بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-د ر باره سقوط هواپیمای ترکیه-شیراز بودم تبستان بود  بلیط برای  مستقیم به مشهد نبود بیاد به تهران میامدیم که بعد مشرف به بارگاه بکل نور مشر ف شویم هواپیما بسیار کم بود  وبایدمدتها صبر میکردیم- نیروی هواییشیراز یک برنامه داشت بعنوان نیروی هوایی درخدمت مردم- میبایست یا ازطرف ادارت ویاحوزه معرفی  نامه داشته باشیم واز اداره اموزش وپرورش نامه گرفتیم وروزمعین به پایگاه رفتیم- یک جوانی زیبایی  پشت میز بود  من رادی خنده اش گرفت  نیروی هوای بنظر میرسد انها اهل خنده هستند فرمودند هیچ عامل نرنده کنباید اشتهباشی حتی  ناخن گیر گفتم چرا فرمودند داخل هواپیما بالای سرت چندین  سیم مسی  کشیده شده است اگر یکی قطع شود مسئله میسازد- بعد الان کردن لطفا هرکس  بایدرفع حاجات بکند ما در هواپیما توالت ودستشویی نداریم سوار  هواپیمای سیصد وسی شدیم در سایت خبری انگلیسی شفقتنا مال ایران است.تعلق بهمذ هبیون است انرا 130گفت وخبر گذاری ایران سیصد وسی گفت به نظرمن همین سیصدوسی درست است- سوار شدیم صندلی های سابق رابرداشته بودند ویک صندلی کودکستانی گذاشته بودند تا عده ای ب حضرت یشتر ببرند- هواپیما بلند شد د ر ب اخرا باز گذاشت-ان نسیم سحری که جناب حافظ علیه السلاممیفرماید د اخل هواپیما میشد خنک لطیف  وگونه نواز- بعد خلبان درب سه ریع بالا اورد کناران  چندین  کارتون بزرگ روی هم گذاشته شد وچندین فلاکس چای دراینموقع بچه خانم بغل دست  گفت چیش د ارم فوری یک بپلاستیک در د ار اورد وبعد درب بست واز د ر ب به خارج پرتاب کرد  بعداز مدتی ازداخل  کارتون یک نصفه ساندویچ کالباس و یکبسته کوچ بیگ/یت  ویک لیوان یکبار مصرف د اد- فرمودند هرکس کنترول دارد یک نوبه میتواند انتخاب کند که هیچ کس قبول نکرد ولی چایی راخوردیم فرمودند فراوان است هرقت خواستید  باز بگوید که نزدیک تهران بعضی خوردند درسمت راست یک سلیندرسیاه بود ماخلبان رامیدیم سروان بود کمی چاق وبسیارزیبا  بغل دستیرانمیدیم وصحبت میکرد وایشان یک لبحند ملیح  مداوم داشت-مداوم بیسیم زنگ میزند وایشان خاموش وروشن میکردویک دفع  مدارج قطب نما  را بیان کرد این سیلندر  بنزین قرمز  وارد انمیشد معلوم نبود از  کجا وارد میشود وسطه سفید یم دیره سوراخ بود ویک میله باریم ماند میلی های  بافتنی بسیار نازک سفیدداخل انبود یک فرد باهیلی جالب  و درن چهل سلگی میاید باکمی ناراحتی انراتماشا میکرد ومیرفت دفعه چهارم من گفتم جناب اتفاقی افتاده است گفت نه این کاربراتور هواپیما خطرناکترین عضو هواپیما است اگر مسئله داشته باشد ما زود بفهیم ر اهحل دارد واگرنه سقط حکمی است حال یک موتور یا دو تاموتور حتی سه تاموتور از  کاربیفتند خلبان میتواندانرا به ز مین بنشاند- درهمه جا هم میتواند فرود بیاید .سرعت صفر باشد-نزد یک تهران یک چایی خوردیم- خلبان بافرودگاه   مهر  اباد تماس گرفت گفتند بیا داخل- در فرودگاه نیروهوایی بهسمت فرود گاه نهر اباد نیم د ایره زد وبه سطمت فرودگاه  مهراباد حرکت چند قدمی رسید دستور امد  به سمت پایانه د اخل نیروی هوای بیاید  عقب -عقب ر فت تا درب  تر مینال ایستاد اخحدی نبود فقط چهار تا سیصد وسی بود- پیاده شدیم- من وارد ترمینتال شدم خشکم زد  باور نمی کردم فخش بود ولعنت به شاه- یک ر اهرو تنگبخشازان یک سکوی سفید گچی که برای  انهای   که نبودند   وسایل انها ر اروی ان سکو بگذ ارند- دیو ار ها گچ سفید مانند مدخل بعضی مساجد  کهن فقط یک نفر  میتوانست حرکت کند ر سیدیم به اخر  یک ایوان  وساختمام مال زمان قاجار  درب .هلال  شیشه های  درب های بسیار پهن مانند مغازه ها- یک حیاط کوچگ که البته ازطریع  راه وسط به مکانهای داخلی راه داشت  ویک  باغچه بسیارزیبا باگل ودر خت ویک حوض باسنگ  ابی کمرنگ باز بسیار زیبا وبا نردهای  سیاه رنگ از خیابان جدا میشد ویک درب   میله ای داشت تعداد زیاد تاکسی انجابود یکجنابی دم گوش من گفت خدا پدر اینهارابیامرزد تاکسی فلرستادند وگرنه تا مهر اباد باید وسایل راکول کنیم- اگر خارجیان ایران نمیامدندفرودگاه مهراباد رامانندیک طویله درست میکردند- اما هواپیمای ترکیه بگنفر گم شده است ازنوک هواپبما واز د رب انتهای هواپیما دود بلند است که جایی که اتش بگیرد  نیست د ماغه درست است  پس موشک نخورده است ته هواپیماهم در ست است- هوایمای درحال چرخ زدن است ارام ارام بهزمین نزدیک میشود دوحالت د ارد یا جلوبندی خراب شده است هواپیما درحال چرخشدهبود واین اتفاق خلبان کاری نمیتواند بکند ودارد میچرخد اول معلوم میشود انها جترباز نبودند یکنفربوده است خلبان بامرکز صبرح کرده است احتملا گکشته شده است وان فرد هم  درجلو بمت کمی گذ اشته است وهم دراخر گذ اشته وپریده است احتمالا کرد بوده است- درسایت انگلیسی شفقنا اول بیانمیکئ کهن شهرستان دهوک  در  رای گیری رکورد زده است 75 درصد احتمالا بنفه تر کها  رای گیری شده است وپ.پ کا گفته میشودمتوجه شده است یک حمله به مر ز ترکیه است یک عکس ازبرخوذ این دو  دریک جگگل بطول چند کیلومتر  دریک ردیف اتش گر فته   وشعله اتش تا سر  درخت است ودر خت نیافتاده است پس مهمات نیست واصولا مهمات این چنین قرارمیگیرد  بحث کمی مقصل دارد بنظر حقیر سرتا پا شعبده بازی است