبر اخرالزمان هستند ناگهان طوفانی عظیمشد واین پنچا کشتی  بههم خورد زیرا قبلا افرادکشتی وحشت کرده بودن که این کارجن است وکشتی را رها کرده بودند وهمگی غرق شدند فرمانده ارتش دستورداد دروازه راباز کنید وعدهای سپاهی را همراه انها کرد که کاخ راانهاتصرف کنند وچون همرا انهافراماندهان بودند گارد کاخ تسلیم شدندویزد گردسوم از راه نقب با یاران خود فرارکرد وتیسفون مغلوب شد جناب سلمانفرمودندتمام اسباواثاثیه ای ترزشمن است درسالنی که فرش بهارستان دران  گرد اورید ز ظروف طلا که اعراب برای اولین باربشقابرا شناختند زیرا قبلا یادربرگ خرما که بهم وصل میکردندغذا میخوردندویا درکاسه که گاهی از چوب یاچرم بود ویکفرشی که سرتا پا جواهر نشان بود بنام فرش بهارستان فردی را گفتندحاضر کنید که ایشان انباردار کاخ بود به ایشان گفتندهرکدام از این اشیا ازفردی معلوم است غصب شده است جدا کند وبه ان افرادبده ومابقیه این فرش بهارستان سواربیست وپنچ شتر کردند وفرمودندبهاندازه هفتادوپنچ شتر میتوانید از اشیابردارید ومابقیه  رابه مردم مستضعف بخشید ولی درباز گشت بهنظرمیرسداز طی اررض استفاده نکردند وشایدبرای انکه راه رابشناسند ودرنزدیکی مدینه بودند حضرت علی علیه السلام فرمودندبه پیشواز انهابروید وکارانهاراتمجید کنید وتشنه هستنداب دهید-ادامه دارد