بسم الله الرحمن الرحیم—نظریات شخصی است- در فضای مجازی عرفان هندی- مطرح شده است که یک نمونه ان ترجمه گیتی  خورشید دل- از- دی پاک چوپارا میباشد اگر ان عرفان با عرفان اسلامی  مقایسه نشود سرانجام به شکست برمیخورد وبه ان هدف اش نایل نمیشود ان هدف همچنان رویائی  واساطیری باقی می ماند گرچه که میخواهد از ئسیله عبور کند وبه وسیله دل نبدد گرچه وسیله انسان را  به حقیق هستی ماورا وسیله میرساند دریان حد ارزشمنداست ودل بستگی تامی وتمامی هم نباید داشت وباید بدانیم  ارامش و وفرح وشادی اینهاهم وسیله هستند ونمیتوانندبرای همیشه خلاهارا پر کنند ودوم انکه درمشکلات همیشهاز درون انها دلیلی ندارد که راه برون رفت را پیدا کرد وباز اگر چنین شود  ما بهیک وسیله دیگر دلخوش شدیم وسرانجام درک میکنیم از فضای وسیله خارج نمیشویم واینهم غم بزرگی است که بایدخودرافریب دهیم- کاری که امروزه غرب میکند وتاریخ گواه ان است وحال بتفضیل- قانون شش  اصل عدم دلبستگی – که براساس عدم یقین به وسلیه است به معنای که وسیله نمیتواند هدف تام وتمام باشد-میفرماید خاطرات گذشته  باعث زندانی شدن رو ح انسان است این بشرطی اینچنین است که هنوز انس هدف ارمانی را پیدانکرده است-وانچنان گفته شد وسیله  به یقین ابدی تبدیل نمیشود وهدف نهائی واقع نمیگردد مانندان است فردی باموشک به ضا برود وهرلحظه مکانی اورا جلب وجذب کند وپس موجه شود  انجا مکان دلخواه نیست ولی هم چنان سر گردان است واین تلاش  درحقیقت ارمان او است- ومداوم دربیم ورجا است میفرماید عدم دلبستگی  بهمعنای عدم شور وشوق نیست خوب هدف نهائی شور وشوق چیست؟؟که از اله ها بگذرت وبه الله برسد ودردنیا مادی الله چیست اله هامجود هستند که هیچکدام الله نمیشوند-میفرمایدعدم دلبستگی به معنای عدم  دلخواه است پس  اول  باید دلخواه رتعریف کرد وپس باید دانست این دلخواه درکجا است وچه تعریفی دارد  ایا درجهان مادی  از پیدا میشود یانه-  ایشانمیفرماید دوپرنده بعلت دلبستگی  بام دریک لانه زندگانی میکنند   حسم  من وجان من مانند ان دو پرنده با هم زندگانی میکنند جسم از میوجات ترش وشیرین این جهان  رامیخورم – ولی جانباتمرکز حساسبه این جهانی میخواهد ازاین وسیه به ماورائی برسد  وتنها روح کار جسم را نظار میکند ولی دراین هدف نیست که دنیائی باشد- ایشانراز موفقیت این است که دلبستگی به وسیله دنیائی  رها شد خوب  موفقیت درباره چی  هدف موفقیت چیست-؟؟ ایشان شما  از ارزو ها دست نمکشید ولی از ثمرات دست میکشیدپس ارزوها به ثمرات غیر دنیائی باید دلخوش باشد ایشان بیان میکند انسان که به هستی امده است برای یکارزو امده است وباید بدنبال ان ارزوی افرینش اش باشد- ان چیست-ایشانمیفماید دلبستگی  بر وسیله بعلت  ترس از عدم امنیت ومشکلات  است که درکون این جهانمادی است ولی در ارزوی افرینش ترسی  وجودندارد-وثمراتی از نوع ثمرات دنیائی ندارد- ضمیر بدنبال دنیا وثروت دنیا است ولی روان بدنبال معرفت است دنا به مثابه نقشه است- نقشه جبرمیاورد وازادی  رسیدن به ارزوی افرینش را میگیرد رسیدن به  ارزوی افرینش  شرط ان ازادی استمسلم است  که جسم ازجبر پیروی میکند واز مسلم است جسم به تنهائی نمیتواند هدف انسان باشد-  ولی روان هم رای رسیدن ارزوی افرینش نقشه راه میخواهد  جبری دلخواه برای ذانسان  ایجاد میکند- که ثمرات انموردنیاز واقعی است درست دنیا شادی ها وغم ان جزئی است ونمیشود به انها دلبسته شد وگرنه اسارت ویاس ونومیدی و ضعف وعجز بهمراه خواه د اشت وشادی اصیل متعلق با رسیدن بهازوی افرینش است-مالکیت دنیائی یک فریبی بیش نیست  وباعث رنجهاذ میشود ولی مالکیت انجچه انسان دررویا افرینش میخواهدابدی  ود باعث ازادی وشادی وفرح جاودانی میشود-ادامه دارد- به سایتwww.audiolib.ir –مراجعه کنید