بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-متاسفانه- نیم نگاهی به دعای کمیل -انسانها- از فرهنگ های دینی غیر واقعی فرار میکنند وبه دام شیاطین دچار میشوند وبهیک پیشرفتهای اندکی  که بدست میاورند-مغرور میشوند وبران اساس فرهنگی پایه گذاری میکنندکه تصور میکنند بهترین فرهنگ است- که افراط- وتفریط است وبرخلاف نظام فطرت مرد وزن است- وخداوندمنان هیچگونه نقشی -ندارد-علم- لذت- قدرت شهرت خدای انها است- وباتمام سختی  انرا میذیرنند- وان فرهنگ اجازهنمیدهد که فد برخلاف اش عمل کند ممکن است مکتبهای  سکولار مختلف باشد- ولی از سکولار خارج نمیشود-زنان ازجهتی بایدبه برابری مردان برسند وکارهایی سخت پول سازبرسند وزنان هم همین طور یک خانم تهرانی از اشنایان برای درمان به انگلستان میرود-دیپلمه بوده است دربیمارستان حالش تاحدی خوب میشود- ودربخش اشپزخانه کار میکنند یک دکتر متخصص جوان عاشق ایشان میشود ازایشان یک جراح دستیار جراحی مغز میسازد- این خانواده هرنوع کاری رابرای فرزندان خودکردند-دوپسرداشتخانهراتک کردند وبه حزب کمونیستپیوستند وفقط زمان ژانویه یکماه نزد خانواده بودند ودائی انهامرحوم عباس یمنی الشریف بود برادر ایشاننتوانستندانهارا متقاعدکنندکه به پدرومادر بیشتر سربزنید- انگلستان بعدازجنگ جهانی دوم که قدرت جهانی اش روبهافول رفت ودراروپا شوروی سرکله اش پیداشد-یک برنامه جاه طلبانه- را تهیه کرد-که پانزده درصد اشراف وهشتاوپنچ درصد طبقه متوسط-کهاین طبقه متوسط خانه انچنای  قایق اقیانوس پیما وهواپیمای کوچک وازهمه امکانات روز استفاده کند انزمان بخش مهم  اقتصا د وصنعت مال دولت بود وچون شروع به پیاده کردن این برنامه شد دربخش هائی از صنعت بهعلت کمبودمالی از جهان عقب افتاد مانندلاستیک-مجبور شدانهارابه بخش خصوصی بدهد و-وام بدهد-چون علی الظاهر  بازار ازاد راقبول کرده بود امریکا وبلژِک وژاپون بخاطر سیاست کهامریکادرانجا سرکمایه گذاری  نجومی کرده بودند بخصوص لاستیک- لاستیک انگلستان با بحران روبروشد- امدندتعصب ناسیونالیستی را تقویت کردند وگفتند هفتاد درصد باید لاستیک انگلیسی استفاده شود- سی درصد خارجی  که عمده از ژاپون وبلژیک وامریکا باشد واگر وارد شود  تعرفه مضاعف گرفته میشود کهدرانگلستان اندکی  حاظربودنداستفاده کنند برای انکه نگویند بازار ازاد-رفتگفتند هرکس تا پگنچل حلقه برای یک زمان خاص –یک ترم مثلا ششماه میتواندوارد بکند وگرنه باید تعرفه مضاعف که میتوانست شناورهم بشود روی کفش چنین کردند- واز طرفی به شرکتها گفتند  کیفیت را درحد  هشتاد درصدنگه دارید وعمده فروش وخرده فروش باسودانک راضی باشید تابتوانید رقابت کنید-اما جهان سوم بین خود تقسیم کردند وگفتندهرچه تیغ شمامیبرد بفروشید زیرا این احمقها تنبل واهل سختی کشیدن وکار کردن نیستند بایدتاوان انرا بپردازند-ما نباشیم همه انها میمرنند بگردیم به دعای کمیل- میفرماید حضرت علی علیه السلام—ای سرورم- ازتو درخواست میکنم که بعزتت که مانعنشوداز اجابت داعایم بدرگاهت-میدانندهمه چیز به خداوندمنان وابسته است-درکیفر انچه درخلواتهایم انجام دادم شتاب نکنی—برمن درهرکاری به دیده لطف بنگری-خوب انگلستان باید چنین فکر میکرد همه باید چنین برنامه ای داشته باشند انزمان خداوندمنان بنحوی دگر عمل میکرد که بعقل انها  نمیرسید- شرکت خورده فروشبه ایرانی گفتندما صد خلقه لاستیک درششماه به قیمت داخل انگلستان میفروشیم-حال شاهنشاه وارد کننده عمده لاستیک بود  عدهای متوحجه شدن باهواپیما وارد میگردندحال پنچ حلقه ویابیشتر مدتی چیزی نگفتنتد وبعدگفتندبشرطی ما قبول میکینم کهانهارابه کارمندان فرودگا ه بفروشبد وانها بهواسطه داخل فرودگاه میفر.ختند بدین ترتیب یار وهم فکر وپیرو میاختند درهمه جا اینکار میکردند مثلا دراموزش وپرورش بشرطی که ریس ساواکی باشد مثلا پول یک مدرسه خوب صدتومان بود صدبیست تومان میفرستادند که بیست تومان به جیببزنندوانها یک زمین مجانی  اطراف شهر پیدا میکردند ودرانجا ساختمان بزرگتری میساختند وچهل تومان به چیب میزند-از فرماندار- ساواکی شهربای وارتش وغیره شریک بودند ملت میگفتندیابومی باشد ویا ساواکی نباشد واگرساواکی است تهرانی وکرمانشاهی نباشد بلکه اصفهانی باشد کهکتر میدزد وبیشتر کار میکند وپول تهیه میکند-بعدازمدتی گفتند باید افراد کارت بازرگانی بگیرنند وپس از مدتی گفتند تنها عمده فروشهای بزرگ میتواند لاستیک وارد کنند-ادامهدارد