بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- تف بر دمکراسی امریکا واسرائیل- عجیباست که امریکا بخصوص سی-ای –ا عجیب مردمانرا مسخ میکند – من میخواهم از دادگستری ایران کمال سپاس را دارم—قبلاز انقلاب کسی جرئیت نمیکرد با گردن کلفتها درگیر شود ولوحق  با او بود ومیگفت اگر بهدادگستری شکایت کنی  پدرترا درمیاورم ومن پارتی گردن کلفت دارم پشیمانت میکنم- یک سه را رودکی بود درشیراز – رودکی اسم یک خیابان عمودبرخیابان فردوسی این سه راه تبدیل به چهارراه  درهر خیابان ماشین درهرسه جهات ودوطرفه میتوانست حرکت کند چراغ راهنمائی نداشت وعرض خیابان ها یکسان بودوهرکس میگفت خیابان من اصلی  میپیچید وتصادف میشد- فرزند یک جناب دبیر سوار ماشین بودبدون تصدیق وفرزند یک تیمسار سواراماشین خدمت بودکه دراختیارتیبمساربود وراننده نظامی دکنار دست اش میپپچید  با ایشان تصادف میکند جناب دبیر میفریادگناه کار پسرمن است- ومن هزینه ملشین شمارا پرداخت میکنم ودرزمان سربازی  جناب تیمسار فرزندایشان به شیراز منتقل میکند-حال جریان عوض شده است وخوداین موضوع یک ارزش بسیارزیاد است- من قبل از اانقلاب با گروه جناب اقای اخلاقی که ایشلنهم دبیربودند ویک گروهتشکیل دادهبودند که چگونه بجه هارا به اسلام متمایل کنند  جلسه علتی نامعلوم درمدرسه تشخیبص داده تشکیل نشود ودرخانه هم تشکیل هم نشود تصمم برانشد درمسجدمولا تشکیل شود  که ریاست ان باحضرت ایت الله العظمی شیخ بهاالدین محلاتی  رحمت الله  علیه بود- ایشان همیشه برا ینماز مغرب وعشا میامدند وبیشتراوقات درحدودده دقیقه دیرمیامدند وبعضی اوقات هم میفرمدند من کاری پیش امده است فلانی نماز بخواند جلسه دوساعت قبلاز مغرب تشکیل شد سروکله فردی مامور شهربانی بود  وافراد دستگیرمیکرد که شما فلان خطا کرد ی وبه شهربانی بایدبیائی  کار این بود وپرونده سازی ودشمنی عجبیی  با سرگروه ما داشت هراعلامیه درشهر  پخش میشد مسئولانرا ایشان میدانست  وزندانی میشد وبافرهنگیان بعدفهمیدم اب واتش است وسه نفر دیگر گروه همین که سر کله ایشان پیداشد نیامدند- ومن ایشان درحال بحث بودیم چگونه از قران واحادیث ومسائل روزاستفاده کنبم وایشان رشته دانشگاهی اش درمورد اسلام بود وبسیارمتبحر به خصوص دردبرستان جنوب شهر تدریس میکرد یشان کنارمانشست با خمق وقیافه شمری داشت مداوم میگفت این ایه چرا اینطوری تفسیر کردبی  وبهترین تفسیر ماتل رادیو وسیما است فلانی اینطور تفسیر نکرده  فلانی یک فردی از ابادان بود که لباس روحنیت پوشیدهبود وتفسیر قران وحدیث میکرد وپساز چند جمله تعریف از شاه میکرد وبعداز انقلاب اعدام شد عجیب که تفسیرقران واحادیث  واخلاقایت وحکمت ها هیچونه اثری براو نمیدگذاشت پسری واردشبستان شد تصور میکنم برای کنکر میخواند بعداز مدتی فرمدند اجازه میدهید که من هم استفاده کنیم ایشان باخشم گفت درست رابخوان- واردبحث بزرگان نشو-جناب اقا ی اخلاقی – رحمت الله علیه ازکوره دررفت وگفت ان جریان اباده چه بود اباده یکشهرستان بسیارمهم شیراز است درشمال  شیرازنزدیک به اصفهان ویزد میباشد- جریان از قرار بود فردی سیاسی بوده است ااعلامیه ونوار حضرت عظمت امام  راحل پخش میکرده است وبعضی اطالعات سری رافاش میکرده است پلیس اباده بدنبال ایان بوده است اسم رمز داشته است خلاصه یک کسی  قیافه ایشان یان کرده وگفته است همین اعلان درمنزل فلانی است تا پلیس بیاید ایشان خارج شده بوده است- پلیس خانه را محاصره میکند- از همسایه سئوال میکند چنین کسی وارد این خانه شد انفردهم تصدیق میکنذ وارد اطاق  که باریک ساز ی شده بودمیشود یک فردی مانند  تا حدی ایشان دراطاق بوده است وازاومیپرسد اسم شما فلانی است میگوید-خیر از اطاق خارج میشود واب پشت بام خانه دوطبقه به سمت منزل بعدی میرود وپلیس ایست میدهد ولی ایشان اعتنا نمیکند وایشان راباتیر میزنند وکشته میشودوبعد میفهمند که اشتباه کردند جناب اخلاقی فرمودنداز پلیس این عذر قابل قبول نیست- درهمین اثنا حضرت ایت الله العظمی  شیخ بهالدین محلاتی  رحمت الله علیه وارد وتاحدی مطلب را شنید این فرد باز جو روکردبه حضرت ایت الله العظمی عظمت رحمت الله  اقا شما این جریان شندید ونظر شما چیست بااخم وخشم بیان کر د ایشان رحمت الهعلیه فرمودند تا به حال دردومورد دروغ گفتید ایشان گفت شما روزرخبر را خواندید که پلیس ان افاد مجازات کرده است ایشان فرمودند این هم دروغ است رنگ از چهره اش پرید من اگر یک چکش داشتم ممکن بوداز کنترول خارج شوم محکم برسرش بکوم ایشان رفت بعدا شایعه شد که جنا ب سروان سلطلانی ریس اگاهی  جاسوس دوطرفه بوده است- بعداز انقلاب ریس گروه ما سرپرست دادگاه انقلاب شد این افرادرجای مناسبی اطاق بسیار  راحت بانور تصور میکنم کهمتعلق به  وزرات بهداشت بود جاداده بودند رادیو تلویزیون وتلفن وهرروز دوساعت باخانوداه صحبت کند واگر غذا بخواهداز خارج بخرد ومن را دعوت کرد که وضع ایشان بینم وایشان نزدما امد خوداش رابشدت باخته بودومدوام میکفت که سرنوشت من چه میشود؟  ایشان فرمودندمدتی زندانی خواهدبود وچناچه توبه کند درخدمت جمهوری اسلامی درمیاید ایشان درحج بودند جناب حضرت ایت االعظمی خلخالی رحمت اله علیه به شیراز امدند حتما از طرف شهربانی  به ایشان گفتهب.دند که کلت را تحویل نداده است دیگران همه با کروات امدند ایشان اهل کروات نبودحضرت ایت العظمی خلخالی فموردهبود توبه کنید گفتهبودندماهیچ گنهای نداریم المامور المغذور وبیادبه ما بخاطر حفظ مملکت پاداش هم بدهید ولذا ایشان دستور تیر دادند-ادامهدارد