بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-زمانی که من به کتاب های زیادی-درباره کربلا خواندم یک هدف را تعقیب میکردند- که بسیارترسناک بود که یکرسوائی وجنایت عظیمی که قابل وصف- واندازه گیری نبود—که اوج نفرت وناخشنودی را نشان میداد-که کاملا انسان هائی خارج انسانیت ونجابت وشرافت وکرامت ودیگرصفات ارزشمند دست به چنین رفتار غیر قابل وصف شده بودند-کهمیتوان یک دائرالمعارف درباره واقعه نوشت- که در مورداش ثانوی ندارد- هر جنایت عظیم-بدون مقدمه نیست-یک تاریخی پشت ان است-یک جریان خاص شکل میگیرد-که خودمعلول یک نفرت است  ودرطول تاریخ خود داستان قطوری است—سکوت جامعه خودنشان ترس است قهرمانان به وضع دراماتیک از صحنه خارج میشوند—ودر غربت حتی شهید میشوند- ویکخاطرات وبیانات کم یابی  را بجای میگذارند-نکته دراینجا است که شرافت عظیم وانسانیتممتاز دست هیچ اقدام وحشیانه ویا ازرویجبر وترس ایجادنمیکنند- ومواجه بی مغزهائی- کهجنبش بهحرکت دراوردند- ومنبرهارا تسخیر کردند-درحقیقت نسلرل  به سمت میرائی میکشانند-وایات قرانی برای نقش خودتعین وتبین  وبازنگری  تفسیری میکنند-ومجموعه ازاحادیث بنفع خود جمع اوری میکنند-تمام کمالات دیگران رای خودمصادر میکنند راهای رای بشرتعیننشده است اوهامی باجلوهگری درپیش پای مردمان قرار میدهند- وبسرعت  ان کیفیت که انسانها مشتاق ان بودند به زیر میکشند- ان صوفی گری وشجاعت ومطلب پردازی که موردتوجه ادبیات زمانه است را دوباره احیا میکنند گرچه جنگ داخلی تمام شدهبود ولی هنوز طردرانی داشت-کهدرافراد بخصوص سرانجام دریزیدملعون به تمام معنا ظهور وبروز پیدا کرد-وچون دراین خصوصیات یکنوع شهوت خاص وجود دارد کهبهفراموشی سپرده شدهبود وبصورت منطقی وکمال یافته خودرانشان میداد ولیدرحقیقت خاموش نشدهبود بلکه فراموش شدهبود