بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-نیم نگاهی به سوره کوثر- بخش دوم- همان چنان که درکتب تفسیری( منجمله تفسیر نور حضرت ایت الله جناباقای محسن قرائتی  رحمت الله علیه امده است)-خداوندمنان گاهی ضمیر مفرد راانتخاب میکند- انا وگاهی با تاکید است  انی انا- که بنظر میرسد خداوندمنان میخواهد  خصو صیات خاص خودرا بیان کند مثلا معلم سرکلاس میرود ومیگوید من چنین طریق درس میدهم بدین نحو هروز سئوال میکنم باچنین روش تکلیف میخواهم  وروش امتحان گرفتنم بدین نحو است- بعنوان نمونه خداوندمنان میفرماید – من خداوند  بخشنده گناهان ومهربان هستم- یا انی انا الله یعنی بدرستی –حقیقتا من خداوند یکتا هستم که جای شکی نباشد- ویا فانی قریب پس من به بندگانم بسیار نزدیک هستم- ازرگ قلب نزدیکتر هستم- اما درمواردی خداوند  خود را باضمیر جمع مشخص میکند که انا الف کسره میگیرد که سوره کوثر میفرماید انا ا عطیناک کوثر دراینمورد خداوند چون پادشاه باسربازان وخدمتکاران خود اینکاررکرده است ازحضرت ادم علیه السلام نطفه حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم وحضرت خدیجه صلواته الله علیها بانظارت الهی وعمل کرد فرشتگان وانسانها که وسیله واقع شدن وسیب درخت سیب بهشتی وغیره این اعطا یعنی حضرت فاطمه صلواته الله علیه وجوداش تحقق پیداکرد افتخارعظیمی است که انسان جزو حکومت الهی باشد و وسیله  الهی شود- وابهت الهی دوچندان میشود- کوثر  میلیاردها فرشته وانسانمومن جمع شوندعطانمیشوند پس اجماع مسلمان درمقابل ایشاناگربخلاف باشند پشیزی ارزش ندارد-همین جا است برادران سنی درنجف مانند یهود میگوند بزرگان دستوردادند-ماگفتمان باکسی بر سرمذهب نداشته باشیم- در تفسیر قران نور نگاشته شده است- ازیک صد وچهارده سوره قران فقط چهارسوره با کلمه جمع-انا شروع شده است سوره  نوح- وقدر و فتح وکوثر  مفسر برجسته سئوال جالبی گفته اند که چه ارتباطی بین این چهار سوره است-خداوندمنان گاهی کاری  برای شخص رسول میکند وگاهی برای دین میکند درسوره فتح میفرماید مابرای تو صلواته الله علیه واله والسلم  این پیروزی اشکاررا قرار دادیم- همچنین درسوره نوح علیه السلام باز نجات انها راهم بخاطر  حضرت نوح علیه السلام انجام دادیم که فرشتگان وانسنها هم نقش داشتند-از گذشتگان  غقط اسم حضرت نوح علیهالسلام امده است-که سختی شدیدی راتحمل کرد ولی سه مورد عطای عظین بعلت رنج های فراوان ومومنین ایثارگر شب قدر وکوثر عنایت ولطف شد درعصر جاهلیت- زنان  درجه دو بودند-ارزشی انچنان داشتندو فردی اضافی درخانه بودند زیرا متعلق به شوهر وخاندان شوهربودند ودامادهم ارزشی نداشت چون ازخاندان دیگری است- پسرعمو اندکی ارزش داشت- وفرزندان دختر  فرزندان پدراش نبود وانچنان ارزشی نداشت وبه خودنسبت نمیدادند- لذامهمترین تعلیم وتربیت درانحصار دین الهی است-خداوندمنان گویاسیاست اشوان است که بهوافراد-جاهل میدان دهدتاعمق جهالت انسان بی  که مذهب ناب الهی مشخص شود وضعف مسئولین وفرهیختگان هم هویدا شود- که اله نفس چه میکند وچگونه تابعیت شیطان را میپذیرد- دراول بعثت الناس مانند دانش اموز سال اول دبستان  است معلم خصوصیات انها میشناسد وتعجب نمیکندمداوم میخندند ومدری وپدری میکند ونمیرنجد- وباسعه صدر برخورد میکند-ملاحظه کنید- بهپیامبر اکرم صلواته الله علیه- انک لمجنون تو عقلت را ازدست دادی جن دومعنا یکیمخفی شدن چون جن مخفی بوده است ودیگری جنزده یعنی ازترس جن عقل اش رازدست داده چر براینکه برخلاف عرف وفرهنگ وایمان وایدولوژی روز صحبت میکند وانهاراتخطئه میکند- یا میفرماید تو فرستاده  خدا نیستی- خداوند درجواب فرمودند قطعا تواز پیامبران هستی- اما بعداز بیست سال-کفرد باید درسطح فوق تخصص دکتری باشد بخاطر هوای نفس فهمید که دیگر حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم فرزندی نخواهد داشتوتنهایک دختر دارد ازروی کینه ان نظام سابق که مورد دلخواه ایشان بود برباد رفت انعناوین ومقام ها خاکسترشد ودیگر قدرتی برای ایشان باقی نمانده ازیان فرصت استفاده میکند که یک فتنه ایجادکندکهخداوندمنان مزداشص را کف دست اش گذاشت- واگر حکومت سابق بودمسلماچنین نمیشد- وعقده خودرا خالی کنیم ولی جواب محکم است خانمی درنزدیک منزل من تعریف میکردند که من مدتها معلم سال اول ابتدائی بودم- بسیارصبور وخنده رو  بودم وباتکتیک مختلف ازجمله شکلات وابنبات ومدادوغیر- بچه ها تشویق میکردم وعاقبتانها با نمرات خوب قبول میشدند واگردخانه انهارتنبیه کردن ویا توجه نمیکردندبهخانه انهارمیرفتم وطرز کاررا  نشان  میدادم-بعداز مدتی بزور معلم کلاس سوم شدم بعضی بچه هاازجای دیکر میامدند اینها حتی لغات کلاساولرا بلد نبودند بنویسند-ومن بسیارحساسبودم واعصاب من خورد شد- نزد دکتر رفتم وایشان گفتندشغلت راعوض کن ویا رها کن شما کهشوهر پولداری دارید –نیازی بکارندارید من بنزد اداره رفتم وجریان راگفتم فرمودندمامعلمی مثل شما ازدستنمیدهم شمامدتی کار دفتری کنید وبازمن به شاگردان ضعیف کمک میکردم وبعداز مدتی دوباره معلم کلاس اول شدم- بالاترین معلم وحساسترین معلم-حضرت رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلام این قصرفلب شکست قلب بهخاطر بد گفتن به ایشان نیست عالمی فرمودند-کهحضرت نارحت شدن بعدازاینمدت هنوزافرادی خوب نفهمیدند ازخود ناراحت شدند- هرکس درشغلی باشد کهنتواندانچنانعمل کند بیشک قصرقلب داردکهممکن است افرادنداشته باشند خداوندمنان فردخاطی رامجازات میکند که همه بفهمند مشکلازخوداش است نه ازرسو ل الله صلواته الله علیه واله والسلم- ادامه دارد-