بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- چگونه موتور روانی خودرا درزمانی که شخصی که مورد علاقه ما بوده است ناگهان ازدست رفت- باید بدانیم که  هر از دست دادنی  تنها منحصربفرد نیست- وبارها امکان دارد که تکترار رشود وانواع واقسام دارد واز سطح شخصس  تا درسطح مملکتی وبالاتر وخودانسان هم میتواندچنین  موردی برای دیگران وخانواده خوداش بشود ان حوادث اسنان را گیچ ومنگ وافسرده میکند- دو راه وجود دارد- یا مشکلات روحی دور شوید- ودوم انرا کنترول ومدیریت کنید- درهرحال موتور روانی باید بخوبی کار کند- حضرت علی علیه السلام وفطمه الزهرا علیها اسلام وحضرت زینب کبرا علیها السلام وامام حسین واصحاب ایشان درصحنه نبرد در کربلا بخوبی  این امرا نشان میدهند- خود این جریان یک امتحان فردی است  که چگونه درمشکلات روانی عمل میکند وبخودتان دراین امتحان نمره دهید-خانم دکتر الیزابت کوبلر- روان پزشک سئویسی- درسال 1969 پنچ مرحله بیان کردن البته نیاز نیست که یک فرد هر پنچ مرحله راطی کند- اول تعریف مرحله تالمات—که یک حس وانگیزه – فشار وپرس روانی است که بدنبال ان افسردگی وغم بوجود میاید- که قبلا امکان داشته است بحوی  تا حدی انرا تجربه کرده باشد- بسیاری انر غلط تفسیر میکنند وتصور میکنند که همه این پنچ-مرجله را تجربه میکنند- اما هیچ وجودندارد که شما همه تجربه کنید- یا از مرجله اول بهمراحله بعدی طبق این تقسیم بندی سیر کنید- بعضی ها ازمرحله افسردگی  به عصبیت میجهند وهرگز به پذیرش وقبول  نمیرسند- وبسیاری اینچنین نیستند- اگر شما یک مورد تراژیک  از دست دادن  موضوعی را تجربه کرده باشید- امکان دارد یکی  ویا همه انرا  که با تنش واحساس همراه است  مواجه شوید که بشرح زیر است- اول – عدم قبول- وباور نکردن- از انچه که اتفاق افتاده است واین امر ایجادشوک میکند واین اندیشه پید امیشود- که نباید چنین موردی بوجودبیاید-  یکنوع حالت تکذیب وجود دارد- دو حالت عصبانیت وخشم- همه را متهم میکند مانند انکه خدا هستند- یا همه دوست وهمکار بودند—برای ان امری که رخ داده است چرا شما اجازه دادید که این اتفاق بیفتذ-  دادوستد فکری  وچانه زدن   ونداشتنی ها وفرسودگی  برای خودتهیه میکند وهم را درحال تجربه کردن  احساس میکند وهمرا باحس بدون کمک داشتن وخودرا گناه کار-  واز زندگانی سودی نبردن  تصور میکند- که در این جهان  همیشه باید تسلیم شد- قبول کردن وپذبراش – قبول   ازد دست دادن وحرکت کردن و دوباره  اهداف را بخوبی تنظیم کردن در سیر زندگانی خود- وتمرکز دادن به انرژی خود که بیشتر مثبت باشد راهیکه بزرگان دین ما رفتن- و متوقف نشدند- وباخود بگوید من حار هستم باخودم خردمندانه عمل ومعامله کنم از حالا- ادامهدارد