بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- ذهن انسان یکی از شاهکار های خلقت است- نقش واسطه وپل  را ایفامیکند- از طرفی به محدوده دیدن رابطه دارد واز طرفی به کل روح ارتباط دارد درحالکیه میبیند وارد تفکر هم میشود که دراصل غیرمادی است- تفکر با دیدن هن که ریشه مادی دارد بار وسوار میشود پس ذهن مادی نیست وگرنه تفکر بران سوار نمیشد-توجه کردن غیرمادی است مثلا شما درباغ هستید وروی درخت سیب تمرکز کردید حال توجه شما روی درخت سیب است موبایل زنگ میزند درحالی که به درخت سیب نگاه میکیند بدنبال درک معنای پیام هستید وذهن شما از درخت سیب به پیام جدیدمیرورد ومدتی از توجه به درخت سیب انقطاع حاصل میشودیعنی قطع میشود ویک توجه جدیدی بوجود میاید-حال درخت سیب افت زده است- تازمانی که درخت سیب درنظر میاید رابطه به جسم وجود دارد وباماده وجود دارد زمانی که ای رابطه قطعمیشود وفد واردتفکر ودران زمان درحالت معنا است هم مسلمانان وهم غرب میگویند پرده سیاه علامت ان است ولی بعضی عرفا یک نورانیت خاصی دراین حالت میبینند که ریشه مادی ندارد- زمان که انسان در پرده سیاه است دوحالت دارد خیال ودرک عقلانی – فرض نید فرد تفکر کند خالقی سیب  کی است ویا دوتا خداوندمیتواند باشد یانباشد یانکه یک فیلم میخواهدبسازد که سیب از لسمان در حالت نورانی خاصی چرخان به سمت اومیایدمیتواند دراین موقعیت هم قوانین وادی رارعایت کند وهم نکند  وخیال همخصویات ذهنی دارد وبخشیی از ذهن است مثلا فرشته ای تبدیل به سیب شد درتفکر مجرداز ماده دوراز ماده درباطن انسان دربخش غیرمادی روح که ارتباط با  مادهندارد تشکیل شمیود ولی میتواند هروقت خواست بهذهن باز گردد ورابطه مادی را لحاظ کند- انسان بشدت توجه اش به ماده است- لذا رفتن به قبرستان ودرک مشکلات مادی تاحدی اورازاماده جدا میکند دلیلانکه برای بعضی مردن بسیارسخت است حسمیکنند که از ماده دارندجدا میشوند فشاری احساسا میکند کهانهاراز ماده جدا میکند وفرد میتواند درجوانی که هنوز ماده دروح رسوخ ولایه گذاری شدیدنکرده است اسان است ولی  بعلت عدم تربیت صحیح ازماده جداشدن سخت است کهاینکارا معنویت میکند ولذت معنویت هم اوراتشویق میکند وذهن  مواد لازم رابرایعقل بوجود میاورد ولیتفکر غیرمادی است کهمیتواد برماده سوارشود اگر غیراز این بود خداوندمنان برماده اشرافی نداشت